پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٣,٤٣١)
یکی به نعل و یکی به میخ زدن - دودوزه بازی کردن
دویدن و آمدن تو
دویدن و رفتن بیرون
انجام کاری برای کسی سخت و دشوار بودن
گوش کن ببین چی میگه
اعتصاب غذا کردن
به دل کسی برات شدن که - به دل کسی افتادن که - دل کسی گواهی دادن که
در موقعیت بهتر قرار داشتن
1. وای ! به به 2. به خدا ! - به جان تو !
آدمی که کارهای پراکنده می کند - آدمی که هر کاری می کند
علیرغم تمام مشکلات نهایت کوشش خود را کردن - هر چه در توان داشتن انجام دادن
( وضعیت ) اعصاب خردکن
این ساعت نحس است. این ساعت بدشانسی می آورد
اعصاب کسی را داغون کردن
اصلا نمیخواهم ناراحتت کنم - اصلا نمیخواهم احساساتت را جریحه دار کنم
قوارۀ پیراهنی
دست به هر کاری زدن - از هیچ کوششی فروگذار نکردن
دست از حماقت بردار
( فرصت و غیره ) از دست دادن ( راز ، حرف ) از دهان کسی پریدن
راحت گذاشتن - اذیت نکردن
از چیزی چشم پوشی کردن
روی چیزی کار گذاشتن ( پنجره، در و غیره )
رازی را با کسی در میان گذاشتن
کسی را به جایی راه دادن - کسی را وارد جایی کردن
راحت بودن - به خود توجه نکردن
شانس ما اندک به نظر می رسد
زیرپا گذاشتن قوانین بین المللی
شبکه ای از منافع در هم تنیده
هشدارهایی قوی
مطرح کردن - عرضه کردن
بزدلانه - با ترس
با سماجت - با پررویی
مثل آب خوردن بودن - خیلی راحت بودن
اولویت قائل شدن بر
تفهیم کردن - منتقل کردن
قبولاندن به - قالب کردن به
به زبان ساده - راست و پوست کنده
( در مورد سن ) نزدیک چهل سال - تقریبا چهل سال
جسارت دهی
جلوگیری از این تنش فاجعه بار
به نظر می رسد ایران خویشتنداری نشان می دهد
به رخ دیگران کشیدن ( سواد، ثروت و غیره )
برابری کردن با
کسی عادتش بودن - چیزی انتظارش رفتن
( در مورد مسائل مالی ) زیر قیمت اسمی
به خوبی همیشه - در حد انتظار
روی مسائل سرپوش گذاشتن
بچه بودن
بزرگ شده بودن
بام سفالی