پیشنهاد‌های مریم سالک زمانی (٣,٤٣١)

بازدید
٢,٠٣٠
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پذیرایی کردن از

پیشنهاد
٠

مدام سرکوفت خوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پذیرایی کردن از

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( حقوق ) به پرونده ای رسیدگی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دمار از روزگار کسی درآوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دماغ عقابی - دماغ قوزدار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به چاک زدن - فلنگ را بستن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گره کار کسی را باز کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذره ای توجه نکردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الم شنگه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجاق رازک خشک کنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رازک چین

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزرعه رازک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزرعۀ رازک

پیشنهاد
٠

جاسوس دو جانبه بودن - هم از توبره هم از آخور خوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حقوق و امتیازات خود را به زور به دیگران قبولاندن ( خانم دکتر محبوبه وفایی )

پیشنهاد
٠

اوضاع دارد قمر در عقرب میشود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیافه و هیئت سرد و بی تفاوت به خود گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبان و کلامی فریبنده و اغفال کننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بررسی سطحی کردن - یک ورقی زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مختصر پوشیدن، لباس اندک به تن داشتن، لباس کم و سبک پوشیدن ( فرهنگ اصطلاحات انگلیسی فارسی دکتر محبوبه وفایی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک مسئلۀ پیچیده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حیرت زده - بهت زده

پیشنهاد
٠

کم کم داشت برایم مسئله میشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( هزاره ) یک خروار - یک عالمه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لمباندن - بلعیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشت کسی را خالی کردن - کسی را به دم تیغ دادن ( هزاره )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عرش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کبریا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مالک الملک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقشبند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وثوق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همتا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منابع مورد نیاز برای حیات ( ثروت، سلامتی، حرفه، مهارت، رفاه و . . . )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاست - نظام طبقاتی - طبقه - پایگاه اجتماعی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوالی را نشنیده گرفتن - از زیر سوال دررفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جاسازی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آنتن های خود را حسابی به کار انداختن ( گوش تیزکردن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زودجوش بودن - خونگرم بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم چه میتواند بکند؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیچاره - بخت برگشته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار را یکسره کردن - کار را فیصله دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلاش مذبوحانه کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لی لی به لالای کسی گذاشتن - تملق کسی را گفتن

پیشنهاد
٠

راستش را بخواهی . . . صاف و پوست کنده بگویم . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این شرط رفاقته!

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در قصه ها ) روزی از روزها

پیشنهاد
٠

از چاله درآمدن و به چاه افتادن

پیشنهاد
٠

از خشم منفجرشدن - داد و قال راه انداختن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مهم شدن - مشهورشدن - سر زبان ها افتادن