پیشنهاد‌های امید ، اس ای (١٠٠)

بازدید
٢٠٣
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

پاسخ به ندا . عاصی ، ریشه As به معنی جدای کناره گیری ، متعهد نبودن ، UTAsin , طغیان سرکشی ، نافرمانی بزرگ ، اوت در پیشوند واژه به بزرگ بی نهایت است . ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

واقعا برای سایت تو ادمین تون متاسفم . این آقای آرش فحش ناموسی برای مردم ایران نوشته و تو گذاشتی تو سایت خیلی شرم آور هست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

اجاق ترکی نیست فارسی هست جاق یا داغ در زبان ترکی به معنی کوه هست . در زبان فارسی به معنی گرم بودن و آتش سانسکریت این داگ و داح هست گاتاو این واژه DĀv ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوتا جگر در فارسی ، جگر به معنی معشوقه یا دوست داشتن کاملا با جگر که دربدن هست متفاوت از ریشه چی chi هست و به معنی دوست داشتن محبت کردن درک کردن فهمی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرهام . واژه دو بخش داره بخش نخست par , به معنی سرتاسر ، گستره ، پهنا ، شعاع ، محیط دایره ، یک گستره ۳۶۰ درجه ، آنسو ، جهت مخالف . بالا یا پایین ، ام ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حومه واژه مسترک ریشه اوستایی وهومی ، فارسی بومی حومه، عربی نیست در اصل فارسی یا ایرانی هست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حظ واژه مشترک هست لطفا برابر با پارسی رو بردارید معنی هم لذت بردن مسرور شدن بهره بردن هست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sev , نگاه کنید به سوگل در فارسی معیار . ریشه sev , به معنی حرکت و گل gol , go به معنی رفتن ، دائم به جای رفتن ، بی تابی کردن ، معاشقه کردن ، لذت برد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وارسی ریشه ras دقت بفرمایید با رسیدن کاملا متفاوت هست . و معنی درخشیدن تابیدن ، نور ، دیدن ، بینایی دارد ras , las

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر واژه ای که معنیش رو نمیدونیم میگیم فارسی نیست. این از کوشش فراوان زبان شناسان ایرانی هست که حتی نمیدونن زبان خودشون چی هست . مثل همین خاویار . این ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دولاب ، ریشه du واژگان برگرفته از این ریشه دول dul سطل آب دول dulصورت فلکی آبریز در دایره بروج دولاب dulAb چرخ چاه آبی دول dul آلت مردان دود dud ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

لاس زدن ، قبل از هر چیز در بعضی از زبان های ایرانی به ماده سگ و جنس ماده بعضی حیوانات لاس گفته میشه اما لاس زدن به معنی گفتگو کردن . در زبان عامیانه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنجان ، بخش دوم واژه جان ، jAn . مانند سیرجان ، برازجان ، پسوند مکان ساز در زبان های ایرانی هست . اما بخش نخست زن یا جن zan یا jan به معنی درخشش تاب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زهر چشم یا زهر چش ، چشم یا چش به معنی زخم زدن صدمه رساندن ، آسیب رساندن chavi, cashi در سانسکریت اوستایی Chasham, فارسی خش خشم ، khash , khashm چش ، ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیطه، ریشه Sali, به معنی جنبان، بی ثبات لرزان ، در حال حرکت ، Sali, selita , chal, char, chat از ریشه at به معنی حرکت جنبش لرزیدن ، انفجار ، ناپایدا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوچه lucheh سیما ، صورت ، ظاهر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

حسود ، در سانسکریت asuyaka اوستایی asuyA عربی ، فارسی hasud

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار زار از دو بخش درست شده بخش اول kAr از ریشه کرو kru به معنی قطع کردن ، آسیب رساندن، آماده نبرد شدن ، غریدن، عزم کردن و بخش دوم زار zAr از ریشه سار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روباه . RudAh از ریشه ru به معنی ناله کردن شکوه کردن ، غرغر کردن ، پارس کردن ، زوزه کشیدن ، خروشیدن ، غریدن . روباه به معنی زوزه کننده پارس کننده عو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خانه فارسی رایج خونه ، xone. پهلوی xoneg, فارسی باستان honeg, از ریشه pong. به معنی منشأ، مبدأ , جای برآمدن ، جای بیرون زدن ، شکوفا شدن ، به دنیا آمد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

واژه وطن نگاه کنید به پسوند مکان سازه tAn در فارسی ، کره ای tan تن، مالای tang, چینی tudi تایلندی tudin عربی vatan و همچنین مائوری taone نکته جالب ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فریبا ، بخش نخست فری fari اوستایی فری fari سانسکریت fari هر دو به معنی دوست همدم ، یار ، اما بخش دوم واژه نگاه کنید به بخش دوم این واژه ها زیبا ، و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ارسلان بخش نخست واژه ار ar به معنی بلند هم ریشه ها الوند ، البرز ، آلند برافراشته ، بیرون زده ، بالاتر ، دراز ، برجسته و بخش دوم سلان از ریشه sara , ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بهادر bhAdor بخش نخست بها bahA در فارسی امروزی تبدیل به پیشوند آA شده پیشوندی که بر سر بسیاری ستاگ ها و نام ها دیده می شود مانند آمد ، آورد آرش ، آس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه آسمان به نظر من می توان به این گونه به واژه نگاه کرد asmmane با تکرار حرف میم m به دو بخش می رسیم نخست Sam به معنی شمارش و بخش دوم man به معنی ح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شدت ، شدید . Shdat . Shadid ببینید shatha در سانسکریت هر سه به یک معنی همچنین شتاب shetAb در فارسی اوشتا oshtA اوستایی همه این واژه ها به معنی تند ، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خشایار . KhashA به معنی آشکار ، پیدا ، روشن ، از ریشه اوستایی akhshAna سانسکریت Aksha بخش دوم واژه یار yAr برگردان rya از ریشه ری ri به معنی پادشاه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

افتادن از ریشه pi برگردان اوستای ip واژه گاتاوی ipta و سانسکریت apita به معنی رها شدن. ، افتادن، هم ریشه با . بی bi در فارسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چند مورد رو نیاز هست توضیح بدم نخست are به معنی اصل ، بنیاد ، ماهیت بنیادی ، هست اما اگر تلفظ ar باشد معنی برافراشته، بلند ، راست ، ایستاده ، مستقیم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Aredevi surnA hita این کامل ترین نامی هست که از ناهید داریم اره ده وی ، یعنی نور بنیاد . سورنا هیت نوازنده سورنا هیت به معنی انجام دادن ، زدن ، نوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از اوستای این واژه مطمئن نیستم چند جای نوشته شده که سئو کنت هست . با تکیه به این نوشته سئو خلاصه شده سی اوشینیا هست به معنی در برابر شما یا برای شما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خاور . از ریشه خاوxAv هم خانواده با خاک در فارسی معنی هم خاک زمین یا سرزمین هست دیگر واژه ها از این خانواده می توان به خارگ اشاره کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرگ ، مردن ، میت ، موت ، سه واژ مردن ، میت موت با این که در دو زبان فارسی و عربی هستند از یک ریشه هستند و اما مرگ از ریشه این سه و مردن نیست . مرگ . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه رد اینجا با دو واژه روبرو هستیم نخست از ریشه رد rad هم خانواده با اوستایی rada و همچنین سانسکریت radhi به معنی غلط اشتباه نادرست ، خطا ، گناه ، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کرانه . با اندکی جابجایی بین حرف ر . و . ن تبدیل کناره یا همان کنار می شود در سانسکریت هم این واژه هست معنی هر دو هم یکی هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عید . در نگاه اول یک واژ ه ی عربی هست. اما این واژه در سانسکریت به معنی بزرگداشت تجلیل و تمجید آمده در اوستا idA به معنی گرامی داشت و تجلیل به کاربرد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشه . Pashe. Pakhshe. pakshe . پشه ، فارسی معیار ، پخشه لهجه شیرازی، پکشه. سانسکریت پکشه در سانسکریت به معنی پرنده پریدن همچنین نگاه کنید به پشه در ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

الوار بخش نخست ال . یا ار به معنی برافراشته و راست هست مانند درخت ار یا ارژن الند ، التن به معنی راست و برافراشته . اروند و همچنین البرز نگاه کنید به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Harā Bərəzaiti این واژه پهلوی البرز هست به معنی کوه برافراشته ساخته شده یا زده شده اما تلفظ امروزی و ایران امروزی این واژه البرز است ایتی از آخر واژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هفت سین ما در ایران باستان عدد هفت رو داریم که بسیار با اهمیت هست و اون رو در هفت روز هفته ، هفت هما و . . . داریم . اما هفت سین چیست ؟ هفت ستاره چر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در پاسخ به قندی عزیز نمادی که گفتید بیانگر چرخه خورشیدی هست ماه ، سال ، فصل ، و هفته در این نماد گنجانده شده . اما مرد بودن این نماد از این رو هست ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خورشید ، سانسکریت parbehi پربهی ، اوستایی farvehi فروهی پهلوی farvashi فارسی خورشید . Khvrvashi هرزنی harvashi هروشی همه به معنی تابش نور ، بامداد و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سپن دار مذ یا سپند آرمئیتی واژه دو بخشی هست بخش نخست سپن به معنی گسترش یافتن اضافه شدن ، افزاینده ، افزایش یافتن . و بخش دوم آرمئیتی هست به معنی بیر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سپندار مذ یا سپند آرمیتی یا دروافع دو تا واژه هست نخست سپن به معنی گسترش ، افزایش ، زیاد شدن ، و بخش دوم آرمئینی به معنی روییدن از زمین ، بیرون زدن ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

داف . مشخص نیست این واژه از کجا باب شده اما در بیشتر زبانها از هند تا اروپا این واژه وجود داره این واژه در عربی معنی گرم و داغ میده . نکته دقیقا در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غرابه ، گرابه ، گلابه، گلابی ریشه اوستایی گربه هن ، آمیزش در هم آمیخته شدن ترکیب شدن گربه هن سانسکریت آبستن حامله پهلوی گراوه رحم زن در این جا شکل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی یعنی پایان یافتن اما یک واژه داریم anta این معانی رو داره ، تمام ، پایان ، پایان زندگی ، درون ، همسایه . . . حالا انتها رو ببینید entehA حالا و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آب معنی که روشن هست اما ریشه ما در اوستا آپام نبات رو داریم در ریگ ودا هم آپام نبات هستش معنی میشه فرزند آب آپام در زبان امروزی همان آبان هست پ تبدی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خاور . هم ریشه با خارگ و خاک هست به معنی خاک ، سرزمین ، زمین هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گلابی گرفته شده از شکل این میوه هست این واژه تغییر یافته واژه گربهن هست garbahan این واژه اوستایی هست و به معنی آمیخته شدن حامله بودن و رحم هست در ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتفاق نظر بر این است که واژه دیو از ریشه دئوا هم ریشه با دین به معنی روشنی نور و روز است پرسش این است که دینی که مهمترین بخش گفتمان نور و تاریکی است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش مازنی هم به دو شاخه چوبی که در واقع انحراف داره اولنگ میگن به انحنای دسته سبد هم اولنگ میگن که با معنی سانسکریت و لحجه شیرازی همخوانی داره ، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اولنگ ، ullang هرز ، انحراف ، تخلف این واژه به همراه علف کاربرد داره در بیشتر زبانها و گویش های استان فارس به همین معنی به کار برده میشه این واژه ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیایش Niyayesh این واژه از دو بخش درست شده نخست نیا با ترکیب ni و yAریشه در اینجا یا yA هست به معنی مطالعه کردن و خواندن ، شناخت، دانستن ، فهمیدن ، آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

سنگ ما در زبان فارسی واژه های بسیاری با پسوند انگ ang داریم که بیشتر حالت کوتاه سازی دارند مثل جنگ ، تنگ ، کنگ ، دنگ ، رنگ، پلنگ و، ، نگاه کنید به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستمون خانم یا آقای سوره گفت از سوترا گرفته شده ، سوترا به معنی روش ، قانون ، آداب و رسوم و رسم انجام کاری هست این واژه در اوستا نیز هست شاید درست ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Nad ریشه هست به معنی پیچیدن صدا پژواک کردن هم گروهها رو ببینید nAda , nAdita, nAdin همه معنی صدا و پژواک صدا یا زمزمه کردن طنین صدا و. . . در زبان س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهمن ، معنی که شده اندیشه نیک هست که درست نیست . Bahman, vahaman, vahauman, vahumi, Bumi, از ریشه vahi هستند مانند vahumi به معنی زمین یا بهی که نام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوید از ریشه veda , vedya, و همچنین nivedya به معنی خبر ، اخبار و آگاهیveda هم به معنی دانش و آگاهی هست نوید همین واژه nivedya هست در سانسکریت و تفا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مئی نیو این تلفظ اوستای واژه مینو هست درست شده از دو بخشه یکی مئی و بخش دوم نیوnivia بخش نخست ریشه و بن موول ، موهنوmool, muhnava ، به معنی منبع ، من ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انگره مئونیو انگره به معنی نگهدارنده ثابت کننده هست در زبانهای ایرانی به معنی قسمت اتصال دست به کتف هست در اوستا این واژه به معنی چیزی هست که حرکت هس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیش از هر چیز ایران ویچ نیست ایر آنویچ ایر به معنی خاندان طایفه درست همین ایلی که امروز داریم و آنویچ به معنی سرزمین ، وطن ، میهن آنویچ An در بخش ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاتاو تلفظ درست واژه این هست هم گاتا و گاتها نادرستند این واژه در اوستا گاتاو هست و در دوره های بعدی گاهان تلفظ شد با گم شدن فرهنگ بهدینی ردپای این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اهریمن بخش نخست ahe به معنی هست شده یا درست شده هم ریشه با هست و خود در فارسی و ره من یا ری من این بخش به معنی پلیدی و کثیفی پوسیدگی آمده بهدینان بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دراز یعنی بلند دراز کشیدن به معنی خوابیدن هم ریشه دراک اونم به همین معنی خوابیده و بلند قامت هست نگاه کنید به کوه دراک drAk

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آیه در عربی به معنی نشانه اما دیگر معانی نشانه ، خواندن ، آگاهی ، فهمیدن ، دانستن این واژه از ریشه ya یه yA یا همه ریشه با آیا و یا و همچنین آینه در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در نظر قبلی گفتم آر هم ریشه Arya هست که کاملا اشتباه هست اگر هر دو نظر حذف بشه خوبه اگر نه لطفاً این رو بزارید که برداشت اشتباه نشه کل نظر غلط هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اهریمن ما در بهدینی داریم که اهریمن درست شده کثیفی و پوسیدگی درست شده حالا بیاید نگاهی به واژه بیندازیم این واژه درست شده از دو بخش هست نخست ahe به م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آر Ar در سانسکریت Arya احترام ، آبرو در لهجه شیرازی آر Ar آبرو ، وجهه ، شخصیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لم lam تکیه کردن ، تکیه گاه ، پشتیبانی ، lambr در هرات حمایت کردن پشتیبانی کردن ، همکاری ، یورش بردن با هم . avalamba سانسکریت پشتیبان ، تکیه گاه ، l ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

داغ فارسی هست البته در ترکی هم d�g به معنی کوه یا دهانه آتش فشان هست در سانسکریت dagdha سوختن با آتش و dag به معنی سوختن ، گرم شدن هست در بیشتر زبانه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

باران vareaha اوستایی و همین ساختار در سانسکریت ببینید Varsha همچنین کردی vAran فارسی معیار bArAn گیلکی شمالrash از ریشه ratan فارسی rikhtan ریختن . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آینه معنی رو که میدونیم اما ریشه این واژه yA یا هست در سانسکریت همین واژه با اندک تفاوتی نگاه کنید ayana در فارسی Ayene هر دو یک واژه هستند یا به معن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اما یک تعبیر دیگه هم از یترا میشه داشت ya یک کار برد دیگه هم داره که اون در واقع عادات نفی هست در بعضی از موارد منفی می کنه مثل یشا yaShA به معنی نمی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یلدا گفته میشه که نه فارسی هست و نه عربی . اما نگاهی به واژه ترا . از همین ریشه آترا به معنی سنجیدن در زبان تاتی تراز که میدونیم چی هست از همین ری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کالبد در سانسکریت kAy . KAyaبه معنی بدن هست به نظرم از همین ریشه باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی آش و آشپز و آشپزخانه به این واژه ها نگاه کنید Ash. خوردن Ashana خوراک ، غذا ati Asha پر خور اتی به معنی زیاد و آشه خوردن میشه پرخور این سه واژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لول از دو ریشه متفاوت هست نخست لولیدن به معنی تکان خوردن ، جهیدن ، غلتیدن . . . و لول دوم همونی که دوستانی که مواد میزنند میگن هست ، اصل واژه با ریشه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه وسیع بی گمان عربی هست اما اجازه دهید نگاهی به ریشه این واژه کنیم vistriana سانسکریت به معنی گستردن vistrAnAگجراتی vastarاوستایی و همچنین gostar ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پشت در واقع چند کلمه با یک نوشتار نخست پشت به معنی برجسته بالا بیرون زده ، انباشته مانند پشته خار ، و پشتبام در این واژه پشت به معنای بلندی قسمت بال ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انوشی روان یا انوشیگ روان دوستان کرد با شیروان یکی دانستن که اون از ریشه شی پاناز ریشه رفتن هست و در فارسی میشه چوپان یعنی کسی که رونده ها یا گوسفند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

انوشه معنی بی مرگی رو درک نمیکنم از کجا آمده انوشه ، در گویش شیرازی انیشتکی به معنی حقیر ، از ریشه ، انو به معنی کم خرد و ناچیز ، لطیف و نازک هم خانو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژه در برخی نقاط ایران به هشت پا یا ماهی مرکب میگویند اما نگاهی به این واژه . انکاس یا انکاش وارانه یکی از معنی ها هست این واژه از ریشه ank واژگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی پروردگار یعنی همان خدا اما پروریدن رو که میدانیم . میماند کار gar یا garu به معنی فاخر بلندمرتبه است چیزی شبیه به فخر در عربی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چاخان ، در سانسکریت kAtthana یعنی چاخان کافی هست ک رو به چ تبدیل و ت معمول واژه های فارسی به خ تبدیل شود با واژه چاخانا رو برو میشویم هر دو تغییر در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

گل نگاه کنید به کتاب از کامرون تا تهران در گویش هرمزگانی این واژه پول تلفظ میشود اما هم ریشه های این واژه بول آلت مرد همچنین پو و بو در زبان مالایی ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

البته ریشه ها و ستاک های دیگری هم هست مانند mar که امروز منسوخ شده و تنها مرداد ماه رو از این ریشه به یادگار داریم سو ، تو که واژه تب رو یا سو ، سو ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آتش همانگونه که دوستان نوشتند واژه های بسیاری معنی آتش رو دارند مانند آگر ، آذر ، الو ، اور و. . . اما دقت بفرمایید همه از یک ریشه نیستن آتش یا آتیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مانوش و مانوشان ، معنی میشه آدم و آدمیان ، مانو ، مانس و مانوش همه به معنی آدم هست البته در ارمنی هم مانوشآک به معنی بنفش و گل بنفشه هست اما به نظر م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فربد، درست شده از دو بخش است . نخست far و سپس bood این واژه ها را ببینید parvat , pahAd, parbood. هر سه به معنی کوه هستند که فربد هم یکی از این سه اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوروش یا کوروس اگر این تلفظ درست باشد معنی میشه چهار گوشه نگاه کنید به رودخانه کور فارس درست شده از چهار رود کور همان چور . چار. چهار و س سو یا سوک ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راتا ، این واژه در شبه قاره هند به معنی شب هست در اوستا نیز بارها این واژه به کاربرده شده و در مقابل دئن قرار داده شده دئن به معنی روز هست و راتا در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هرش در کردی ییرشت و ایرشت در لری . و یورش در فارسی معیار ، همه یک واژه هستند از ریشه resh m ret . Retan . 0رش . رت . ریختن Aresh . Heresh . yeresh هر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یواش دوستان میفرمایند ترکی هست . اما اینگونه نیست واش بخش دوم واژه از ریشه وا . وش برابر با اوستایی وش ده به معنی حرکت کردن دویدن چیزی را به حرکت در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

داریوش من خوندم در بابل به صورت dare yaevsh آمده که به چیزی که امروز ما میگوییم هم نزدیک هست بخش نخست واژه از ریشه دره dere به معنی نور درخشش و همچنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نام نریمان از ریشه نری narey به معنی دنیا هست بیشتر به معنی جنس نر پذیرفته اند اما چندان به نظر درست نمی رسه درباره پسوند مان نگاه کنید به این واژه ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همانگونه که گفتم آستارا همان ستاره هست مانند اساره و استار معنی بخش دوم رو گفتم بخش نخست واژه از قلم افتاد آس همانگونه که دوست ترک زبانمون گفت به معن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بسیار لذت بردم انتظار اینچنین نداشتم به ویژه دوستی که این واژه را به دو بخش آس ، و ، تارا تقسیم کرده بود که کاملا تا اینجای کار درست هست اما معنی هر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

من اوستای این واژه رو نمی شناسم اما هر نام یا واژه شبیه نمی تونه خود واژه باشه و قطعا باید دلیل ها و پیوندها مطرح بشه. اما معنی نام تهمورس تهم همانگو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تهمینه از ریشه تهم به معنی تخم هست تهمینه به گویش امروزی تخمینه میشه که صفت مادری و زایندگی هست