لم دادن


معنی انگلیسی:
couch, heel, lean, loll, lounge, recline, rest, sink

لغت نامه دهخدا

لم دادن. [ ل َ دَ ] ( مص مرکب ) یک بری بر بالش یا مخده ای تکیه کردن برای تمدد اعصاب. لمیدن. به راحت به یک سوی بدن نیمه دراز کشیدن.
- در ماشین های شخصی لم دادن یا لمیدن ؛ یک بری تکیه کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بر بالش یا مخده یا صندلی راحتی و غیره برای تمدداعصاب و استراحت تکیه کردن لمیدن : ساعتها پای کرسی لم میداد و دل نمی کند .

فرهنگ معین

(لَ. دَ ) (مص ل . ) (عا. ) تکیه دادن .

واژه نامه بختیاریکا

( لُم دادِن * ) چرخاندن
پُشت دادِن

مترادف ها

loll (فعل)
اویختن، لم دادن، لمیدن، بیرون افتادن

lounge (فعل)
لم دادن، لمیدن

فارسی به عربی

تدل , غرفة الجلوس

پیشنهاد کاربران

لم lam تکیه کردن ، تکیه گاه ، پشتیبانی ، lambr در هرات حمایت کردن پشتیبانی کردن ، همکاری ، یورش بردن با هم . avalamba سانسکریت پشتیبان ، تکیه گاه ، lam در غلاتی تکیه دادن
Lean انگلیسی هست بصورت عامیانه وارد فارسی شده
پشت دادن
Chill out
لم دادن
تکیه
تکیه کردن لمیدن

بپرس