پیشنهادهای sahar feizollahzade (٧٦)
خرد wisdom. متن زیر از Readers Digest هست The other theory of mind and perspective talking . . . . what some people call wisdom.
عامل محرک
hydrophobic متضاد این کلمه هست
hydrophilic متضاد این کلمه هست
به حق ، شایسته
احتمالی، بالقوه
aerator
متضاد آنsquar shoulder است. چهار شونه. پشت و شانه های صاف. نه قوز کرده.
خمیازه چیزی را کشیدن رو لطفا در معنی واژه اصلاح فرمایید.
نمونه کار، مثلا نمونه کار روزنامه نگار
strip all the land of plants اینجا یعنی لخت کردن ( خالی کردن ) زمین از گیاه. مثلا با چرای حیوانات
آویز ریز که به دستبند یا بند ساعت مچی وصل میشه
Subsist off دوام آوردن، گذران زندگی کردن
wander off the topic هم میگویند. خارج از موضوع
evasive action اقدام پیشگیرانه
poor relation of نسخه ضعیفی از. . . . . . .
chemically treated آغشته به مواد شیمیایی شده
have a handle on it از پس چیزی برآمدن
جلو زدن از چیزی
مبهم، کم رنگ، بی رمق X - ray examination of thin slabs of rock sometimes reveals the ghostly outlines of tentacles
snow line هم همین معنی رو میده. Below the snow line, snowfall may occur during the winter, but it usually melts away during the warmer months. Abov ...
. . . it wouldn't hurt . . . ضرری نداره
process where something is heated, usually to remove contaminants, moisture, or gases. فرایند گرم کردن برای از بین بردن آلودگی ها
much like that of Venus درست مثل سیاره ونوس
. . . . Outside of environmental concerns صرفنظر از . . . .
churning up the sediments that rivers deposit in the estuary بر هم زدن رسوبات بستر رودخانه