hydrophobic

/ˌhaɪdrəˈfoʊbiə//ˌhaɪdrəˈfəʊbiə/

(روانشناسی) آب هراس، مربوط به گزیدگی سگ هار، ناشی از اب ترسی، گزیده ء سگ هار

جمله های نمونه

1. The acyl substituents of phospholipids provide the hydrophobic environment that is necessary for the function of intrinsic membrane proteins.
[ترجمه گوگل]جانشین های آسیل فسفولیپیدها محیط آبگریز را فراهم می کنند که برای عملکرد پروتئین های غشایی ذاتی ضروری است
[ترجمه ترگمان]جانشین های آسیل بنزن محیط هیدروفوبیک را تامین می کند که برای عملکرد پروتیین های غشای درونی لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These are small proteins capable of binding hydrophobic molecules with high affinity and selectivity.
[ترجمه گوگل]اینها پروتئین های کوچکی هستند که قادر به اتصال مولکول های آبگریز با میل ترکیبی و انتخاب پذیری بالا هستند
[ترجمه ترگمان]اینها پروتئین های کوچکی هستند که قادر به اتصال مولکول های هیدروفوب با نزدیکی بالا و گزینش پذیری بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hydrophobic property of the resin has remarkably improved by adding the hydrophobic group of benzene ring to the molecular structure of the resin.
[ترجمه گوگل]خاصیت آبگریز رزین با افزودن گروه آبگریز حلقه بنزن به ساختار مولکولی رزین به طرز چشمگیری بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]خاصیت hydrophobic رزین به طور قابل توجهی با افزودن گروه هیدروفوبیک در حلقه بنزن به ساختار مولکولی رزین بهبود قابل توجهی یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hydrophobic, unbulky and nonpolar amino acids form long repeat segment easily, the maximal repeat segment length formed by hydrophilic, polar and bulky amino acid is relatively short.
[ترجمه گوگل]آمینو اسیدهای آبگریز، غیرحجم و غیرقطبی به راحتی قطعه تکرار طولانی را تشکیل می دهند، حداکثر طول قطعه تکراری که توسط اسید آمینه آبدوست، قطبی و حجیم تشکیل می شود نسبتا کوتاه است
[ترجمه ترگمان]hydrophobic، unbulky و آمینو اسیدها به راحتی بخش تکرار طولانی را تشکیل می دهند، که حداکثر طول بخش تکرار تشکیل شده توسط آمینو اسید hydrophilic، قطبی و بزرگ نسبتا کوتاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The fluorescence behavior of the near-infrared (NIR) hydrophobic Cyanine I, in aqueous solution containing different surfactants, was studied.
[ترجمه گوگل]رفتار فلورسانس سیانین I آبگریز مادون قرمز نزدیک (NIR)، در محلول آبی حاوی سورفکتانت‌های مختلف، مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رفتار فلوروسانس از برهمکنش های هیدروفوب (NIR)نزدیک (NIR)در محلول آبی حاوی surfactants متفاوت مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The methods for identifacation of hydrophobic groups and determination of alkyl homolog distributions are presented.
[ترجمه گوگل]روش‌هایی برای شناسایی گروه‌های آبگریز و تعیین توزیع‌های همولوگ آلکیل ارائه شده‌اند
[ترجمه ترگمان]این روش ها برای identifacation گروه های هیدروفوب و تعیین توزیع های آلکیل homolog ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hydrophobic interaction force and electrostatic force played a main role in the binding of pentachlorophenol with BSA.
[ترجمه گوگل]نیروی برهمکنش آبگریز و نیروی الکترواستاتیک نقش اصلی را در اتصال پنتاکلروفنل با BSA ایفا کردند
[ترجمه ترگمان]نیروی برهمکنش hydrophobic و نیروی الکترواستاتیک نقش اصلی در پیوند پنتاکلروفنول با BSA را ایفا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cyclodextrins, containing peculiar hydrophobic cavum, could form inclusion complexes with various guest molecules.
[ترجمه گوگل]سیکلودکسترین ها، حاوی حفره آبگریز عجیب و غریب، می توانند کمپلکس هایی را با مولکول های مهمان مختلف تشکیل دهند
[ترجمه ترگمان]Cyclodextrins، حاوی cavum hydrophobic خاص، می توانند complexes را با مولکول های مهمان مختلف تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The interactions include hydrophobic effect, site and isolation neighboring group participation effect at al.
[ترجمه گوگل]اثرات متقابل شامل اثر آبگریز، مکان و اثر مشارکت گروه همسایه جداسازی در همسایگان است
[ترجمه ترگمان]این تعاملات شامل اثر هیدروفوبیک، محل و انزوای گروهی گروه مجاور در al می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Also consider hydrophilic or hydrophobic membranes, temperature, flow rate, sterilization needs.
[ترجمه گوگل]غشاهای آبدوست یا آبگریز، دما، سرعت جریان، نیازهای استریلیزاسیون را نیز در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]هم چنین غشا hydrophilic و آب گریز، دما، نرخ جریان، استریل کردن را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The traffic noise reduced obviously when the hydrophobic asphalt pavement was adopted.
[ترجمه گوگل]هنگامی که روسازی آسفالت آبگریز پذیرفته شد، صدای ترافیک به وضوح کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]سر و صدای ترافیک به وضوح زمانی کاهش پیدا کرد که سنگفرش hydrophobic پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Novel hydrophobic polyvinylidene fluoride(PVDF) hollow fiber membranes were adopted in air blowing membrane absorption(ABMA) process for the purpose of bromine extraction from seawater.
[ترجمه گوگل]غشاهای فیبر توخالی پلی وینیلیدین فلوراید آبگریز جدید (PVDF) در فرآیند جذب غشای دمنده هوا (ABMA) به منظور استخراج برم از آب دریا به کار گرفته شدند
[ترجمه ترگمان]غشاهای hollow hydrophobic Novel (PVDF)با استفاده از فرآیند جذب غشا در هوا (ABMA)برای استخراج برومین از آب دریا مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The structure of the CsA/CyP complex is stabilized by several hydrophobic interactions.
[ترجمه گوگل]ساختار کمپلکس CsA/CyP توسط چندین فعل و انفعالات آبگریز تثبیت می شود
[ترجمه ترگمان]ساختار کمپلکس csa \/ CyP بوسیله برهم کنش های هیدروفوب پایدار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These helices extend from a novel four-helix bundle structure which is stabilized by conserved hydrophobic residues that form a hydrophobic core.
[ترجمه گوگل]این مارپیچ ها از یک ساختار بسته نرم افزاری چهار مارپیچ جدید که توسط بقایای آبگریز حفاظت شده که یک هسته آبگریز را تشکیل می دهند تثبیت می شود
[ترجمه ترگمان]این مارپیچ از یک ساختار بسته چهار رشته ای تشکیل شده که توسط باقیمانده های تریپتوفان که هسته هیدرو فوبیک را تشکیل می دهد، ثابت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A simple chemical etching method was developed for fabricating the super - hydrophobic surface on polycrystalline aluminum alloy.
[ترجمه گوگل]یک روش اچ شیمیایی ساده برای ساخت سطح فوق آبگریز بر روی آلیاژ آلومینیوم پلی کریستالی توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]یک روش زدایش ساده برای ساخت سطح فوق آبگریز در آلیاژ آلومینیوم polycrystalline ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] هیدروفوبیک ؛ یک مولکول غیر قطبی که در آب نامحلول است
[خودرو] آب زدا
[عمران و معماری] گریزان از آب - دفع کننده آب - ضد آب
[صنایع غذایی] آب گریز : ویژگی موادی که آب را دفع می کنند و تمایلی به جذب آب ندارند
[زمین شناسی] آبگریز توانایی مقاومت در برابر تغلیظ بخار آب. معمولا برای توصیف هسته های تراکم دفع آب به کار می رود.
[بهداشت] آبگریز
[نساجی] غیر آب دوست - آب گریز - دافع آب - ضد آب
[خاک شناسی] آب گریز
[پلیمر] آبگریز

انگلیسی به انگلیسی

• suffering from hydrophobia (abnormal fear of water)

پیشنهاد کاربران

hydrophilic متضاد این کلمه هست
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : hydrophobia / hydrophobe / hydrophobicity
✅️ صفت ( adjective ) : hydrophobic
✅️ قید ( adverb ) : hydrophobically
hydrophobic ( شیمی )
واژه مصوب: آب‏گریز 2
تعریف: ویژگی ماده‏ای که میل به جذب آب ندارد
آب گریز
آب گریزی
آب - گریز

بپرس