aerator

/ˈeəreɪtə//ˈeəreɪtə/

معنی: دستگاه بخور، هوا دهنده
معانی دیگر: دستگاه دادن گاز یا رد کردن هوا از مایعات (به ویژه نوشیدنی ها)، دستگاه دود پراکنی (برای گندزدایی)، هوا ده، هوافشان، دودفشان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a device that aerates a fluid or mixes it with air.

جمله های نمونه

1. Abstract: The improvement project for aerator of zincification building is discussed. At the same time, the design and calculation is carr ied through.
[ترجمه گوگل]چکیده: پروژه بهسازی هواکش ساختمان روی مورد بحث قرار گرفته است در عین حال، طراحی و محاسبه انجام می شود
[ترجمه ترگمان]چکیده: پروژه بهبود for ساختمان zincification مورد بحث قرار گرفته است در عین حال، طراحی و محاسبه به صورت carr مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The optimum aperture of an aerator is smallest at the water depth of 4 m.
[ترجمه گوگل]دیافراگم بهینه یک هواکش در عمق آب 4 متری کوچکترین است
[ترجمه ترگمان]دریچه مطلوب یک aerator کوچک در عمق آب ۴ متر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Spiral Aerator is consisted of driving motor, air shaft, spiral impeller, out-shell; all the materials are erosion resistance and the dipped parts use stainless iron or FRP.
[ترجمه گوگل]هواکش مارپیچی از موتور محرک، شفت هوا، پروانه مارپیچ، پوسته بیرونی تشکیل شده است تمام مواد مقاوم در برابر فرسایش هستند و قطعات فرو رفته از آهن ضد زنگ یا FRP استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]مارپیچ حلزونی عبارت است از موتور محرک، شفت هوا، پروانه حلزونی، پوسته خارج از پوسته؛ تمام مواد مقاوم در برابر فرسایش و قطعات در حال پایین از آهن ضد زنگ یا FRP استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Compared with flat-bottomed aerator, the impact angle of the aerator with a downstream baffler was smaller and it has better aerated effects than the one without downstream bafflers.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با هواکش ته تخت، زاویه ضربه هواکش با بافلر پایین دست کمتر بود و اثرات هوادهی بهتری نسبت به هواکش بدون بادگیر پایین دست دارد
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با aerator با لبه صاف، زاویه برخورد of با یک baffler پایین دست کوچک تر بوده و اثرات جانبی بهتری نسبت به یکی بدون bafflers پایین دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The improvement project for aerator of zincification building is discussed. At the same time, the design and calculation is carr ied through.
[ترجمه گوگل]پروژه بهبود هوادهی ساختمان روی مورد بحث قرار گرفته است در عین حال، طراحی و محاسبه انجام می شود
[ترجمه ترگمان]پروژه بهبود for ساختمان zincification مورد بحث قرار گرفته است در عین حال، طراحی و محاسبه به صورت carr مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They mounted the aerator on a floating.
[ترجمه گوگل]آنها هواکش را روی یک شناور نصب کردند
[ترجمه ترگمان]سوار بر اسب که روی آب شناور بودند سوار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The invention of the activated ploy - oxygen aerator is the revolutionary breakthrough of the aerator field.
[ترجمه گوگل]اختراع ترفند فعال - هواکش اکسیژن پیشرفت انقلابی در زمینه هوادهی است
[ترجمه ترگمان]اختراع of فعال - اکسیژن، پیشرفت انقلابی میدان aerator است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper introduces the equipments of Aerator in the oxidation ditch and abroad, and compares them.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی تجهیزات هواکش در گودال اکسیداسیون و خارج از کشور و مقایسه آنها می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تجهیزات of در آبراه اکسیداسیون و خارج از کشور را معرفی کرده و آن ها را مقایسه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The manufacturing technic of the aerator is simple, with low in price and easy in installation.
[ترجمه گوگل]تکنیک ساخت هواکش ساده، با قیمت پایین و نصب آسان است
[ترجمه ترگمان]تولید کننده manufacturing ساده است، با قیمت پایین و در نصب آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An expert system with multiple objectives programming for aerator selection was established.
[ترجمه گوگل]یک سیستم خبره با برنامه ریزی چند هدف برای انتخاب هواده ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]یک سیستم خبره با برنامه ریزی اهداف چندگانه برای انتخاب aerator تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The inverted umbrella surface aerator is a kind of special equipment for Carrousel oxidation ditch, and the selection design is very important.
[ترجمه گوگل]هواکش سطحی چتری معکوس نوعی تجهیزات ویژه برای گودال اکسیداسیون کاروسل است و طراحی انتخاب بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]سطح چتر وارونه نوعی از تجهیزات ویژه برای شیار اکسیداسیون کاروزل است، و طراحی انتخاب بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A lawn aerator has a series of tine assemblies spaced along a driven shaft driven by a motor.
[ترجمه گوگل]هواکش چمنی دارای مجموعه‌ای از مجموعه‌های قلابی است که در امتداد یک محور محرک که توسط یک موتور هدایت می‌شود فاصله دارند
[ترجمه ترگمان]یک چمن چمن یک سری of با فاصله از یک شفت حرکت داده شده توسط یک موتور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After using 1 year, the aerator needs thorough examination and repair, oil changing and painting maintenance.
[ترجمه گوگل]هواکش پس از 1 سال استفاده نیاز به بررسی و تعمیر کامل، تعویض روغن و تعمیر و نگهداری رنگ دارد
[ترجمه ترگمان]پس از استفاده از یک سال، the به بررسی و تعمیر و نگهداری و تعمیر و نگهداری روغن نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aerator should be generally placed in the center of fishpond, or like windward on the drawing.
[ترجمه گوگل]هواکش باید به طور کلی در مرکز حوضچه ماهی یا مانند بادگیر روی نقشه قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]Aerator باید به طور کلی در مرکز of یا مانند باد در نقاشی قرار داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دستگاه بخور (اسم)
aerator

هوا دهنده (اسم)
aerator

تخصصی

[عمران و معماری] هواده - هوادهنده - توری - صافی
[زمین شناسی] هوا ده، هوادهنده، توری، صافی
[نساجی] نرم کننده - نرم کن
[ریاضیات] هوا دهنده، دمنده ی هوا، بادزن
[آب و خاک] هواده

انگلیسی به انگلیسی

• device which aerates fluids; device which causes air to circulate (used in grain bins to remove dampness)

پیشنهاد کاربران

aerator
aerator
فشار شکن ( در تجهیزات بهداشتی و شیرالات )
aerator ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: هواده
تعریف: وسیله‏ای که با آن می‏توان سطح تماس هوا را با آب یا پساب افزایش داد
دستگاه بخور - دستگاه هوا دهنده

بپرس