پیشنهادهای . (٦٩)
عبارت "he's a slam, bam, thank you, madam type of guy" اصطلاحی عامیانه در زبان انگلیسی است که به مردی اشاره دارد که در روابط عاطفی یا جنسی، سریع و بد ...
۱. اصلا، ذره ای I don’t trust him one bit. ( من ذره ای به او اعتماد ندارم. ) He didn’t help me one bit! ( او حتی ذره ای به من کمک نکرد! ) She ...
به در لوازم ارایشی یا هر چیز دیگه ای که پمپیه هم pumpمیگن pump ( n )
act entitledادای ادمای حق به جانبو دراوردن
یللی تللی کردن
سفت شدن
به هم کوبیدن به هم زدن don't bang the glasses together, they will break.
( غذا ) pizza in the making. پیتزا در حال اماده سازی.
he is talented in physical activities such as dancing or sports. خوب میتونه برقصه .
نزدیک شدن/رسیدن به کسی که درحال تعقیبش/دنبالش هستی. نزدیک شدن به گیر انداختن کسی. he's gaining on us. داره بهمون میرسه .
branch شاخه ( متصل به تنه درخت ) stick تکه چوب ( بدون برگ و سرشاخه ، از درخت بریده شده باشه یا افتاده باشه زمین ) twig تکه چوب ( با برگ و سرشاخه، ا ...
scalloped tongue ( یکی از مشکلات زبان ) زبان دالبری شده زبان موجدار شده
somebody's stomach clenches در موقعیت هایی مثل ترس، اضطراب، نگرانی ، عصبانیت و. . . معانی مختلف داره دلشوره گرفتن، دل مثله سیرو سرکه جوشیدن، دل گرفت ...
edge up ( v ) edge up ( n ) درباره مو و پیرایش به معنی خط انداختن مرز مو هست هم به صورت فعل میشه استفاده کرد هم اسم فعل هایی که با اسم میان doوge ...
praying اشتباهه prying eyesدرست میباشد اشخاص فضول چشمان کنجکاو
to love someone beyond measure کسی را بی حد و اندازه دوست داشتن
شجاعت /جسارت پیدا کردن
اب پاکی رو دست کسی ریختن
قلابی که جای دست دزد دریایی هست
mansplain≠womansplain ( v ) * ( هردو به معنی تحقیرامیزانه توضیح دادن جوری که جنس مکمل رو تحقیر کنن هست ) * ( mansplainاقا تحقیرامیزانه توضیح میده ) ...
mansplain ( v ) mansplaining ( n ) تحقیرامیزانه توضیح دادن اقایون طوری که میخوان خانم رو نابلد، نادون و احمق نشون بدن . ≠ femsplain/womansplain ( ...
۱. راشین انصاری عزیز woman وُمَن خونده نمیشه دوست عزیز /ˈwʊm. ən/وُمِن خونده میشه جمعشم که ویمِن هست ۲. ( خطاب به اونی که معنی کلماتو تو قسمت اصلی ...
find one's calling find one's calling in s. th علاقشو پیدا کرده /چیزی که بهش علاقه داره رو پیدا کرده ( واقعی و هدفدار ) examples↓ I know you're u ...
با تکان بیرون انداختن there are some stones in my shoes and I have to shake them out.
تفاوت own up و confess confess اعتراف کردن : ( قانون، دادگاه ) own up گردن گرفتن اعتراف کردن : ( مکالمات روزمره ، غیر رسمی )
گردن گرفتن
brush your eyebrows up اینجا به معنی به سمت بالا شونه کردن یا برس کشیدن به سمت بالا
نرم و روان حرکت کردن در 1 ( میکاپ و زیبایی هم استفاده داره برای مداد ابرو و چشم و خط لب و . . . ) و 2 ( همینطور مدادی که باهاش مینویسیم و. . . به عنو ...
گنده گوزی
I'm starving :دارم میمیرم از گشنگی، گرسنگی همین حالا شروع شده ( مثلا یهو گرسنه شدی و ناهار میخوای ) I'm starved :دارم میمیرم از گشنگی، از مدتی قبل ش ...
in mint condition یعنی مثل نو ، درحد نو in fair condition یعنی کارکرده ، نو نیست کهنه خراب هم نیست ( نیاز به یه تعمیر خیلی کوچیک داره یا یه خط و خشی ...
?who have you got your money on شرط میبندی/حدس میزنی کی میبره ؟ برای مسابقات استفاده میشه به این معنی نیست که روی پول شرطبندی بشه فقط حدسیه.
به معنی دور درجا یا حرکت دونات هست do ) donut - burnout ) do فعلشه
donut - burnout تو رانندگی به معنی دور درجا هست یا حرکت دونات میگن فعلش هم do هست
ساعت نامناسب ۱. کله سحر ۲. بوق سگ
the overgrowth گل و گیاه و. . . که خیلی رشد کردن . ex:we need to remove the overgrowth
please spare this drama . لطفا از این ماجرا گذشت کن/چشم پوشی کن.
. please spare this drama خواهش میکنم از این ماجرا گذشت کن /چشم پوشی کن.
wander به معنای دور زدن ، گشتن ( بدون هدف و مقصد یا راه مشخص ) stroll به معنای قدم زدن ( با هدف و مقصد یا راه مشخص )
با یکی که از خودت سَر تره ، باکلاستره، پولدارتره، سطحش بالاتره ازدواج کنی
splash pad, splash park, sprayground, water playground به معنی زمین بازی که فواره های ابپاشی زمینی داره برای بازی کودکان و بزرگسالان هست
learnیادگرفتن ، حفظ کردن learn about اطلاع داشتن، اگاه بودن ، دانستن . I like learning American culture . I like learning about American culture اول ...
رئیس بازی در اوردن ( مثال: بعضی از منشیای مطب که فکر میکنن دکترن، دربون یا نگهبانای مدرسه و کارخونه و. . که فکر میکنن رئیسن )
be afraid for نگران بودن be afraid of ترسیدن . . . I'm afraidمتاسفانه I'm afraid notمتاسفانه نه /خیر I'm afraid so متاسفانه بله . She's afraid for h ...
گیرکردن یا قفلی زدن روی اهنگ . I have been jamming to this song non - stop روی این اهنگ قفلی زدم.
the fact of achieving or producing something that has been promised ارائه
معمولی، بدون زیبایی و قشنگی
bounce house به معنی خانه بادی مخصوص کودکان و نوجوانان که در خانه یا شهربازی هست و بچه ها بالا پایین میپرن یا سر میخورن
دستمال کشیدن یا خشک کردن ex:would you mind giving these plates a wipe ?before putting them in the cupboard
a bundle of sticks یه دسته تکه چوب