تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

باز کردن در چیزی مثل در رانی، قوطی نوشابه بازکردن نارگیل ، گردو، پسته و. . . شکستن تخم مرغ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

peel off the top باز کردن در چیزی مثل در سطل ماست یا سس که ورق هستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

peel off the top یعنی باز کردن در چیزی مثلا اون ورق الومینیومیه روی سطل ماست یا اون ورقی که روی در سس هست رو بکنی و باز کنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

wander به معنای دور زدن ، گشتن ( بدون هدف و مقصد یا راه مشخص ) stroll به معنای قدم زدن ( با هدف و مقصد یا راه مشخص )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مزخرف، مهمل، چرت و پرت، اراجیف فعل هایی که باهاش میان: stand, put up with, believe, take, talk, stop ex:I can not take all this nonsense about dream ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

be afraid for نگران بودن be afraid of ترسیدن . . . I'm afraidمتاسفانه I'm afraid notمتاسفانه نه /خیر I'm afraid so متاسفانه بله . She's afraid for h ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

verb 1. گرفتن {بیماری} 2. کسی یا چیزی رو از جایی آوردن 3. بلند کردن 4. مرتب کردن یا لوازمو سرجاشون گذاشتن 5. متوجه چیزی شدن 6. بدست اوردن جایزه و. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

please spare this drama . لطفا از این ماجرا گذشت کن/چشم پوشی کن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

branch شاخه ( متصل به تنه درخت ) stick تکه چوب ( بدون برگ و سرشاخه ، از درخت بریده شده باشه یا افتاده باشه زمین ) twig تکه چوب ( با برگ و سرشاخه، ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

گیرکردن یا قفلی زدن روی اهنگ . I have been jamming to this song non - stop روی این اهنگ قفلی زدم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

a bundle of sticks یه دسته تکه چوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساعت نامناسب ۱. کله سحر ۲. بوق سگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با یکی که از خودت سَر تره ، باکلاستره، پولدارتره، سطحش بالاتره ازدواج کنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( v ) به معنی چند لایه رو هم لباس پوشیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

act entitledادای ادمای حق به جانبو دراوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قلابی که جای دست دزد دریایی هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. راشین انصاری عزیز woman وُمَن خونده نمیشه دوست عزیز /ˈwʊm. ən/وُمِن خونده میشه جمعشم که ویمِن هست ۲. ( خطاب به اونی که معنی کلماتو تو قسمت اصلی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اب پاکی رو دست کسی ریختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با تکان بیرون انداختن there are some stones in my shoes and I have to shake them out.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

( غذا ) pizza in the making. پیتزا در حال اماده سازی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

brush your eyebrows up اینجا به معنی به سمت بالا شونه کردن یا برس کشیدن به سمت بالا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدهکاربودن، مدیون بودن ex:Do you owe the owner?به مالک بدهکاری؟ I owe everything to my parents. من همه چیزو مدیون خانوادم هستم.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان اگر نکته جدیدی دارید ارائه بدید. هر کلمه رو سرچ میکنی بیست سی نفر فقط یک معنیو نوشتن فرستادن نیازی نیست همه فقط یک کلمه رو تکرار کنید، اگه کلم ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفاوت accountability و responsibility accountability:پاسخگویی پاسخگویی به دیگران درباره ( عواقب و نتایج ) کارهایی که انجام داده اید مثلاً اگر پروژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

learnیادگرفتن ، حفظ کردن learn about اطلاع داشتن، اگاه بودن ، دانستن . I like learning American culture . I like learning about American culture اول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

bounce house به معنی خانه بادی مخصوص کودکان و نوجوانان که در خانه یا شهربازی هست و بچه ها بالا پایین میپرن یا سر میخورن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گردن گرفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. اصلا، ذره ای I don’t trust him one bit. ( من ذره ای به او اعتماد ندارم. ) He didn’t help me one bit! ( او حتی ذره ای به من کمک نکرد! ) She ...

پیشنهاد
١

عبارت "he's a slam, bam, thank you, madam type of guy" اصطلاحی عامیانه در زبان انگلیسی است که به مردی اشاره دارد که در روابط عاطفی یا جنسی، سریع و بد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شرایط یا موقعیت پیش اومده رو بجای حل کردن ، پیچیده تر کنی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

یللی تللی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

in mint condition یعنی مثل نو ، درحد نو in fair condition یعنی کارکرده ، نو نیست کهنه خراب هم نیست ( نیاز به یه تعمیر خیلی کوچیک داره یا یه خط و خشی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to love someone beyond measure کسی را بی حد و اندازه دوست داشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

scalloped tongue ( یکی از مشکلات زبان ) زبان دالبری شده زبان موجدار شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

measure up to someone به گرد پای کسی رسیدن، به خوبی کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

. please spare this drama خواهش میکنم از این ماجرا گذشت کن /چشم پوشی کن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the fact of achieving or producing something that has been promised ارائه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی مقوی ، قوی هست superhero spices ادویه های قوی یا مقوی superhero foods for students غذاهای مقوی برای دانش اموزان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

praying اشتباهه prying eyesدرست میباشد اشخاص فضول چشمان کنجکاو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

edge up ( v ) edge up ( n ) درباره مو و پیرایش به معنی خط انداختن مرز مو هست هم به صورت فعل میشه استفاده کرد هم اسم فعل هایی که با اسم میان doوge ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

do a trade up سرمایه گذاری کردن a trade up ( n )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

somebody's stomach clenches در موقعیت هایی مثل ترس، اضطراب، نگرانی ، عصبانیت و. . . معانی مختلف داره دلشوره گرفتن، دل مثله سیرو سرکه جوشیدن، دل گرفت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نرم و روان حرکت کردن در 1 ( میکاپ و زیبایی هم استفاده داره برای مداد ابرو و چشم و خط لب و . . . ) و 2 ( همینطور مدادی که باهاش مینویسیم و. . . به عنو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت own up و confess confess اعتراف کردن : ( قانون، دادگاه ) own up گردن گرفتن اعتراف کردن : ( مکالمات روزمره ، غیر رسمی )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به در لوازم ارایشی یا هر چیز دیگه ای که پمپیه هم pumpمیگن pump ( n )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I'm starving :دارم میمیرم از گشنگی، گرسنگی همین حالا شروع شده ( مثلا یهو گرسنه شدی و ناهار میخوای ) I'm starved :دارم میمیرم از گشنگی، از مدتی قبل ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

mansplain ( v ) mansplaining ( n ) تحقیرامیزانه توضیح دادن اقایون طوری که میخوان خانم رو نابلد، نادون و احمق نشون بدن . ≠ femsplain/womansplain ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به هر شکلی , به هر نحوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدتر از این نمیشه /نمیشد.

١