یویو - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the twenties: ۱. در دههٔ بیست ۲. [درج حرارت و مان ...

جدید ١٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a turn on: باحال بودن، حال دادن

جدید ١٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a dirty throat: خشکی گلو

جدید ١٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on the threshold of sth: در آستانهٔ چیزی قرار داشتن، در آغاز ...

جدید ١٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a common thread: خصیصهٔ مشترک وجه مشترک ویژگی مشترک

جدید ١٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be hanging by a thread: به مویی بند بود به مویی بسته بودن

جدید ١٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in three d: سه بعدی به طور سه بعدی

جدید ١٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

three d: [فیلم سینمایی و مانند آن] سه بعدی

جدید ١٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be struck with: دچار شدن به، مبتلا شدن به

جدید ١٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play twenty questions: بیست سؤالی بازی کردن

جدید ١٦ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost capacity: ظرفیت هزینه

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a common enough: کم وبیش رایج

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bsn: کارشناسی علوم پرستاری

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

msn: کارشناسی ارشد پرستاری

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

general attention: توجه همگان

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardiac nursing: پرستاری قلب یکی از تخصص های پرستاری ...

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dialysis nursing: پرستاری دیالیز تخصصی در پرستاری که ...

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home health nursing: پرستاری در منزل شاخه ای از پرستاری ...

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corrugated board: کارتن موج دار

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convergence model: مدل همگرایی

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross laminated timber: الوار ( چوب ) لایه ای متقاطع

جدید ١٧ ساعت پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ١٩ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catheter: کاتتر هر لوله انعطاف پذیر و توخالی ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

with respect to: With respect to 📌 نقش: �حرف اضافه/ ...

جدید ٢١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taking over: تسخیر شدن

جدید ٢١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tourniquet: رگ بند نوار محکم و سفتی که برای کنت ...

جدید ٢١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affiliate: وابسته - مرتبط - علاقه مند

جدید ٢١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regarding: درباره یِ. . . ، ناظر به . . . . E ...

جدید ٢١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liquidation: در متون حسابداری به معنای تصفیه - ا ...

جدید ٢١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

about: حاضر، موجود، در دسترس

جدید ٢١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

significant other: معشوقه

جدید ٢١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

HB: HB: هموگلوبین

جدید ٢١ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٢٢ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the backbone of sth: محور اصلی چیزی رکن چیزی رُکنِ رَکی ...

١ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

سلام وقتتون بخیر باشه. شما اسم این ...

١ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the piano: با پیانو

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the piano: پشت پیانو، پیانو زدن

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in good odour with sb: مورد لطف/عنایت کسی بودن

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's the odds of: فایده اش چیه که. . . ؟ He will do i ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

toxic: سمی، کسی که رفتار نرمالی نداره

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trend: هر چیزی که در بازه زمانی خاص مد شده

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by herself: I don't like leaving my mom by hers ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ct scan: سی تی اسکن یک روش تصویربرداری که از ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

once or twice: چندبار

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

levity: بی تفاوت

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happy ending: پایان خوش

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

urban development: آبادانی شهر

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by ourselves: We can't do this by ourselves, به ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

from: ۱. از ۲. از رویِ ۳. از طرفِ، از سوی ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

until: تا تا اینکه تا وقتی که تا زمانی که

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

about: ۱. تقریباً، در حدودِ ۲. دربارهٔ، در ...

٢ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aprn: پرستار ثبت شده در عمل پیشرفته به پر ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adn: مدرک کارشناسی پرستاری

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

womanchester: زنان منچستر

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

redcar: رِدکار، شهرکی در انگلستان

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost estimation: برآورد هزینه

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost index: شاخص هزینه

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

human resource management system: سیستم مدیریت نیروی انسانی

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equal pay act: پرداخت برابر ( یک قانون سراسری است ...

٣ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blaring: پرسر و صدا

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

IN: ۱. در ۲. تو، تویِ، درونِ۳. با ۴. به ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AT: ۱. در ۲. به ۳. از ۴. با ۵. تو، توی ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

into: ۱. تو، تویِ ۲. به ۳. به صورتِ ۴. در ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well worn: ۱. کهنه، فرسوده ۲. ( عبارت و مانند ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chasm: شکاف

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

one swallow doesn't make a summer: با یک گل بهار نمی شود

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

there it is: همینه که هست ایناهاش ( موقع پیدا ک ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fall silent: یکدفعه ساکت شدن The crowd fell sil ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yha: Youth Hostels Association: انجمن خو ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kath: اسم مونث

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pat somebody on the back: کسی را تشویق کردن

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fibrous connective tissue: بافت پیوندی رشته ای

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shake hole: فروچاله

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

swallow holes: حفره های مکنده

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sb's blood freezes: ( از ترس، تعجب ) کسی خشک زدن، سر جا ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

late morning: لنگ ظهر

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

OS: OS: Ordnance Survey ( در بریتانیا ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reunion: بازپیوستن

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

railway: ۱. راه آهن، قطار ۲. خط آهن ۳. شرک ...

٤ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shell suit: لباسِ راحتی، لباسِ خانه

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotional pull: کشش عاطفی

٤ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cumbria: کامبریا

٥ روز پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refresher: بازنگری

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gearing: اهرم

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debt: بدهی

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cpr: احیای قلبی ریوی یک روش اورژانسی است ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

illegally: از راه قاچاق

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consolidation: در متون حسابداری به معنای تلفیق است ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

matching principle: در متون حسابداری به معنای اصل تطابق ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

centrality: مرکزگرایی

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well enough: She sings well enough, but. . . ❌ ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

once in a lifetime: یک بار در کل زندگی

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

OTC: دارو هایی که نیازی به نسخه ندارند ( ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capitalization: سرمایه گذاری بلندمدت

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

load: دستگاه یا دستگاه های الکتریکی که از ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of reach: نامیسر، ناممکن

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by myself: به تنهایی I'm not going out there b ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SO: ۱. آن قدر، آن قدرها، چندان ۲. بسیار ...

٥ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upon: ۱. رویِ، بر رویِ، بر ۲. در ۳. به ۴. ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greenness: ۱. سرسبزی، خرمی ۲. تازگی، شادابی ۳. ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beauty spot: ۱. جای باصفا و خوش منظره ۲. ( صورت ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on: ۱. رویِ، بر رویِ، بر ۲. به ۳. در ۴. ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

TO: ۱. به طرفِ ۲. ( در ) طرفِ، ( در ) س ...

٥ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

placental mammals: پستانداران جفت دار

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open old wounds: داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reopen old wounds: داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a gaping wound: زخم عمیق، جرراحت عمقی

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a flesh wound: زخم/ جراحت سطحی

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't loose me: گُمم نکنید

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accounts receivable: حساب های دریافتنی

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pulse oximeter: پالس اکسیمتر یک دستگاه کوچک که به ا ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

huh: ۱. هان؟ آره؟ نه؟ ۲. چی؟ چی چی؟ هان ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vaccination: واکسن یک روش پزشکی که خطر انقباض و ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finishing touch: حسن ختام

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wnl: مخففِ در حد طبیعی معنایش اینست که س ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SOP: در متون پرستاری : روش های عملیاتی ا ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

field goal: گل از راه دور ( بسکتبال ) گل ( فوت ...

٦ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take it as a good omen: به فال نیک بگیر.

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

symphonic: سمفونیک سمفونیایی هم آوا

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if it ain't broke don't fix it: سری که درد نمی کنه رو دستمال نمی بن ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

and: ۱. وَ، و ( با تلفظ _ُ ) ۲. تا ۳. ک ...

٦ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychological trauma: ضربهٔ روانی، ضربهٔ هیجانی، آسیب هیج ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saga: حماسه

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

label feeling: نامگذاری کردن احساسات

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

searchlight: نورافکن

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

branch: شعبه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

IV: درمان یا تزریق داخل وریدی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revelation: افشا

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i assure you: بهت اطمینان می دهم

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen eyesight: دیدِ قوی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

frozen assets: دارایی های مسدود شده

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eating place: غذاخوری

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pot filler: نوعی شیر آب مخصوص است که بالای انوا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a thick forest: جنگل انبوه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

break down: به پایان رساندن

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brand loyalty: وفاداری به برند، وفاداری و انتخاب م ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soft currency: پول ضعیف

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pick me: دنبال تایید شدن

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happy friday: جمعه خوش بگذره

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

area to volume ratio: نسبت سطح به حجم

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arid areas: مناطق خشک

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

achaemenid kings: پادشاهان هخامنشی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dehydrator: دستگاه میوه خشک کن

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

automatic hollow blow moulding machine: دستگاه خودکار قالب گیری دمشی توخالی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biased estimation: برآورد جانبداران، برآورد مغرضانه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cast aluminium: آلومینیوم ریختگی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concealed connectors: اتصال دهنده های پنهان

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

uplands: مناطق مرتفع، ارتفاعات، بلندی ها

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

high in: حاوی High in Antioxidant and vitami ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gryke: گرایک ( نوعی گیاه )

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

spinal canal: مجرای نخاعی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

one good turn deserves another: تو نیکی می کن و و در دجله انداز که ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

politically: به لحاظ سیاسی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stand up: برخیزید

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

verbal abuse: ۱. ناسزا، فحش ۲. فحاشی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep things ticking over: کارها را چرخاندن/گرداندن اداره کردن

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

replay sth in one's mind: چیزی را مرتب در ذهن مرور کردن دربار ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you only around once: تو فقط یکبار زندگی می کنی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what is seen or heard: دیده ها و شنیده ها

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

climate resilience: تاب آوری اقلیمی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

civic participation: مشارکت مدنی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

city logistics: لجستیک شهری

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

city image: تصویر شهر

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comparison group: گروه قیاسی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performance management system: سیستم مدیریت عملکرد

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tachy: ضربان شدید قلب این اصطلاح عامیانه ک ...

١ هفته پیش

مدال‌های یویو