یویو - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

did: پاک، کاملاً، درست You did forget my ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

associate degree: مدرک کاردانی

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by all means: مسلما، قطعا، البته

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to share a life means: زندگی مشترک یعنی. . .

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

master's degree: مدرک کارشناسی ارشد

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

graduate education: ارشد و دکتری

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bachelor of science: BS: کارشناسی علوم

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

herbal yoghurt drink: دوغ سنتی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backbone: خط الراس

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

postdoctoral research: پژوهش پسا دکتری

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dark horse: آدم مرموز، آدم تودار

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slave trader: برده فروش

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by any means: به هر تقدیر، به هر روی، به هر نحو

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by means of: از طریق، با استفاده از ، به وسیله

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by no means: به هیچ وجه اصلا

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen teacher: معلم زیرک

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doctorate: Ph. D. : مدرک دکتری

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you are missing: گم شدی

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

well fed: سیر شدن

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

abstract: انتزاعی، آبستره

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self expression: اظهارِ وجود

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

postdoctoral research: پژوهش پسا دکتری

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for: در قبال

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i don't like leaving my mom by herself: خوشم نمیاد مامانمو تنها بذارم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you here all by yourself: تک و تنها اینجایی؟ تک و تنها اومدی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just want to be by myself: می خوام تنها باشم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not going out there by myself: من به تنهایی نمیرم اون بیرون.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick me: دنبال تایید شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all but: به جز. . . Example: The general wa ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make sense: با عقل جور درآمدن

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

good at: در چیزی استعداد داشتن در چیزی هنر د ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

with: درمورد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

RN: پرستار دارای پروانه به پرستاری اشار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you reap what you sow: ۱. هر چه کنی کشت، همان بدروی ۲. هر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bookending: پایان دادن

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tend to: 📌 معمولاً، بیشترِ مواقع Example: W ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

as often as: هر چند وقت یک بار

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

after all: •با این حال، با وجود این I thought ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go through: 1️⃣🖍 بررسی کردن با دقت و جزییات Ex ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a little bell: زنگوله

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wind turbine: توربین بادی

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soft soil: خاکِ نرم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fixing a wrong: رفع اشتباه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

even: گاهی وقتا معنی �اصلا� رو میده. به م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

measure twice cut once: این ضرب المثل به معنای �گز نکرده پا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thoughtfulness: دقتِ نظر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tendinous: تاندون

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

facts: جُرم ها ( حقوقی ) گناه ها خطا ها

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tough love: نشان دادن اینکه کسی برایتان مهم است ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

out of: بیرون از. . . ، خارج از. . . تقریب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keen eyesight: دیدِ قوی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a thick person: شخصِ کُندذهن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disposition: در متون حسابداری به معنای فروش است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chromatic: پررنگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you must grin and bear it: باید بسوزی و بسازی.

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tablespoon: قاشقِ غذاخوری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heir apparent: وارث مسلم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

measure twice cut once: صد بار گز کن یکبار پاره

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eating place: غذاخوری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retest: بازآزمایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

examen: آزمایش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keen slap: سیلیِ جانانه سیلی آبدار

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rosary: تسبیح

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

green: سبز، سبزرنگ، زمردی سرسبز، خرم نرسید ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

softhearted: دل نازک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pot filler: نوعی شیر آب مخصوص است که بالای انوا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reunion: بازپیوستن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deferred: معوق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admitted room: پزشک بستری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

client: در متون روان شناسی به معنای: مراجع، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go for: to go for= to like/ to choose پسند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chunk: ۱. تکه، قطعه، قلنبه ۲. قسمت عمده ۳ ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dehumanize: سلب کردنِ صفات انسانی فرهنگ حییم: ف ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

master race: نژاد برتر

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contrast: تضاد تفاوت قابل مشاهده در رنگ، نور، ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

essential oil: روغن اسانسی

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no offence: دور از جون

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keen teacher: معلم زیرک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boom: عالیه، هوراااااا If we properly pre ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apologizer: عذرخواه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move on: فراموش کردن شخصی که دوستش داشتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

searchlight: نورافکن

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

colortherapy: رنگ درمانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rebut: رد کردن ادعا با مدرک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ultrasound: اولتراسوند یک روش تصویربرداری که در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upper extremity: اندام فوقانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

camp: دسته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

improve incrementally: بهبود تدریجی

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crash cart: ترالی اورژانس یک سبد چرخ دار که تما ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ta da list: فهرست کارهایی که قبلا انجام داده ای ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bookending: پایان دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

since the dawn of time: از ازل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get sth out of one's system: ۱. چیزی را از فکر خود بیرون کردن ۲. ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go for a swim: به شنا رفتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

develope a tic: تیک پیدا کردن، پرش عصبی پیدا کردن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

since the dawn of time: از دیرباز

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the job: حین کار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at once: بلافاصله، فوری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reputation: شهرت آبرو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

com down: خبری نیست

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swing massage: نوعی ماساژ

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

date: قرار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the end: در پایان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heavy dose: مقدار زیاد

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drunken: سَرخوش

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

charge nurse: پرستار ناظر که بر سایر پرستاران در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

like a good kid: مثل بچهٔ آدم

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stat: فوری این اصطلاح، مخفف لاتین Statim ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alone: تنها توضیح: تفاوت alone و lonely � ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gesture: کار

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

copy editing: نسخه پردازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self preservation: صیانتِ ذات

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

does: راستی، به درستی، به راستی که . A li ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goes a long way: تا حد زیادی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

after all: بالاتر از همه، از همه مهم تر Exampl ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business etiquette: آداب تجارت

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broken home: خانوادهٔ از هم پاشیده

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

do: مسلماً، حتماً، به طور حتم، واقعاً، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

did: پاک، کاملاً، درست You did forget my ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

herbal yoghurt drink: دوغ سنتی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in that: 1️⃣ از آنجایی که، بدان علت که، چون ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

progress report: گزارشِ پیشرفتِ کار

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boom: عالیه، هوراااااا If we properly pre ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good at: در چیزی استعداد داشتن در چیزی هنر د ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well fed: سیر شدن

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

malignant: بدخیم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

politically: به لحاظ سیاسی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raw honey: عسل طبیعی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you're like: مثل این است که می گویی

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afraid: She was afraid to make him angry. ...

٥ ماه پیش

مدال‌های یویو