یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for all that: با وجود همه اینها، به رغم همه اینها ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arthropods: [زیست شناسی] بندپایان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beside: 1️⃣📌 نقش: �حرف اضافه� 📌 معنی: �کن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comparative research: تحقیق تطبیقی، مطالعه تحقیقی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consist in: Consist in 📌 نقش: فعل 📌 معانی: 1 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

once and for all: یک بار برای همیشه Example: We have ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prudence principle: محافظه کاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first of all: پیش از هر چیز. . . Example: First ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nondescript: معمولی، پیش پا افتاده، بی هویّت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in connection with: درباره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

protectively: به منظور مراقبت، به نشانه ی حمایت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seeing is believing: تا نبینم، باور نمی کنم.

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

humanly possible: در توان انسان در حد مقدورات انسان

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

above all: بالاتر از همه، از همه مهم تر Exampl ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the stars visible: ستارگانی که همیشه قابل رؤیت هستند

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kleptomaniac: شخص مبتلا به جنون دزدی شخص مبتلا به ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

legal personhood: شخصیت حقوقی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supreme court: دیوان عالی کشور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

physical strength: قدرت بدنی

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the late lamented: شادروان، خدابیامرز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lam into sb: به کسی پریدن

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laddie: پسر، جوان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the ladder of success: نردبان ترقی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ladder tournament: مسابقهٔ دوره ای

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

empire builder: سلطه گر سلطه جو توسعه طلب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dale: درّه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raise funds: ( برای کاری ) پول جمع کردن بودجهٔ ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manx cat: گربهٔ بی دُم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feel settled: عادت کردن، جا افتادن

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a knock: Take a ( hard / nasty ) knock بد آ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

victorianstyle: دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ویکتوریایی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overcivilized: بیش از حد متمدن

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

date: قرار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on the job: حین کار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tablespoon: قاشقِ غذاخوری

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

move on: فراموش کردن شخصی که دوستش داشتی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the dead land: مرگزار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the house of pleasure: طرب خانه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

simmering: جوشاندن ملایم ( در فرایند آشپزی )

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to develop a habit: عادت ایجاد کردن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to form a habit: عادت ایجاد کردن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drama queen: کولی بازی درآوردن، غرغرو

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

renewed: مجدد، دوباره، تازه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

twilight: هوای گرگ و میش

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

empire builder: سلطه گر سلطه جو توسعه طلب

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rambler: ۱. صحرانورد، پیاده روی کننده ۲. گیا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

viral: فراگیر شدن چیزی و به افراد منتقل شد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

raise funds: ( برای کاری ) پول جمع کردن بودجهٔ ( ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

manx cat: گربهٔ بی دُم

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feel settled: عادت کردن، جا افتادن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prescription: پذیرش نسخه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fiber: رشته عضلانی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lam into sb: به کسی پریدن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the ladder of success: نردبان ترقی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ladder tournament: مسابقهٔ دوره ای

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marinating: مرینیت کردن، طعم دار کردن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at source: ۱. در منشأ، در سرچشمه ۲. [کسر مالی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in straitened circumstances: در عسرت، در تنگدستی His father is ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

navigable rivers: رودهایی که در فصل هایی از سال قابل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

room enough: There was room enough to park a car ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a good enough: I was not a good enough rider. ❌ س ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shot direct at goal: شوت مستقیم به دروازه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spider plant: گل گندمی یا عنکبوتی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admitted wards: بخش های بستری

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lightning arrestor: برق گیر دستگاهی که از یک جزء الکتری ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

power factor: ضریب توان

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throwing out the baby with the bathwater: همه را به یک چشم دیدن کار سودمندی ن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's dog eat dog put there: خر تو خره شیر تو شیره

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

have no idea: ❌نداشتن هیچ گونه ایده ای ✅ ندانستن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in goal: دروازه بان

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i wasn't born to die: به دنیا نیامده ام که بمیرم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penalty goal: پنالتی گل شده

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep seated: ۱. عمیق، ریشه دار ۲. پنهانی، ناآشکا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

this side: این طرف، این سو

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

skein: کلاف، گلوله ( نخ )

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

do sb a kindness: در حق کسی لطف کردن It would be doin ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a noun of action: اسم مصدر

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep goal: دروازه بانی

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dead silence: سکوتِ مطلق

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hate crime: جرم نفرت محور

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

victorianstyle: دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ویکتوریایی ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nhs: [در بریتانیا]خدمات درمانی همگانی

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overcivilized: بیش از حد متمدن

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

as much as possible: آن قدر که ممکن است، تا حد امکان

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this side: این طرف، این سو

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stop: We stopped to eat. 🔸 برای صرفِ غذ ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be the record as saying: رسماً اعلام کردن، علناً گفتن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abundant rowan tree: درخت سمان کوهی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

decolonise: استعمارزدایی مستعمره زدایی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ukip: حزب استقلال پادشاهی متحد

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turn king's evidence: [در بریتانیا] شرکای جرم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

klansman: عضو سازمان کوکلوس کلان

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stoop down: خم شدن، دولا شدن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gryke: گرایک ( نوعی گیاه )

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

god's people: بندگان خدا

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make no sign of recognition: آشنایی ندادن He saw him in the stor ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hurl insults at somebody: سر کسی فریاد کشیدن و ناسزا گفتن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

samaritans: انجمن نیکوکاران در بریتانیا، انجمن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wood sorrel: ( گیاه ) شبدرترشک

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

petalled: ( در ترکیب ) — گلبرگی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

final common pathway: راه مشترک نهایی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

divine flame: عشق الهی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spinal canal: مجرای نخاعی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stoop so low: تا این حد حقارت نشان دادن تا این حد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

backbone of something: محور اصلی چیزی، رکنِ چیزی، رکنِ رکی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corridors of power: ( سیاسی ) مراکز قدرت، مراکز تصمیم گ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

open letter: نامهٔ سرگشاده

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

existential event: رویداد وجودی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

route map: نقشه ای که مسیرها و جاده ها را نشان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gcse: دیپلم متوسطه در نظام آموزشی جدید بر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

debit card: کارت برداشت کارت نقدی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

most of all: بیش از همه بیش از هر چیز

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the rest is history: بقیه اش دیگر معلوم است. We met at ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

an old chestnut: جوک تکراری، شوخی نخ نما

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

national trust: به نقل از فرهنگ پویا: [در بریتانیا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cerebral cortex: قشر مخ

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peregrine falcon: شاهین بَحری نوعی شاهین بزرگ و از پر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tyranny of the majority: ستم اکثریت ( بر اقلیت ها )

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stress management: مدیریت استرس مدیریت فشار روانی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shoulder blades: استخوان کتف

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i don't give a shit: برام مهم نیست.

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acquisition: تحصیل، خرید

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

revision: بازنگری

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

journey: ۱. سفر، مسافرت ۲. راه، مسافت، مسیر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proportion: تناسب در متون هنری به تناسب به رابط ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i have no recollection of: هیچ به یاد نمی آورم که، هیچ یادم ن ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

physical strength: قدرت بدنی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at speed: با سرعت

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supreme court: دیوان عالی کشور

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

catch a glimpse of: نگاهی گذرا انداختن به

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blue black: نیلگون

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legal personhood: شخصیت حقوقی

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mutual assistance: تعاون

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i must take so my self: تعریف از خودم نباشه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gesture: کار

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

physical strength: قدرت بدنی

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heartbreakingly: به طرز دلخراشی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

poem sequence: شعر دنباله دار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hack: راهکار، ترفند، تکنیک، راه، روش

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self hate: خود بیزاری نفرت از خود

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

مدال‌های یویو