یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regime: رژیم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

maturity: در متون حسابداری به معنای سررسید اس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catheter: کاتتر هر لوله انعطاف پذیر و توخالی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rebut: رد کردن ادعا با مدرک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over and above: افزون بر . . . Example: He promise ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regarding: درباره یِ. . . ، ناظر به . . . . E ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consist of: Consist of 📌 نقش: فعل 📌 معانی: 1 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fbs: Fast Blood Sugar: قند خون ناشتا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cool: آرام بخش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

provision: ذخیره انباشته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gearing: اهرم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reintegration: دوبار گنجاندن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reintegration: دوباره گنجاندن صحیح است

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

refresher: بازنگری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

safely pass every path: از هر گذر، آسوده بگذر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prudence principle: محافظه کاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unethical: عدم انطباق با استانداردهای مورد تای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

going concern principle: در متون حسابداری به معنای اصل تداوم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at speed: با سرعت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

load: دستگاه یا دستگاه های الکتریکی که از ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

free range: [مرغ و تخم مرغ] رسمی، محلی، خانگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ultrasound: اولتراسوند یک روش تصویربرداری که در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supply chain: زنجیره تأمین، فرآیند تولید و توزیع ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deferred: معوق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

above all: بالاتر از همه، از همه مهم تر Exampl ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rehabilitate: اعاده حیثیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

braising: پختن در آب کم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

affiliate: وابسته - مرتبط - علاقه مند

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

liability: در متون حسابداری به معنای بدهی ( تر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tainted: آلوده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

collective life: زندگی جمعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

collaborative planning: برنامه ریزی مشارکتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

city sprawl: پراکنده رویی شهری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

city logistics: لجستیک شهری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prayer is no more than serving mankind: عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a little bell: زنگوله

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you are missing: گم شدی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you are missed: جات خالی جات خالیه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it's dog eat dog put there: خر تو خره شیر تو شیره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

psychological trauma: ضربهٔ روانی، ضربهٔ هیجانی، آسیب هیج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a gaping wound: زخم عمیق، جرراحت عمقی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

axial map: نقشه محوری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

automated fare collection systems: سیستم های جمع آوری خودکار کرایه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

auto regressive integrated moving average: مدل خودهمبسته میانگین متحرک یکپارچه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

asset transfer: انتقال سرمایه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

breeding success: موفقیت تولید مثل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bottom up planning: برنامه ریزی از پایین به بالا، برنام ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

biophyllic: بیوفیلیک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

communal forests: جنگل های همگانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

colortherapy: رنگ درمانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

collector roads: جاده های مواصلاتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compatibility matrix: ماتریس سازگاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compact texture: بافت فشرده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

communicative planning: برنامه ریزی ارتباطی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cost tracker: ردیابی هزینه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cost index: شاخص هزینه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

l and d: کار و تحویل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

basic metabolic panel: پانل یا آزمایش متابولیک پایه گاهی ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

therapy iv: تزریق داخل وریدی از این روش برای ان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

saline lock: سالین لاک یک روش پزشکی که در آن یک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uribalysis: آزمایش ادرار آزمایش ادرار رایج که م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nurse anesthetist: پرستار بی هوشی پرستار بیهوشی دارو ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nursing informatics: انفورماتیک پرستاری در انفورماتیک پر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oncology nursing: پرستاری انکولوژی در این حرفه؛ از بی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my prayer was answered: دعایم مستجاب شد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

down with someone: یعنی دوست بودن با کسی رابطه داشتن ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

confidence level: سطح معنی داری، سطح اطمینان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conceptual frameworks: چارچوب های مفهومی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

competitive economy: اقتصاد رقابتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

label feeling: نامگذاری کردن احساسات

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

automatic hollow blow moulding machine: دستگاه خودکار قالب گیری دمشی توخالی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cost tracker: ردیاب هزینه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

so go all in: متعهدانه عمل کنید با تمام وجود عمل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to kick a habit: کنار گذاشتنِ عادت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lightning arrestor: برق گیر دستگاهی که از یک جزء الکتری ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

power factor: ضریب توان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

throwing out the baby with the bathwater: همه را به یک چشم دیدن کار سودمندی ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

communal forest: جنگل های عمومی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blame shifting: نوعی دست کاری روانی به معنی در رفتن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paediatrioian: متخصص اطفال

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

upon: ۱. رویِ، بر رویِ، بر ۲. در ۳. به ۴. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

water leaching: آبشویی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

endocrinology: اندوکرینولوژی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

amputate: قطع کردن عضو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ftp: FTP اینترنت اِف تی پی، پروتکل انتقا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

atelier: آتلیه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heir apparent: وارث مسلم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

but for: But for=without بدونِ. . . . ، اگر. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

canning: کنسرو کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inexpensively: مقرون به صرفه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fibrous connective tissue: بافت پیوندی رشته ای

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

and: ۱. وَ، و ( با تلفظ _ُ ) ۲. تا ۳. ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

commerce: تجارت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pov: Point of view دیدگاه یا نقطه نظر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

inventory: در متون حسابداری به معنای موجودی اس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

proportion: تناسب در متون هنری به تناسب به رابط ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stuffed animal: ۱. عروسک پارچه ای، عروسک ۲. حیوانِ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

by: 📌 توجه کنید که by در جملات زیر کار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on the piano: با پیانو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

emotional pull: کشش عاطفی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

shake hole: فروچاله

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pat somebody on the back: کسی را تشویق کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

kath: اسم مونث

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

neck of the woods: ۱. اینجا ها، این طرف ها، این دور و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crime rate: میزان جرم و جنایت

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

baby announcements: کارت دعوت سیسمونی نوزاد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

external accountability: مسئولیت ظاهری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ta da list: فهرست کارهایی که قبلا انجام داده ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

over something: 📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i think we should go: فکر کنم بهتره که بریم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cross cultural communication: Cross - Cultural Communication: ارت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

all chiefs and no indians: همه می خواهند رئیس باشند و هیچ کس م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brt: BRT: Bus Rapid Transit سامانه اتوبو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a thick forest: جنگل انبوه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

customer lifetime value: Customer Lifetime Value ( CLV ) : ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hcv: حجم متوسط گلبول های قرمز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a common thread: خصیصهٔ مشترک وجه مشترک ویژگی مشترک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

improve incrementally: بهبود تدریجی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

eating place: غذاخوری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ailurophile: فرد گربه دوست The ailurophile's hom ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prescription: پذیرش نسخه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can't help opening the door: نمی تونم در رو باز نکنم.

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reaction: عکس العمل، واکنش

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

convergence model: مدل همگرایی

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

far from being: نقش: حرف اضافه ( preposition ) 🔅 ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vpn: VPN: Virtual Private Network شبکه ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

once more: یک بار دیگر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stress management: مدیریت استرس

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sink: غروب کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

solicit: درخواست فوری

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

OF: ۱. ـــِـ ( =کسرهٔ اضافه که در خط فا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ATM: Automated teller machine دستگاه خو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

apologizer: عذرخواه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lapwings: خروس کُلیان

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hard air: Hard air اصطلاحیست که به شیشه های خ ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rbc: شمارش گلبول های قرمز

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wbc: شمارش گلبول های سفید

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consist of: Consist of verb - ing 📌توضیح: زما ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peds: در متون پزشکی مخفف پدیاتریک است. ا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

professionally: در حرفه یِ خود، مطابق ضوابط حرفه ای

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ICU: بخش مراقبت های ویژه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ppe: تجهیزات و لباس های تخصصی مثل دستکش ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stethoscope: گوشی پزشکی یک دستگاه صوتی که به پرس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be struck with: دچار شدن به، مبتلا شدن به

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

geomorphological: زمین ریخت شناسی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be hanging by a thread: به مویی بند بود به مویی بسته بودن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in three d: سه بعدی به طور سه بعدی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come on over: بیا اینور بیا اینجا

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lapwing: خروس کولی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

set intentions: تصمیم بگیرید برنامه ریزی کنید

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

of all people: ۱. بیش از همه ۲. مخصوصاً ۳. از میا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dark horse: آدم مرموز، آدم تودار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

black grouse: سیاه خروس

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

curlew: ( پرنده ) گیلانشاه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

limy ooze: لجن آهکی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

forebodingly: با نگرانی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

window of light: پنجرهٔ نورگیر

٥ ماه پیش

مدال‌های یویو