یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

self expression: اظهارِ وجود

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

seeing is believing: تا نبینم، باور نمی کنم.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

positive: مثبت گرا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

no matter how: هر قدر هم. . . Example: No matter ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

AT: ۱. در ۲. به ۳. از ۴. با ۵. تو، توی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

symphonic: سمفونیک سمفونیایی هم آوا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

shot direct at goal: شوت مستقیم به دروازه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

soft fruit: میوهٔ بی هسته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bright white cow parsley: surge

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

euphorbia flanaganii: افوربیا فلاناگانی ( نوعی گیاه )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

voltage phase angle: زاویه فاز ولتاژ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

market segmentation: تقسیم بازار، دسته بندی مشتریان بر ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

soft soil: خاکِ نرم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

for good measure: افزون بر این

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

drama queen: کولی بازی درآوردن، غرغرو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

take it as a good omen: به فال نیک بگیر.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sb's blood freezes: ( از ترس، تعجب ) کسی خشک زدن، سر جا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reunion: بازپیوستن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

as always: طبق معمول مثل همیشه چنان که

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

strategic alliance: اتحاد استراتژیک، توافقی بین دو یا چ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

up to: تا. . . Example: During the floods ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

return on investment: ( ROI ) : نرخ بازگشت سرمایه، یک معی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

particularly: 1 ) به ویژه 2 ) به طور ویژه 3 ) بسی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

TO: ۱. به طرفِ ۲. ( در ) طرفِ، ( در ) س ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

at once: بلافاصله، فوری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on one's own: 1️⃣ به تنهایی 2️⃣ سر خود ( خود سر ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

beyond: ۱. آن سویِ، آن طرفِ ۲. آن سویِ آن، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

happen to: احیاناً Example: Do you happen to k ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

railway: ۱. راه آهن، قطار ۲. خط آهن ۳. شرک ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flip flopper: کسی که مدام نظرش را عوض می کند

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

goes with the flow: کسی که همیشه با جمع می سازد، بدون ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صها: این واژه مخفف صنایع هواپیمایی ایران ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

not long ago: چندی پیش این اواخر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

switch plate: قاب کلید پریز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rollercoaster of school life: فراز و نشیب دوران تحصیل

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well made: خوش دوخت ( برای لباس )

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rollercoaster of school life: فراز و نشیب دوران تحصیل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

switch plate: قاب کلید پریز

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

panic: ترس ناگهانی

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make the transition: گذر کردن عبور کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the day after tomorrow: پس فردا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it can't be helped: چاره ای نیست، راه دیگری نیست، کار ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take down: خاموش کردن

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rivers navigable: رودهایی که همیشه قابل کشتی رانی هست ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dropped goal: رد کردن توپ از فراز دروازه با پا ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep goal: دروازه بانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drop a goal: ضربه زدن بر فراز دروازه ( رگبی )

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make the transition: گذر کردن عبور کردن

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

room enough: There was room enough to park a car ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

religious: دینی، مذهبی مؤمن دقیق، موشکافانه، ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reconditioning: شرطی سازی مجدد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ponytail palm: گیاه لیندا یا پافیلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

linear perspective: پرسپکتیو خطی روش سنتی ثبت پرسپکتیو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tdf: Trusted Data Format فرمت داده های ق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in the event: بعدها معلوم شد/ بعدها این طور از آب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inauthentic: دروغ بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what is seen or heard: دیده ها و شنیده ها

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

precooked: از قبل آماده کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

SOP: در متون پرستاری : روش های عملیاتی ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

protectively: به منظور مراقبت، به نشانه ی حمایت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arthropods: [زیست شناسی] بندپایان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crash cart: ترالی اورژانس یک سبد چرخ دار که تما ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tarnish: لکه دار کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fair labor standards act: قانون کار منصفانه ( این قانون از کا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nicu: بخش مراقبت های ویژه نوزادان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in retrospect: حالا که می بینم حالا که فکر می کنم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

apperception: اندریافت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ceo: مخفف Chief Executive Officer مدیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sharps container: ظرف چیز های تیز یک ظرف پلاستیکی سخت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consist with: Consist with 📌 نقش: فعل 📌 معانی: ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

charge nurse: پرستار ناظر که بر سایر پرستاران در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ekg: نوار قلب تستی که علائم بیماری قلبی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cto: مخفف Chief Technology Officer مدیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cmo: مخفف Chief Marketing Officer مدیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cfo: مخفف Chief Financial Officer مدیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coo: مخفف Chief Operating Officer مدیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

become clear: معلوم شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

big idea: ایده بزرگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trouble with the law: قانون گریزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

noncondescending: بی اغماض غیر قابل قیاس مقایسه ناپذی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take the pressure off sb or sth: فشار را از روی کسی/ چیزی برداشتن، ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pick up the phone: تماس بگیرید

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my heart hurts for you: دلم برات می سوزه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no happy ending: بدون پایان خوش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mental math: محاسبات ذهنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

field goal: گل از راه دور ( بسکتبال ) گل ( فوت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you must grin and bear it: باید بسوزی و بسازی.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

measure twice cut once: صد بار گز کن یکبار پاره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

measure twice cut once: این ضرب المثل به معنای �گز نکرده پا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slow and steady wins the race: رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

board of directors: هیئت مدیره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

radiology nursing: پرستاری رادیولوژی پرستاران مشغول در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brightness classification: طبقه بندی روشنایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

building retrofitting: مقاوم سازی ساختمان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bus boarding: سوار شدن به اتوبوس

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

causalities: تلفات

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

civic participation: مشارکت مدنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

climate resilience: تاب آوری اقلیمی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meal prep: آماده کردن غذا آماده سازی غذا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

space tourist: گردشگر فضا

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dehydrator: دستگاه میوه خشک کن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

development plan: برنامهٔ آبادانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

house editing: ویرایش سازمانی، ارزیاب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

general attention: توجه همگان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rewriting: بازنگاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen prices: قیمت مناسب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen delight: لذتِ بسیار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen questions: پرسش های هوشمندانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen sense of guilt: حس آزار دهندهٔ گناه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen desire: میلِ شدید

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enfp: ENFP نوعی تیپ شخصیتی Extroverted= ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

often conflicting: often - conflicting یعنی اغلب متناق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

swing shut: به طور خودکار بستن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen slap: سیلیِ جانانه سیلی آبدار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen scent: بویِ تند

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

electro massage: ماساژ دادن و برق دادن با هم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hugo point ice massage: ماساژ یخ در نقطهٔ هوگو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if you’d excuse me: اگر اجازه بدید

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bace face: ته چهره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

application process: روند درخواست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheesecloth: پارچه پنیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mudroom: اتاق کفش کَن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blood loyal: خون پادشاهی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

human resource management system: سیستم مدیریت نیروی انسانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

maternity benefits act: قانون مرخصی زایمان ( این قانون از ز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vital signs: علائم حیاتی شاخص های اساسی سلامت بی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

apeal: استیناف

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

accounts receivable: حساب های دریافتنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

only a matter of time: دیر یا زود

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cpr: احیای قلبی ریوی یک روش اورژانسی است ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

illegally: از راه قاچاق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the person opposite: طرف مقابل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a hidden screen: پرده ای مستور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

udlt: Universal Design For Learning طرح ج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

communication revolution: تحول /انقلاب ارتباطات

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

equal employment opportunity commission: کمیسیون فرصت های شغلی برابر ( این ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supplementary law: قانون تکمیلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supplementary convention: کنوانسیون مکمل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a common enough: کم وبیش رایج

٤ ماه پیش

مدال‌های یویو