یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

atelier: آتلیه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heir apparent: وارث مسلم

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

but for: But for=without بدونِ. . . . ، اگر. ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

canning: کنسرو کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inexpensively: مقرون به صرفه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fibrous connective tissue: بافت پیوندی رشته ای

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

and: ۱. وَ، و ( با تلفظ _ُ ) ۲. تا ۳. ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

commerce: تجارت

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pov: Point of view دیدگاه یا نقطه نظر

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

inventory: در متون حسابداری به معنای موجودی اس ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

proportion: تناسب در متون هنری به تناسب به رابط ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stuffed animal: ۱. عروسک پارچه ای، عروسک ۲. حیوانِ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

by: 📌 توجه کنید که by در جملات زیر کار ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on the piano: با پیانو

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

emotional pull: کشش عاطفی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

shake hole: فروچاله

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pat somebody on the back: کسی را تشویق کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

kath: اسم مونث

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

neck of the woods: ۱. اینجا ها، این طرف ها، این دور و ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crime rate: میزان جرم و جنایت

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

baby announcements: کارت دعوت سیسمونی نوزاد

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

external accountability: مسئولیت ظاهری

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ta da list: فهرست کارهایی که قبلا انجام داده ای ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

over something: 📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i think we should go: فکر کنم بهتره که بریم

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cross cultural communication: Cross - Cultural Communication: ارت ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

all chiefs and no indians: همه می خواهند رئیس باشند و هیچ کس م ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brt: BRT: Bus Rapid Transit سامانه اتوبو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a thick forest: جنگل انبوه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

customer lifetime value: Customer Lifetime Value ( CLV ) : ا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hcv: حجم متوسط گلبول های قرمز

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a common thread: خصیصهٔ مشترک وجه مشترک ویژگی مشترک

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

improve incrementally: بهبود تدریجی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

eating place: غذاخوری

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ailurophile: فرد گربه دوست The ailurophile's hom ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prescription: پذیرش نسخه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can't help opening the door: نمی تونم در رو باز نکنم.

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reaction: عکس العمل، واکنش

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

convergence model: مدل همگرایی

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

far from being: نقش: حرف اضافه ( preposition ) 🔅 ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vpn: VPN: Virtual Private Network شبکه ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

once more: یک بار دیگر

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stress management: مدیریت استرس

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sink: غروب کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

solicit: درخواست فوری

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

OF: ۱. ـــِـ ( =کسرهٔ اضافه که در خط فا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ATM: Automated teller machine دستگاه خو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

apologizer: عذرخواه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lapwings: خروس کُلیان

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hard air: Hard air اصطلاحیست که به شیشه های خ ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rbc: شمارش گلبول های قرمز

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wbc: شمارش گلبول های سفید

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consist of: Consist of verb - ing 📌توضیح: زما ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peds: در متون پزشکی مخفف پدیاتریک است. ا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

professionally: در حرفه یِ خود، مطابق ضوابط حرفه ای

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ICU: بخش مراقبت های ویژه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ppe: تجهیزات و لباس های تخصصی مثل دستکش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stethoscope: گوشی پزشکی یک دستگاه صوتی که به پرس ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be struck with: دچار شدن به، مبتلا شدن به

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

geomorphological: زمین ریخت شناسی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be hanging by a thread: به مویی بند بود به مویی بسته بودن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in three d: سه بعدی به طور سه بعدی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come on over: بیا اینور بیا اینجا

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lapwing: خروس کولی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

set intentions: تصمیم بگیرید برنامه ریزی کنید

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

of all people: ۱. بیش از همه ۲. مخصوصاً ۳. از میا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dark horse: آدم مرموز، آدم تودار

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

black grouse: سیاه خروس

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

curlew: ( پرنده ) گیلانشاه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

limy ooze: لجن آهکی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

forebodingly: با نگرانی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

window of light: پنجرهٔ نورگیر

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bird’s eye primrose: گل پامچال چشم پرنده ای

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

yellow gold: زردِ طلایی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

break even point: نقطه تسویه، زمانی است که درآمد و هز ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

copy editing: نسخه پردازی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

IV: درمان یا تزریق داخل وریدی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

acquisition: تحصیل، خرید

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

specimen: نمونه نمونه ای از بدن بیمار مثل ادر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

return on investment: ( ROI ) : نرخ بازگشت سرمایه، یک معی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ratio: در متون حسابداری به معنای نسبت است.

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

after all: •با این حال، با وجود این I thought ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

from: ۱. از ۲. از رویِ ۳. از طرفِ، از سوی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i must take so my self: تعریف از خودم نباشه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

open sky: هوای آزاد

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cumbria: کامبریا

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

until: تا تا اینکه تا وقتی که تا زمانی که

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at all: اصلاً، ابداً Example: He's had no f ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cash flow: جریان نقدینگی، مقدار پولی است که وا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pdf: Portable document format فرمت سند ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

might: چه بسا

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

margin: حاشیه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dumping: آزاد سازی

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

swing massage: نوعی ماساژ

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep things ticking over: کارها را چرخاندن/گرداندن اداره کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spray bottle: شیشه آبپاش بطری اسپری

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in straitened circumstances: در عسرت، در تنگدستی His father is ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the wool sheared in spring: پشمِ بهاره

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mutual assistance: تعاون

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unconscious biases: سوگیری های ناهشیارانه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a common enough: It is a common enough crisis. ❌ بح ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cross laminated timber: الوار ( چوب ) لایه ای متقاطع

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

city image: تصویر شهر

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

geometrical: پرسپکتیو هندسی تکنیک محاسبه ای برا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at price: به قیمت

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

casuality: علیت

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oddly enough: برخلاف انتظار Oddly enough, he cam ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

top sheet: ملحفهٔ رویی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

error is human: انسان جایز الخطاست

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dinnertime: وقت غذا

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

code blue: کد آبب یک وضعیت اورژانسی پزشکی که ا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soft soil: خاکِ نرم

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vaccination: واکسن یک روش پزشکی که خطر انقباض و ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

groggy: تنبل

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

finishing touch: حسن ختام

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep stable: ثابت ماندن ثابت نگه داشتن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

x ray: اشعه ایکس یک روش تصویربرداری که در ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self love: حبِ نفس، حبِ ذات

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long enough: بلند بالا

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wind turbine: توربین بادی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gossipy: ( حرف و غیره ) ختله زنکی ( شخص ) خ ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by ourselves: We can't do this by ourselves, به ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blame shifting: نوعی دست کاری روانی به معنی در رفتن ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard air: Hard air اصطلاحیست که به شیشه های خ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tibiae: صورت جمع tibia پرش عصبی، تیک ( =ز ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

develope a tic: تیک پیدا کردن، پرش عصبی پیدا کردن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self preservation: صیانت نفس

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self discovery: خودپژوهی، خودشناسی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dracaena: گل دراسنا

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chug down: سر کشیدن I'm going to chug down thi ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

HB: HB: هموگلوبین

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dehumanize: سلب کردنِ صفات انسانی فرهنگ حییم: ف ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

instinctively: ز رویِ غریزه، به حکمِ غریزه، بنا به ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to some extent: تا اندازه ای تا حدودی تا حدی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chromatic: پررنگ

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long enough: به قدر کافی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

facts: جُرم ها ( حقوقی ) گناه ها خطا ها

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

about: حاضر، موجود، در دسترس

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for a time: مدتی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rambler: گردشگر

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for all time: همیشه برای همیشه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

milecastle: دِژ

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

north star: ستارهٔ قطبی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trace elements: ۱. عنصر کمینه ( عنصری که مقدار کمی ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

escarpment: [زمین شناسی] تُنده

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

solway firth: خور سالوی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

history lesson: درس تاریخ

١ ماه پیش

مدال‌های یویو