یویو - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brownfields: زمین های بایر

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soft music: موسیقی ملایم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

biomorphic: بایومورفیک. این اصطلاح که از دو کلم ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

retrodiction: بازپس گویی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

admitted sampling: نمونه گیری بیماران بستری

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

admitted wards: بخش های بستری

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

residential area: ساختمان مسکونی منطقه مسکونی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tangled: موی گره خورده

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

medical documents: مدارک پزشکی

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a thick person: شخصِ کُندذهن

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

physical medicine rehabilitation: طب فیزیکی و توانبخشی

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

redistricting: ناحیه بندی دوبار

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reopen old wounds: داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self advancement: پیشرفت فردی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the visible stars: ستارگانی که در زمان و مکان خاصی قاب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be a bag of bones: پوست و استخوان بودن You are a bag o ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

admitted admission: پذیرش بستری

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you only around once: تو فقط یکبار زندگی می کنی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a long enough: بلند بالا We had a long enough list ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a long enough: بلند بالا

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the dead land: مرگزار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the house of pleasure: طرب خانه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pain scale: مقیاس درد عددی که بیماران از یک تا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i will kick your ass: میزنم پارَت می کنم.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in the twenties: ۱. در دههٔ بیست ۲. [درج حرارت و مان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

play twenty questions: بیست سؤالی بازی کردن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

the backbone of sth: محور اصلی چیزی رکن چیزی رُکنِ رَکی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

what's the odds of: فایده اش چیه که. . . ؟ He will do i ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be in good odour with sb: مورد لطف/عنایت کسی بودن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

escarpment: شیب

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

since the dawn of time: از دیرباز

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

of little use: بی اثر زیاد خوب نیست بیهوده زیاد ن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

world heritage site: میراث جهانی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

temperate forest: جنگل معتدله پوشش گیاهی و جنگلی است ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pestilent: ۱. مزاحم، آزارنده، اعصاب خرد کن ۲. ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

property tycoon: سرمایه دار املاک و مستغلات

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

north star: ستارهٔ قطبی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

camembert: کامامبِر، نوعی پنیر فرانسوی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

high pitched sounds: به نقل از فرهنگ پویا: ۱. [صدا] ریز ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be on the threshold of sth: در آستانهٔ چیزی قرار داشتن، در آغاز ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a dirty throat: خشکی گلو

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be a turn on: باحال بودن، حال دادن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

trace elements: ۱. عنصر کمینه ( عنصری که مقدار کمی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

folk song: آواز محلی، ترانهٔ محلی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in memoriam: به یادِ

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

isotope analysis: تجزیه وتحلیل ایزوتوپی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

silver birch: درخت توس، درختان توس درخت غان، درخت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

solway firth: خور سالوی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

history lesson: درس تاریخ

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lek: رقابت برای جفت گیری در پرندگان

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

short version: خلاصه وار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gentian: ( گیاه ) گل سپاس، جنتیانا

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

for all time: همیشه برای همیشه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

soft currency: پول ضعیف

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fall silent: یکدفعه ساکت شدن The crowd fell sil ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

market penetration: نفوذ در بازار، فرآیند افزایش سهم با ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

iucn: the International Union for Conserv ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reclamation: بازپسگیری

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rallying cry: شعار وحدت

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

voltage regulator: تنظیم کننده ولتاژ

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

axed: معنی �رد شدن� هم میده. the proposa ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in emergency: در شرایط اضطراری

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

into: ۱. تو، تویِ ۲. به ۳. به صورتِ ۴. در ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pain: عذاب

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

make sense: با عقل جور درآمدن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

austerity: ۱. پرهیزگاری، زهد، پارسایی، ریاضت ۲ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fuel: توان، انرژی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

whichever: ۱. هرکدام، هرکدام که، هریک ۲. کدام ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

for a time: مدتی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

panellist: شرکت کننده در میز گرد

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

go for: to go for= to like/ to choose پسند ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brand loyalty: وفاداری به برند، وفاداری و انتخاب م ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

self realization: تحققِ ذات

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to break a habit: کنار گذاشتن عادت

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

region of law: حکومت قانون

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

applicant tracking system: سیستم ردیابی متقاضی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

off balance sheet accounting: در متون حسابداری به معنای حساب خارج ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to loan: وام دادن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

redesigning: دگر آرایی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

human connection: ارتباط انسانی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen wind: بادِ سخت

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't loose me: گُمم نکنید

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self concentration: تمرکز بر خویشتن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self education: خودآموزی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over against: Over against= near by نزدیک ( به ) ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

navigable rivers: رودهایی که در فصل هایی از سال قابل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the stars visible: ستارگانی که همیشه قابل رؤیت هستند

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yucca: یوکا

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pool cover: پوشش استخر روکش استخر

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regional development: عمران منطقه ای

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mental development: پرورش ذهن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

developmental age: سن بالندگی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

economic development: توسعه ی اقتصادی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dnr: احیا نکنید! یک دستورالعمل پزشکی برا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

time to love: دوران عاشقی

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i can't help opening the door: نمی تونم در رو باز نکنم.

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confidant: مَحرم راز

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nerd: خَر خون

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weirdo: عجیب غریب

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bestie: رفیق صمیمی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buddy: رفیق، داداشی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beyond: ۱. آن سویِ، آن طرفِ ۲. آن سویِ آن، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clean shaven: شیش تیغ، بدون ریش سیبیل

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

love triangle: مثلث عشقی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

love failure: شکست عشقی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fear of being forgotten: ترس از فراموش شدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avoidant attachment style: الگوی دلبستگی اجتنابی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

safely pass every path: از هر گذر، آسوده بگذر

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time to love: دوران عاشقی

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fear of being forgotten: ترس از فراموش شدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love failure: شکست عشقی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

avoidant attachment style: الگوی دلبستگی اجتنابی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for once: یک بار

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all at once: ناگهان

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chance: مجال، فرصت

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

craniology: جمجمه شناسی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to be soft in the head: عقل خود را از دست دادن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

revelation: افشا

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resignation: استعفا

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hemorrhagic: خونریزی غیرطبیعی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

haunted house: خانه ارواح، خانه روح زده

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

about: ۱. تقریباً، در حدودِ ۲. دربارهٔ، در ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

damn: کوفتی، لعنتی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

liquidation: در متون حسابداری به معنای تصفیه - ا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scandal: رسوایی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self directed: خود رهبر، خودگردان

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by: ۱. نزدیکِ، کنارِ ۲. از نزدیک، ازکنا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inadvertently: ناخواسته، ندانسته

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

afraid: She was afraid to make him angry. ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self harm: خودآسیب زنی/ خودزنی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hard air: Hard air اصطلاحیست که به شیشه های خ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for all that: با وجود همه اینها، به رغم همه اینها ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

branch: شاخه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boston fern: سرخس بوستون

٦ ماه پیش

مدال‌های یویو