یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you only around once: تو فقط یکبار زندگی می کنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what is seen or heard: دیده ها و شنیده ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

climate resilience: تاب آوری اقلیمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

civic participation: مشارکت مدنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

city logistics: لجستیک شهری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

city image: تصویر شهر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comparison group: گروه قیاسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performance management system: سیستم مدیریت عملکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tachy: ضربان شدید قلب این اصطلاح عامیانه ک ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

happy friday: جمعه خوش بگذره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dropped goal: رد کردن توپ از فراز دروازه با پا ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mallet goal: نمره دادن از ۰ تا ۱۰ به بازیکن به ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self concentration: تمرکز بر خویشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self efficiency: کارآمدی شخصی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the visible stars: ستارگانی که در زمان و مکان خاصی قاب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rivers navigable: رودهایی که همیشه قابل کشتی رانی هست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the person opposite: طرف مقابل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tend goal: دروازه بانی حفظ دروازه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

touch in goal: محدوده بین خط دروازه و خط مرزی ( رگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auto regressive integrated moving average: مدل خودهمبسته میانگین متحرک یکپارچه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

automated fare collection systems: سیستم های جمع آوری خودکار کرایه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

axial map: نقشه محوری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

behavior setting: مجموعه رفتاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

causalities: تلفات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drop a goal: ضربه زدن بر فراز دروازه ( رگبی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drop goal: رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sharps container: ظرف چیز های تیز یک ظرف پلاستیکی سخت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swl: Safe Working Load بار کار ایمنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

human connection: ارتباط انسانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

application process: روند درخواست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redesigning: دگر آرایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheesecloth: پارچه پنیر

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consist of: Consist of 📌 نقش: فعل 📌 معانی: 1 ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pool cover: پوشش استخر روکش استخر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tdf: Trusted Data Format فرمت داده های ق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inauthentic: دروغ بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the pressure off sb or sth: فشار را از روی کسی/ چیزی برداشتن، ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick up the phone: تماس بگیرید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my heart hurts for you: دلم برات می سوزه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no happy ending: بدون پایان خوش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mental math: محاسبات ذهنی

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plt: شمارش پلاکت ها

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hcv: حجم متوسط گلبول های قرمز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

repression: در متون روان شناسی به معنای واپس را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

educating rita: ریتای محصل؛ فیلمی به کارگردانی لوئی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hch: مقدار متوسط هموگلوبین در گلبول های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pte: درصد پلاکت ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mpv: حجم متوسط پلاکت ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hc: هماتوکریت ( درصد گلبول های قرمز در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

me: M/E در پزشکی به معنای نسبت سلول ها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

MCH: وزن متوسط هموگلوبین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

MCV: حجم متوسط هموگلوبین

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

shoulder blades: استخوان کتف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tyranny of the majority: ستم اکثریت ( بر اقلیت ها )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

couldn't agree more: کاملا موافقم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hate crime: جرم نفرت محور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cerebral cortex: قشر مخ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

upland: ۱. مرتفع ۲. ( مربوط به ) مناطق مرتف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

slip through: قاچاقی رد شدن یواشکی گذشتن یواشکی د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

peregrine falcon: شاهین بَحری نوعی شاهین بزرگ و از پر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

least of all: least of all: چه برسد به، مخصوصاً، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i don't give a shit: برام مهم نیست.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

national trust: به نقل از فرهنگ پویا: [در بریتانیا ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

subsidy: سهمیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

foraminifera: روزن داران روزن داران شاخه ای از جا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

zone of faulting: کمربند گسلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sea lilie: نیلوفر دریایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brittlestar: ستاره شکننده ستاره شکننده ( به انگل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

divine flame: عشق الهی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

petalled: ( در ترکیب ) — گلبرگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stoop down: خم شدن، دولا شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

as for: ۱ . ( اما ) دربارهٔ، درموردِ، راجع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

broken home: خانوادهٔ از هم پاشیده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

but rather: بلکه به بیان دقیق تر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hurl insults at somebody: سر کسی فریاد کشیدن و ناسزا گفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stoop so low: تا این حد حقارت نشان دادن تا این حد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

the kiss of life: ۱. 📌 تنفس دهان به دهان، تنفس مصنوع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

thoughtfulness: ازخودگذشتگی بافکری باملاحظه گی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on the surface: در ظاهر، ظاهراً

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hack: راهکار، ترفند، تکنیک، راه، روش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gps: Global positioning system سیستم مو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

backbone of something: محور اصلی چیزی، رکنِ چیزی، رکنِ رکی ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bace face: ته چهره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

source of shame: باعث شرمندگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

often conflicting: often - conflicting یعنی اغلب متناق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keen questions: پرسش های هوشمندانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keen sense of guilt: حس آزار دهندهٔ گناه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trouble with the law: قانون گریزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

noncondescending: نامعقول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

noncondescending: بی اغماض غیر قابل قیاس مقایسه ناپذی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nclex: آزمون پرستاری اشاره به آزمون پرستا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

icu nurse: پرستار بخش ICU پرستارانی که در بخش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

massager: ماساژور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

electro massage: ماساژ دادن و برق دادن با هم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hugo point ice massage: ماساژ یخ در نقطهٔ هوگو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyaluronic massage: ماساژ هیالورونیک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

otomassage: ماساژ حفره صماخی و استخوانچه های گو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phonomassage: ماساژ گوش میانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phonopneumomassage: ماساژ هوائی گوش میانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rewriting: بازنگاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if you’d excuse me: اگر اجازه بدید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

time and attendance management: سیستم مدیریت زمان و حضور و غیاب ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

radiology nursing: پرستاری رادیولوژی پرستاران مشغول در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repair and maintenance: نگهداری و تعمیرات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thermomassage: ماساژ به وسیله گرما

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

payroll management system: سیستم مدیریت حقوق و دستمزد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

public documents: اسناد دولتی ، اسناد غیر رسمی دولتی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

production of documents: ارائه یا تهیه اسناد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evidentiary documents: مدارک مستند ، مدارک دلالت کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imir: Internal Material Inspection Report ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

udlt: Universal Design For Learning طرح ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

communication revolution: تحول /انقلاب ارتباطات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a hidden screen: پرده ای مستور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optimal functionality: بهترین عملکرد کارایی بهتر عملکردی م ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep the horse in the barn: تا دیر نشده تا کار از کار نگذشته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equal employment opportunity commission: کمیسیون فرصت های شغلی برابر ( این ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supplementary law: قانون تکمیلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supplementary convention: کنوانسیون مکمل

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maternity benefits act: قانون مرخصی زایمان ( این قانون از ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swing shut: به طور خودکار بستن

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creditor: بستانکار - طلبکار

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consist with: Consist with 📌 نقش: فعل 📌 معانی: ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

late morning: لنگ ظهر

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

there it is: همینه که هست ایناهاش ( موقع پیدا ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chasm: شکاف

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall silent: یکدفعه ساکت شدن The crowd fell sil ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well worn: ۱. کهنه، فرسوده ۲. ( عبارت و مانند ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

into: ۱. تو، تویِ ۲. به ۳. به صورتِ ۴. در ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

and yes: , And yes و تازه و البته و

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

samaritans: انجمن نیکوکاران در بریتانیا، انجمن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lifetime: ۱. عمر، طول زندگی ۲. زمان، دوره ۳. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lifeblood: ۱. [ادبی] خون ۲. [مجازی] شریان حیات ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

leave behind: ۱. ترک کردن، گذاشتن و رفتن ۲. باقی ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

only a matter of time: دیر یا زود

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peaty: ( خاک و مانند آن ) تورب دار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swallow holes: حفره های مکنده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fibrous connective tissue: بافت پیوندی رشته ای

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shake hole: فروچاله

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one swallow doesn't make a summer: با یک گل بهار نمی شود

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self assertion: ابرازِ وجود

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self preservation: صیانت نفس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self love: حبِ نفس، حبِ ذات

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no matter how: هر قدر هم. . . Example: No matter ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

voltage phase angle: زاویه فاز ولتاژ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

voltage phase rotation: چرخش فاز ولتاژ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sb's blood freezes: ( از ترس، تعجب ) کسی خشک زدن، سر جا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self advancement: پیشرفت فردی

١١ ماه پیش

مدال‌های یویو