یویو - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kath: اسم مونث

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

long distance: رابطه از راه دور

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resign: The chairman has resigned to make w ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brightness classification: طبقه بندی روشنایی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

building retrofitting: مقاوم سازی ساختمان

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bus boarding: سوار شدن به اتوبوس

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

casuality: علیت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a common enough: It is a common enough crisis. ❌ بح ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bottom up planning: برنامه ریزی از پایین به بالا، برنام ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self education: خودآموزی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reintegration: دوبار گنجاندن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

literature review: پیشینه تحقیق شامل کتاب ها و مقاله ه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

particularly: 1 ) به ویژه 2 ) به طور ویژه 3 ) بسی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reinvigoration: دوباره نیرو بخشیدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self discovery: خودپژوهی، خودشناسی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

live like a king: شاهانه زندگی کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

home office: وزارت کشور

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as for: As for= about درباره یِ. . . . Exa ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep watch: نگهبانی دادن، کشیک دادن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bright white cow parsley: surge

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lean against sth: به چیزی تکیه دادن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

humanly possible: در توان انسان در حد مقدورات انسان

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

psy d: Psy. D. دکتر ای روان شناسی

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yha: Youth Hostels Association: انجمن خو ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brick off: ( با تیغه کشیدن ) جدا کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brick up: ۱. تیغه کردن ( پنجره و مانند آن ) ، ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

immerse oneself in sth: خود را غرق کاری کردن خود را وقف کار ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a pale imitation of sth: تقلید ناقصی از The wine that is ma ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be given the floor: حق صحبت داشتن Only members would be ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bright white cow parsley: جعفری وحشی جنگلی سفید

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

of all people: ۱. بیش از همه ۲. مخصوصاً ۳. از میا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tendinous: تاندون

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

personal empowerment: توانمندسازی فردی

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

two time: دو بار

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dnr: احیا نکنید! یک دستورالعمل پزشکی برا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

symphonic: سمفونیک سمفونیایی هم آوا

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retrodiction: بازپس گویی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reconditioning: شرطی سازی مجدد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retraining: بازآموزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

re expedition: ارسال مجدد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recompositing: سازماندهی مجدد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but for: But for=without بدونِ. . . . ، اگر. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over against: Over against= near by نزدیک ( به ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over and above: افزون بر . . . Example: He promise ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redirection: جهت دهی دوباره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reintegration: دوباره گنجاندن صحیح است

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

as hell: خیلی، بی اندازه I am angry as hell. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

subtraction: تفریق

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't misunderstand me: سوءِتفاهم نشه I'm not saying what h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take it as a good omen: به فال نیک بگیر.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hch: مقدار متوسط هموگلوبین در گلبول های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mpv: حجم متوسط پلاکت ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pte: درصد پلاکت ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

MCV: حجم متوسط هموگلوبین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

MCH: وزن متوسط هموگلوبین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

UA: رنگ، PH ( تجزیه کامل ادرار ) بو، تو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

me: M/E در پزشکی به معنای نسبت سلول ها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rdw: پهنای گلبول قرمز در منحنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tgs: TGs: تری گلیسیرید ( چربی ای که باعث ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hcv: حجم متوسط گلبول های قرمز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: اخراج کردن Need to fire this guy. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: Fire: اخراج کردن Need to fire this ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on: در بابِ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

phone in ill: ( به محل کار ) تلفن کردن و مریضی خو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plt: شمارش پلاکت ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the late lamented: شادروان، خدابیامرز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lean in to sb: به طرف کسی خم شدن به طرف کسی دولا ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sb's heart leaps: قلب کسی ریختن My heart leaped when ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leap sth over sth: ( اسب ) از روی مانع پراندن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in leaps and bounds: به سرعت Her health has improved in ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

imitation wood: چوب مصنوعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hc: هماتوکریت ( درصد گلبول های قرمز در ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

besiege: ۱. محاصره کردن ۲. دور ( کسی ) حلقه ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lam into sb: به کسی پریدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take a knock: Take a ( hard / nasty ) knock بد آ ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

racial abuse: سوءِاستفادهٔ نژادی بدرفتاری نژادی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

if you have no cows an unfenced pasture is no problem: آسوده کسی که خر ندارد، از کاه و جوا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

if you have no cows an unfenced pasture is no problem: هر که تهی کیسه تر، آسوده تر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ladder tournament: مسابقهٔ دوره ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

laddie: پسر، جوان

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overcivilized: بیش از حد متمدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

victorianstyle: دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ویکتوریایی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feel settled: عادت کردن، جا افتادن

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

empire builder: سلطه گر سلطه جو توسعه طلب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

raise funds: ( برای کاری ) پول جمع کردن بودجهٔ ( ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

get justice: Bring to justice پای میز محاکمه کش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redistricting: ناحیه بندی دوبار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dale: درّه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

manx cat: گربهٔ بی دُم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the ladder of success: نردبان ترقی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

educating rita: ریتای محصل؛ فیلمی به کارگردانی لوئی ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

go at sb: مثل خروس جنگی به کسی پریدن به کسی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

real life: واقعیت

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tgs: TGs: تری گلیسیرید ( چربی ای که باعث ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hcv: حجم متوسط گلبول های قرمز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hch: مقدار متوسط هموگلوبین در گلبول های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mpv: حجم متوسط پلاکت ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deep seated: ۱. عمیق، ریشه دار ۲. پنهانی، ناآشکا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

double take: Do a double take یکه خوردن، جا خور ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peaty: ( خاک و مانند آن ) تورب دار

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swirling: ۱. موّاج، پرپیچ و تاب ۲. لباس چین د ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

educating rita: ریتای محصل؛ فیلمی به کارگردانی لوئی ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peaty: ( خاک و مانند آن ) تورب دار

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dreamtime: روزگار رویا روزگار رؤیا ( به انگلیس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

walkers: ۱. راه نورد، پیاده روی کننده ۲. رَه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i was not yesterday: موهام رو توی آسیاب سفید نکردم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basic metabolic panel: پانل یا آزمایش متابولیک پایه گاهی ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

therapy iv: تزریق داخل وریدی از این روش برای ان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saline lock: سالین لاک یک روش پزشکی که در آن یک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uribalysis: آزمایش ادرار آزمایش ادرار رایج که م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pain scale: مقیاس درد عددی که بیماران از یک تا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nurse anesthetist: پرستار بی هوشی پرستار بیهوشی دارو ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nursing informatics: انفورماتیک پرستاری در انفورماتیک پر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enfp: ENFP نوعی تیپ شخصیتی Extroverted= ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breeding success: موفقیت تولید مثل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

error is human: انسان جایز الخطاست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cab: از کلمات اختصاری پرستاری به معنی فش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recruitment: تجدید قوا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

return on investment: ( ROI ) : نرخ بازگشت سرمایه، یک معی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specimen: نمونه نمونه ای از بدن بیمار مثل ادر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lean in to sb: به طرف کسی خم شدن به طرف کسی دولا ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humanly possible: در توان انسان در حد مقدورات انسان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

besiege: ۱. محاصره کردن ۲. دور ( کسی ) حلقه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goosander: اردک ماهی خوار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leap sth over sth: ( اسب ) از روی مانع پراندن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

chunk: ۱. تکه، قطعه، قلنبه ۲. قسمت عمده ۳ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sb's heart leaps: قلب کسی ریختن My heart leaped when ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in leaps and bounds: به سرعت Her health has improved in ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immerse oneself in sth: خود را غرق کاری کردن خود را وقف کار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imitation wood: چوب مصنوعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a pale imitation of sth: تقلید ناقصی از The wine that is ma ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be given the floor: حق صحبت داشتن Only members would be ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go through the floor: ( قیمت و مانند آن ) سقوط کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be in floods of tears: زار زار گریه کردن مثل ابر بهار گریه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tree: ۱. درخت ۲. چوب ۳. شجره نامه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brick off: ( با تیغه کشیدن ) جدا کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brick up: ۱. تیغه کردن ( پنجره و مانند آن ) ، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lean against sth: به چیزی تکیه دادن

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goosander: اردک ماهی خوار

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nhs: [در بریتانیا]خدمات درمانی همگانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

this side: این طرف، این سو

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sms: Short message service سرویس پیام ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

alone: تنها توضیح: تفاوت alone و lonely � ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rather: 🔹نقش: قید ( adverb ) 🔅 توضیحِ بی ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

craniology: جمجمه شناسی

١٠ ماه پیش

مدال‌های یویو