یویو - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the record as saying: رسماً اعلام کردن، علناً گفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have no recollection of: هیچ به یاد نمی آورم که، هیچ یادم ن ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get justice: Bring to justice پای میز محاکمه کش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

just balance doesn't mean: ❌ چون. . . . معنی اش این است که. . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over or under: 📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zener effect: در رشته مهندسی برق یعنی: اثر زنر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

like a good kid: مثل بچهٔ آدم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

skeleton flower: گلی با گلبرگ های شیشه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

voltage frequency: فرکانس ولتاژ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the kiss of life: ۱. 📌 تنفس دهان به دهان، تنفس مصنوع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the three of you: شما سه نفر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hurl insults at somebody: سر کسی فریاد کشیدن و ناسزا گفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abuser: فحاش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

couldn't agree more: کاملا موافقم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feel it in one's bones: I feel it my bones. از ته دل حسش م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as high as a kite: نشئه نشئهٔ نشئه He was as high as a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slip through: قاچاقی رد شدن یواشکی گذشتن یواشکی د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as hell: خیلی، بی اندازه I am angry as hell. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

examen: آزمایش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broken home: خانوادهٔ از هم پاشیده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bnp: BNP: حزب ملی بریتانیا حزب ملی بریت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

edl: English Defence League ( EDL ) : ل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heavy dose: مقدار زیاد

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

route map: نقشه ای که مسیرها و جاده ها را نشان ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ukip: حزب استقلال پادشاهی متحد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the rest is history: بقیه اش دیگر معلوم است. We met at ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gcse: دیپلم متوسطه در نظام آموزشی جدید بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decolonise: استعمارزدایی مستعمره زدایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phone in ill: ( به محل کار ) تلفن کردن و مریضی خو ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

home: حریم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bright white cow parsley: جعفری وحشی جنگلی سفید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poem sequence: شعر دنباله دار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water lilie: نیلوفر آبی

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abundant rowan tree: درخت سمان کوهی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heartbreakingly: به طرز دلخراشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tree: ۱. درخت ۲. چوب ۳. شجره نامه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my prayer was answered: دعایم مستجاب شد

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subsidy: سهمیه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maiden speech: [در بریتانیا] نخستین سخنرانی یک نما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on: در بابِ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skein: کلاف، گلوله ( نخ )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beheading: گردن زنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leave behind: ۱. ترک کردن، گذاشتن و رفتن ۲. باقی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the surface: در ظاهر، ظاهراً

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home office: وزارت کشور

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sms: Short message service سرویس پیام ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

open letter: نامهٔ سرگشاده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god's people: بندگان خدا

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

date: قرار

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abuse will result in prosecution: استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chunk: ۱. تکه، قطعه، قلنبه ۲. قسمت عمده ۳ ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

no offence: دور از جون

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abuse will result in prosecution: استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be awed by sth: از چیزی بهت زده شدن/بودن.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go at sb: مثل خروس جنگی به کسی پریدن به کسی ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maiden speech: [در بریتانیا] نخستین سخنرانی یک نما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ukip: حزب استقلال پادشاهی متحد

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

according to: 1️⃣به گفته یِ. . . ، به نظرِ Exampl ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collaborative planning: برنامه ریزی مشارکتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost tracker: ردیابی هزینه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dinnertime: وقت غذا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gossipy: ( حرف و غیره ) ختله زنکی ( شخص ) خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

water leaching: آبشویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

communal forest: جنگل های عمومی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take practice: نیاز به تمرین داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

networking skills: مهارت های شبکه سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep stable: ثابت ماندن ثابت نگه داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keen scent: بویِ تند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revision: تجدید نظر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happen to: احیاناً Example: Do you happen to k ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liability: در متون حسابداری به معنای بدهی ( تر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regime: رژیم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

communal forests: جنگل های همگانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compatibility matrix: ماتریس سازگاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conceptual frameworks: چارچوب های مفهومی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confidence level: سطح معنی داری، سطح اطمینان

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a noun of action: اسم مصدر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

voltage collapse: سقوط ولتاژ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kiss up to sb: مَجیز کسی را کفتن تملق کسی را کفتن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rambler: ۱. صحرانورد، پیاده روی کننده ۲. گیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

not long after: Soon after کمی بعد، اندکی پس از آن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decolonise: استعمارزدایی مستعمره زدایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compact texture: بافت فشرده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collector roads: جاده های مواصلاتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

free range: [مرغ و تخم مرغ] رسمی، محلی، خانگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phone in ill: ( به محل کار ) تلفن کردن و مریضی خو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

region of law: حکومت قانون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blood loyal: خون پادشاهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cannot wait to: اشتیاق چیزی را داشتن Example: I ca ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

represent sb as sth: کسی را به عنوان . . . معرفی کردن کس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

margin: حاشیه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leasing: در متون حسابداری به معنای لیزینگ اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trend: هر چیزی که در بازه زمانی خاص مد شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for once: یک بار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a thick book: کتاب قطور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so go all in: متعهدانه عمل کنید با تمام وجود عمل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frozen assets: دارایی های مسدود شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gene sequencing: ( ژنتیک ) توالی یابی ژن ( ها )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

space tourist: گردشگر فضا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the wool sheared in spring: پشمِ بهاره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cool: آرام بخش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provision: ذخیره انباشته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inadvertently: ناخواسته، ندانسته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bounds: حدومرز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hemorrhagic: خونریزی غیرطبیعی

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you're like: مثل این است که می گویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

com down: خبری نیست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

renewed: مجدد، دوباره، تازه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beeline: یک راست به سراغ کسی/چیزی/جایی رفتن

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blue black: نیلگون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be the talk of any town: نُقل مجلس بودن/شدن، بر سر زبان ها ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the way: آن طور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reputation: شهرت آبرو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dreamtime: روزگار رویا روزگار رؤیا ( به انگلیس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on: برای

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

skein: کلاف، گلوله ( نخ )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abundant rowan tree: درخت سمان کوهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bright white cow parsley: جعفری وحشی جنگلی سفید

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

walkers: ۱. راه نورد، پیاده روی کننده ۲. رَه ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stress management: مدیریت استرس

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

journey: ۱. سفر، مسافرت ۲. راه، مسافت، مسیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

move on: فراموش کردن شخصی که دوستش داشتی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

for: نقش:حرف اضافه ( preposition ) 🔅 ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scapegoat: کسی که به خاطر اشتباهات دیگران مجاز ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be sorry: ❌ متأسف بودن ✅ معذرت خواستن Example ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catch a glimpse of: نگاهی گذرا انداختن به

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alone: تنها توضیح: تفاوت alone و lonely � ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rather: 🔹نقش: قید ( adverb ) 🔅 توضیحِ بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proxy: نماینده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

keen teacher: معلم زیرک

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if you have no cows an unfenced pasture is no problem: آسوده کسی که خر ندارد، از کاه و جوا ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as much as possible: آن قدر که ممکن است، تا حد امکان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep sb posted: , کسی را در جریان گذاشتن، کسی را ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

buddha: بودا مجسمهٔ بودا شمایل بودا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

revision: بازنگری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gesture: کار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prayer is no more than serving mankind: عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

far from being: نقش: حرف اضافه ( preposition ) 🔅 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at price: به قیمت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to kick a habit: کنار گذاشتنِ عادت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tibiae: صورت جمع tibia پرش عصبی، تیک ( =ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spray bottle: شیشه آبپاش بطری اسپری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the fullness of time: به وقتش وقتش که برسد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medical documents: مدارک پزشکی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

racial abuse: سوءِاستفادهٔ نژادی بدرفتاری نژادی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if you have no cows an unfenced pasture is no problem: هر که تهی کیسه تر، آسوده تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cyst: کیست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over: نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fiber: رشته عضلانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

viral: فراگیر شدن چیزی و به افراد منتقل شد ...

١ سال پیش

مدال‌های یویو