یویو - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solicit: درخواست فوری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big idea: ایده بزرگ

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if you have no cows an unfenced pasture is no problem: آسوده کسی که خر ندارد، از کاه و جوا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

develope a tic: تیک پیدا کردن، پرش عصبی پیدا کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go for a swim: به شنا رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

damn: کوفتی، لعنتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by: 📌 توجه کنید که by در جملات زیر کار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

possibly: نقش: قید ( adverb ) 🔅 ترجمه: شما ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turn heading: نوبت دهی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand up: برخیزید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carry: سوق دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

along with: Along with= together with همراه با ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rambler: ۱. صحرانورد، پیاده روی کننده ۲. گیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earth: دنیا، دنیای فانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

history book: کتاب تاریخ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lifeblood: مایهٔ حیات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imprinted memories: حافظه های ثبت شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dreamtime: روزگار رویا روزگار رؤیا ( به انگلیس ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's all good: همین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lifetime: ۱. عمر، طول زندگی ۲. زمان، دوره ۳. ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break down: به پایان رساندن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set intentions: تصمیم بگیرید برنامه ریزی کنید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

economic development: توسعه ی اقتصادی

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

top sheet: ملحفهٔ رویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over: نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unplugging: خودداری موقت از استفادهٔ وسایل الکت ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

true northern spirit: a sense of resilience, duty, and pe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recording device: ضبط کنندهٔ صدا

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stuffed animal: ۱. عروسک پارچه ای، عروسک ۲. حیوانِ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold one's nerve: بر اعصاب خود مسلط بودن خونسردی خود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over something: 📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pdf: Portable document format فرمت سند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sms: Short message service سرویس پیام ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

letter by letter: واو به واو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

letter by letter: حرف به حرف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep one's nerve: بر اعصاب خود مسلط بودن خونسردی خود ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cartography: نقشه نگاری

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

raw honey: عسل طبیعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

point by point: مو به مو

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

data analysis: داده کاوی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

but rather: بلکه به بیان دقیق تر

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

virtuous: نقش: صفت ( adjective ) 🔅ترجمه: در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interview room: اتاق بازجویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rather: 🔹نقش: قید ( adverb ) 🔅 توضیحِ بی ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mycorrhizal: همزیستی قارچ ریشه یا میکوریزا به مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antiracist: ضد نژاد پرست

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as stated above: همین طور که در ( مطالب ) بالا گفته ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guzzle: سرکشیدن He guzzled the glass of doo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a mile away: از یک فرسخی A mile off/away She's ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

treehopper: حشرهٔ زنجره درختی ( نام علمی: Membr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wi fi: Wireless fidelity مشابه Hi_Fi

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ftp: FTP اینترنت اِف تی پی، پروتکل انتقا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chug down: سر کشیدن I'm going to chug down thi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recording device: ضبط کنندهٔ صدا

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

admit: بستری زنان/مردان ( در بیمارستان )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

loved one: عزیزان

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nothing’s going to change: سنگ رو سنگ بند نمیشه مثال: If peopl ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sip: با جرعه کوچک نوشیدن I sip some wat ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gps: Global positioning system سیستم مو ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oddly enough: برخلاف انتظار Oddly enough, he cam ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antiracist: ضد نژاد پرست

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleasantly: 🔹نقش: قید ( adverb ) 🔅ترجمه: در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mycorrhizal: همزیستی قارچ ریشه یا میکوریزا به مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

treehopper: حشرهٔ زنجره درختی ( نام علمی: Membr ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

psy d: Psy. D. دکتر ای روان شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

home: حریم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holiday cards: کارت تبریک تکه کاغذ با کیفیتی است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

computer screen: صفحهٔ رایانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keen desire: میلِ شدید

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i think we should go: فکر کنم بهتره که بریم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abuse will result in prosecution: استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abuse will result in prosecution: استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have no idea: ❌نداشتن هیچ گونه ایده ای ✅ ندانستن ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have time for someone: ❌ وقت داشتن ✅ حوصله داشتن Example: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be sorry: ❌ متأسف بودن ✅ معذرت خواستن Example ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voltage frequency: فرکانس ولتاژ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zener effect: در رشته مهندسی برق یعنی: اثر زنر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i don't buy it: حرفتو باور نمی کنم حرفت خریدار ندا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as you wish: هر طور راحتی هر طور که مایلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

least of all: least of all: چه برسد به، مخصوصاً، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

late bloomer: دیر شکوفاشده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

of little use: بی اثر زیاد خوب نیست بیهوده زیاد ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the three of you: شما سه نفر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vpn: VPN: Virtual Private Network شبکه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

black women: زنان سیاه پوست

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nothing’s going to change: سنگ رو سنگ بند نمیشه مثال: If peopl ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to loan: وام دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i just want to be by myself: می خوام تنها باشم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

volts hertz limiter and protection: محدود کننده و حفاظت ولت - هرتز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voltage phase rotation: چرخش فاز ولتاژ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i assure you: بهت اطمینان می دهم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

train track braces: ارتودنسی ارتودنسی کردن

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voltage magnitude: بزرگی ولتاژ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under excitation limiter: تحت محدود کننده تحریک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

triple harmonics: هارمونیک های سه گانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm not going out there by myself: من به تنهایی نمیرم اون بیرون.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i don't like leaving my mom by herself: خوشم نمیاد مامانمو تنها بذارم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

natural world: دنیای واقعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as a child: در بچگی، در دوران بچگی، وقتی بچه بو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sperm whale: نهنگ عنبر یا شاه نهنگ، بزرگ ترین نه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

syrinx: سوتَک ( به انگلیسی: Syrinx ) یا خشک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put one’s head above the parapet: خود را به خطر انداختن ریسک کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's not my thing: رد کردن پیشنهادی که دوستش نداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voltage regulator: تنظیم کننده ولتاژ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voltage phase angle: زاویه فاز ولتاژ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voltage collapse: سقوط ولتاژ

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

long enough: به قدر کافی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

we can't do this by ourselves not without a guide: نمیتونم به تنهایی این کارو کنیم، بد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

boom: عالیه، هوراااااا If we properly pre ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

this morning: This morning به نقل از فرهنگ معاصر ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

are you here all by yourself: تک و تنها اینجایی؟ تک و تنها اومدی ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biophyllic: بیوفیلیک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asset transfer: انتقال سرمایه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unjust: در متون سیاسی به معنای ناعادلانه اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

long enough: بلند بالا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

say you saw me not: شتر دیدی ندیدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soft currency: پول ضعیف

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moon sb: ( برای شوخی یا توهین ) باسن لخت خود ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

primary education: آموزش ابتدایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fruits of world: Fruit گاه به معنی لذت است Fruits of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

demanding: Demanding ( صفت ) 📌 نقش: صفت ( Ad ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

composition: ترکیب بندی سازماندهی، طراحی یا قرا ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as a child: در بچگی، در دوران بچگی، وقتی بچه بو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

middle school: مدرسه راهنمایی یا به عبارتی دوره او ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elementary school: مدرسه ابتدایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

secondary school: آموزش متوسطه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prekindergarten: پیش دبستانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fruit: نعمت، دستاورد، نتیجه و پاداش "There ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bachelor of arts: BA: کارشناسی هنر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undergraduate education: آموزش کارشناسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

do: مسلماً، حتماً، به طور حتم، واقعاً، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

does: راستی، به درستی، به راستی که . A li ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

مدال‌های یویو