پیشنهادهای علی احمدی سعیدخانی (گچساران) (٣١٧)
متحرک مثلاً: cross means میانگین متحرک
تعداد
حذف
موجب شدن
. . . و همکاران . . . و سایرین
در حال تبدیل شده است
فزاینده
ضروری یا فوری
وظیفه
از دست دادن
در عین حال ضمناً
مقابله کردن مثلاً cope with مقابله کردن با عدم قطعیت ها
سپس
همانطور که مشاهده می شود . . .
به . . .
بقیۀ . . .
تأمین کردن
نیز به همین صورت است
همین امر صادق است
همانطور که می توان مشاهده کرد . . .
توجه داشته باشید که
نحوۀ
بهره برداری کردن
عرضه کردن
به کار گرفتن به . . . مثلاً: به کار گرفتن به حالت G2V یا V2G
تولید انرژی
اگر اشتباه نکنم میشه: با یکدیگر
شبکه ای مثلاً: هاب های انرژی شبکه ای چند حامله
ارجاع داده شده
متقابل
ملاک عمل می باشد مثلاً: In case of conflict between Farsi and English languages, English language shall govern در صورت وجود اختلاف بین زبان های فارس ...
صرف نظر کردن دارای اعتبار نیست ( منسوخ شده است ) لغو شده است مثلاً: Revision ( 0 ) of the said standard specification is withdrawn نسخۀ اصلاح شدۀ ( ...
چینش، چیدمان، آرایش قرار گرفتن، ترتیب قرار گرفتن
اصول مثلاً: OPERATING PRINCIPLE اصول عملیاتی
قابل اجرا بودن، ملاک عمل بودن
لغو، حذف Each standards are subject to amendment or withdrawal, if required یعنی: هریک از استانداردها در صورت لزوم قابل اصلاح یا لغو است
مربوطه
به اندازۀ کافی
فرآورش مثلاً: gas handling and processing فرآورش و انتقال گاز