تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- سوختن بدون شعله و دود کردن ( مانند سیگار، زغال ) - زیر خاکستر ماندن، نگه داشتن ( احساسات مثل تنفر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- محل برگزاری جشنواره، خیریه، بازار محله، شهربازی و سایر فعالیت های اجتماعی موقت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- نیازمبرم، نیاز شدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- بازیگوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- غلط، اشتباه - بر پایه غلط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- حرکت رفت و برگشتی کردن ( تکان دادن پرچم، برف پاک کن ) با تکان دادن علامت دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

- بیخود ، مزخرف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- مجاور آب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

- به صورت ضمنی ، غیر مستقیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- گوش کوب برقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- لم دادن - عقب دادن پشتی صندلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- شیطنت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- آزادی مشروط - دوره آزمایشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- مختصات قائم ( در مختصات ( x, y ) منظور مختصات y می باشد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روزنامه نگار ( informal )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

- صدای خش دارو جذاب - نیرومند و درشت هیکل - سبوس دار ( husk ) - سگ هاسکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- دخیل کردن - به طور ضمنی رساندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

- تکانه - تمایل شدید وناگهانی برای انجام کاری - پیام عصبی - نیروی یا عامل خارجی جهت دهنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- گوش پاک کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- مرخصی روزانه برای شرکت دردوره آموزشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- وضعیت یا حالت بن بست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

- احتکار ، انباشت - بیلبوردهای بزرگ تبلیغات ( معمولا ولی نه الزاما در امداد دیوار ، بخصوص اطراف پروژه های در حال ساخت یا کنار زمین فوتبال ) - حفاظ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- دوران حاملگی ( قبل از تولد بچه ) - مترادف Prenatal می باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارتقاء دادن، زیاد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

- انتقام گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- تختخواب چند طبقه - مزخرف - پیچوندن کار یا مدرسه باoff

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- معبر یا مسیری که از سطح طبیعی اطرافش بلند تر هست به دلیل وجود آب در اطراف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- غضروف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اصلا ارتباطی به رعد و برق ندارد اون کلمه lightning هست - افتادگی رحم در ماههای آخر بارداری - روشن تر کردن - کم کردن وزن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- لباس های زیر ( جمع کلمه undie به معنی لباس زیر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

- آبشخور، آخور - قعر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همان womb به معنی رحم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

- کس ( آلت زنانه ) ( بسیار عامیانه و بی ادبانه ) - محفظه ای از خز که دورست رودرش قرار می دهند - گند زدن ، گند بالا آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- کاندوم ( استرالیا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- لی لی کردن ( با یک پا پریدن ) - رازک Jump معنی دیگری دارد و به معنی پرش با جفت پا هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دژبانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- درآوردن لباس یا تجهیزات ( ورزشی، کار، . . ) - دنده خلاص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- تقابل - تصادف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گمارده ( کسی که برای یک مسئولتی انتخاب یا گمارده شده است ومعمولا در جایگاه های بالا ) ، مانند رییس پلیس، کمسیونر اتحادیه اروپا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- تاخیر، وقفه - خبرچینی کردن درزندان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- زمان استراحت برای چای یا سیگار ( استرالیا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

- غربال شده - در screen cable به معنی کابل روکش دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فراگیری همه گیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شاخص ها, ضوابط، معیارها ( حالا جمع criterion هستش )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تخت جمع شو کودک ( تخت قابل جابجا کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- سازمان، تشکیلات - سازماندهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- ساندویچ ( اسم ) - بین دوچیزقراردادن و فشردن ( فعل )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- با آجر چینی ارتفاع رو بالا آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خاک خاکبرداری شده طبیعی ( منظور خاک مخلوط نشده با آشغال یا مواد شیمیایی و غیره می باشد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شمع پیش ساخته که به وسیله روش هایی مانند ضربه یا هیدرولیکی در زمین فرو می شود