تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روزنامه نگار ( informal )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

- صدای خش دارو جذاب - نیرومند و درشت هیکل - سبوس دار ( husk ) - سگ هاسکی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

- دخیل کردن - به طور ضمنی رساندن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١١

- تکانه - تمایل شدید وناگهانی برای انجام کاری - پیام عصبی - نیروی یا عامل خارجی جهت دهنده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

- گوش پاک کن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

- مرخصی روزانه برای شرکت دردوره آموزشی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- وضعیت یا حالت بن بست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

- احتکار ، انباشت - بیلبوردهای بزرگ تبلیغات ( معمولا ولی نه الزاما در امداد دیوار ، بخصوص اطراف پروژه های در حال ساخت یا کنار زمین فوتبال ) - حفاظ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- دوران حاملگی ( قبل از تولد بچه ) - مترادف Prenatal می باشد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارتقاء دادن، زیاد کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- انتقام گرفتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

- تختخواب چند طبقه - مزخرف - پیچوندن کار یا مدرسه باoff

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- معبر یا مسیری که از سطح طبیعی اطرافش بلند تر هست به دلیل وجود آب در اطراف

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- غضروف

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

اصلا ارتباطی به رعد و برق ندارد اون کلمه lightning هست - افتادگی رحم در ماههای آخر بارداری - روشن تر کردن - کم کردن وزن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

- لباس های زیر ( جمع کلمه undie به معنی لباس زیر )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

- آبشخور، آخور - قعر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

همان womb به معنی رحم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

- کس ( آلت زنانه ) ( بسیار عامیانه و بی ادبانه ) - محفظه ای از خز که دورست رودرش قرار می دهند - گند زدن ، گند بالا آوردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- کاندوم ( استرالیا )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- لی لی کردن ( با یک پا پریدن ) - رازک Jump معنی دیگری دارد و به معنی پرش با جفت پا هست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دژبانی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

- درآوردن لباس یا تجهیزات ( ورزشی، کار، . . ) - دنده خلاص

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

- تقابل - تصادف

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گمارده ( کسی که برای یک مسئولتی انتخاب یا گمارده شده است ومعمولا در جایگاه های بالا ) ، مانند رییس پلیس، کمسیونر اتحادیه اروپا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

- تاخیر، وقفه - خبرچینی کردن درزندان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- زمان استراحت برای چای یا سیگار ( استرالیا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- غربال شده - در screen cable به معنی کابل روکش دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فراگیری همه گیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

شاخص ها, ضوابط، معیارها ( حالا جمع criterion هستش )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تخت جمع شو کودک ( تخت قابل جابجا کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- سازمان، تشکیلات - سازماندهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- ساندویچ ( اسم ) - بین دوچیزقراردادن و فشردن ( فعل )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- با آجر چینی ارتفاع رو بالا آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خاک خاکبرداری شده طبیعی ( منظور خاک مخلوط نشده با آشغال یا مواد شیمیایی و غیره می باشد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شمع پیش ساخته که به وسیله روش هایی مانند ضربه یا هیدرولیکی در زمین فرو می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوشش سفالی سقف شیبدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در خرپا به معنی ضلع فوقانی خرپا می باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پمپ بتن دکل دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- نا ممکن کردن - ممانعت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- کون کن، بچه باز - مرتیکه بیچاره - مایه دردسر ( این کلمه معنب کوونی ندارد و faggot به معتی کونی می باشد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

- بخش ، سهم از چیزی ( اسم ) - متناسب بودن، تناسب داشتن ( فعل )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

- DMs به معنای پیام های خصوصی معنی می ده ( Direct Messages ) بیشتر برای کسی که باهاش تو رابطه عاطفی هستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

- افتادن چیزی براثر باد - تخلیه تحت اثر فشار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

- خوره - گاومیش - پرداخت کردن - رنگ زرد بژ - تقویت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

- یک نوع ویروس می باشد که باعث تبخال هم می شود ( به معنی تبخال نیست ) - تبخال ( Cold Sore )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

- موجودی ، میزان ، مقدار - سهام - حیوان اهلی - عصاره گوشت، ماهی، سبزیجات. . - قنداق تفنگ ( stuck به معنی گیر کردن هست و با این کلمه متفاوت هست )