undies

/ˈʌndɪz//ˈʌndɪz/

معنی: زیر جامه، زیرلباس، زیر پوش کودکان
معانی دیگر: (عامیانه - زنانه) زیرپوش، زیر جامه زنانه

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: (informal) underwear, usu. women's; lingerie.

جمله های نمونه

1. Interviews with happy shoppers who just bought new undies?
[ترجمه گوگل]مصاحبه با خریداران خوشحالی که به تازگی کتانی جدید خریده اند؟
[ترجمه ترگمان]مصاحبه با خریداران شاد که تازه undies جدیدی را خریداری کرده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She appeared in her undies.
[ترجمه گوگل]او با لباس هایش ظاهر شد
[ترجمه ترگمان] لباس زیر تنش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her undies and the sandalwood box were in the top drawer of the dressing-table.
[ترجمه گوگل]لباس‌های او و جعبه چوب صندل در کشوی بالای میز آرایش بود
[ترجمه ترگمان]لباس زیر و جعبه صندل در کشوی بالایی میز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So how many pairs of undies are nice to have?
[ترجمه گوگل]بنابراین داشتن چند جفت کتانی خوب است؟
[ترجمه ترگمان]پس چند جفت از undies ها چقدر خوب هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Underwear: I am the queen of period stained undies.
[ترجمه گوگل]لباس زیر: من ملکه لباس های رنگ آمیزی دوره هستم
[ترجمه ترگمان] لباس زیر من لباس زیر period
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Removes hair from sides and top of undies line.
[ترجمه گوگل]موها را از کناره ها و بالای خط نازک از بین می برد
[ترجمه ترگمان]موهای Removes از کناره ها و بالای خط undies
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Make sure you are not wearing undies with pictures of princesses or Elmo.
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که کتانی با عکس های پرنسس یا المو نپوشید
[ترجمه ترگمان]مطمئن شو که لباس زیر زنونه پوشیدی با تصاویر شاهزاده خانم و المو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In one case a GIRL flashed her undies at a male teacher and "massaged herself in a sexual manner" in front of him.
[ترجمه گوگل]در یک مورد، دختری لباس‌هایش را به سمت معلم مرد پرتاب کرد و در مقابل او «خودش را به شیوه‌ای جنسی ماساژ داد»
[ترجمه ترگمان]در یک مورد دختر لباس زیر تنش را به یک معلم مرد نشان داد و با رفتاری جنسی او را ماساژ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She hung some of her undies there to dry.
[ترجمه گوگل]او تعدادی از لباس های خود را در آنجا آویزان کرد تا خشک شود
[ترجمه ترگمان]چند تا از لباس زیرش رو آویزون کرد تا خشک بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Twenty minutes later she stood in front of the mirror wearing the fragile lace undies which were also the result of her impulse-buying.
[ترجمه گوگل]بیست دقیقه بعد با لباس‌های توری شکننده که نتیجه خریدهای ناگهانی او نیز بود، جلوی آینه ایستاد
[ترجمه ترگمان]بیست دقیقه بعد در مقابل آینه ایستاد، با لباس زیر توری ظریف که در نتیجه of بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There should also be some cover for buying basics like toothbrush and undies if your luggage is delayed.
[ترجمه گوگل]همچنین اگر چمدانتان به تعویق افتاد، باید پوششی برای خرید وسایل اولیه مانند مسواک و لباس های زیر وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین باید یک پوشش برای خرید اصول اولیه مثل مسواک و undies وجود داشته باشد اگر چمدان تان به تاخیر بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Even though Marci gets to give him a cuddle from time to time and wash his favourite bright red undies.
[ترجمه گوگل]حتی اگر مارسی هر از گاهی او را در آغوش می‌گیرد و لباس‌های قرمز روشن مورد علاقه‌اش را می‌شوید
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود اینکه \"مارسی\" یه بار دیگه بهش وقت می ده و لباس زیر bright رو هم می شورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Banana splits still solved acute hunger problems but gorgeous undies were forgotten for the first time.
[ترجمه گوگل]تکه‌های موز همچنان مشکلات حاد گرسنگی را حل می‌کرد، اما لباس‌های زیبا برای اولین بار فراموش شدند
[ترجمه ترگمان]splits موز همچنان مشکلات حاد را حل کرد اما undies با شکوه برای اولین بار فراموش شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Working for yourself can mean the ability to work in your underwear, but ask yourself how efficient you really are when you're lounging around in your undies.
[ترجمه گوگل]کار کردن برای خودتان می‌تواند به معنای توانایی کار کردن با لباس زیر باشد، اما از خود بپرسید که وقتی با لباس‌های زیرتان می‌چرخید، چقدر کارآمد هستید
[ترجمه ترگمان]کار کردن برای خودتان می تواند به معنی توانایی کار کردن در لباس زیر باشد، اما از خودتان بپرسید چقدر وقتی در undies پرسه می زنید، چقدر کارآمد هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زیر جامه (اسم)
gaskin, undergarment, undies, underwear

زیر لباس (اسم)
undies

زیر پوش کودکان (اسم)
undies

انگلیسی به انگلیسی

• (shortened form) underwear, underpants

پیشنهاد کاربران

( اصطلاح )
لباس زیر ( زیرپوش و شورت، به خصوص زنانه ) .
- لباس های زیر ( جمع کلمه undie به معنی لباس زیر )
لباس های زیر مخصوصاً زنانه
Undies = underpants = underwear
شورت - لباس زیر
Undies کوتاه شده است

بپرس