تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

محض exclusive focus on. . . تمرکز محض روی. . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

قرابت عملکردی یعنی عملکرد واقعی یک چیز تا چه حد به عملکرد برنامه ریزی شده ی آن نزدیک بوده است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

چندی بعد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پناه گیری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

از صمیم قلب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

strong programs for kids برنامه های پرمحتوا برای کودکان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

امورات نیمه تمام پروژه های نیمه تمام

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارزش افزا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارزش نهایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مدلِ دیگرِ چیزی alternative output - مدل دیگر خروجی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

در بعضی جاها به معنای ( قابلیت ) است یعنی استفاده ای که میشود از چیزی کرد یا کاربردی که دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پل ارتباطی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

loan origination فرایند وام گیری/دریافت وام/ درخواست وام یعنی فرایندی که در آن وام گیرنده درخواست وام می دهد و وام دهنده آن درخواست را بررسی می کند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زمینه ای موفق شدن یا موفق عمل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساس بخشی احساس آفرینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

He has a long history of. . . . او ید طولایی در. . . . . . دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

احیاناً

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در انجام کاری راهنمایی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقدمات داستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( شرکت ) خدمات دهنده ( شرکت ) ارائه دهندۀ خدمات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

triggering memories خاطراتی که یادآوری شان احساسات منفی ما را برمی انگیزند خاطرات آزاردهنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در رابطه با افراد به معنی ( سرگذشت ) هم میتونه باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاز نفتی مرتبط یا گاز همراه associated petroleum gas

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

machine drift خطای محاسباتی یک دستگاه در اثر مرور زمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

is ill suited to متناسب با . . . . . نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خاک شناختی مطالعه خاک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صراحت کلام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شاید بتوان ( سلیقه ای ) هم معنی کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست بر قضا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در جایگاه صفت: خراب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عرصۀ ساختمان زمینی که ساختمان روی آن احداث می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

امکان دسترسی به چیزی را فراهم کردن طبق تعریف وبستر: to submit or make accessible to a particular action or influence مثال: expose children to good ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نقطۀ مقابل چیزی It describes human habitats as the negative of natural landscapes

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عسل تک گل monofloral honey

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

hive

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

cultural offerings ارمغان فرهنگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

leverage X to Y از . . . . . به عنوان وسیله ای برای . . . . . . . استفاده کردن

پیشنهاد
٤

برخی از آن ها عبارتند از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منطقه/ناحیه اعیان نشین بالاشهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

انبوهی از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

PEP - Politically Exposed Person شخص دارای ریسک سیاسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نردۀ کشتی The ship's rail is the railing around the outside of the deck which stops someone walking on deck from falling overboard.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Simply select the relevant option �فقط کافیست� گزینۀ مربوطه را انتخاب کنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

output جدول داده - ستانده منطقه ای = regional input - output table

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

water footprint ردپای آب شخص، جامعه یا کشور، مقدار کل آب شیرین مورد استفاده ای است که برای تولید کالاها یا خدمات مصرف می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

عامل تأثیرگذار translation of ideas into actions and impacts

١