تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازگویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کهن گرایی کتاب: Translation Studies Susan Bassnett

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

واژه بست : واژه بست ها شکل هایی هستند که جاهای خالی را در سطح phrase یا clause پر میکنند ، اما نمی توانند بصورت آزاد رخ دهند . مانند ( _َ م ) در واژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مخفف واژه Tertium Comparable یا همان پایه مشترک با common base موضوع: تحلیل مقابله ای ساخت فارسی و انگلیسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

English for Specific Purposes موضوع: learning and teaching English

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Presentation Practice Production موضوع:روش تدریس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرعی Subsidiary aims اهداف فرعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Total Physical Response ( TPR )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واسع God is all - embracing, all - knowing خدا واسع و علیم است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گستاخی، طغیان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( آثار اسلامی ) استهزاء God shall moke them خدا آنها را استهزاء می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( آثار اسلامی ) ملت ها Appointed you races and tribes شما را به صورت ملت ها و قبیله ها قرار دادیم .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مشورت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کشته شدن Slain in God's way کشته شدن در راه خدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( آثار اسلامی ) واسع God is all - embracing, all knowing خدا واسع و علیم است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Funny bone=elbow آرنج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( اصطلاح شناسی ) give the respberry دست انداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( اصطلاح شناسی ) مخ/ عقل سلیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به وضع موجود تن در دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

( اصطلاح ) go to pieces داغون شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پشت چشم نازک کردن turn one's nose up at someone

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Swear something out دلشوره داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

=Easy as pie / مثل آب خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دل به دریا زدن/ خود را به آب 💧و آتش 🔥 زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[درس تخصصی کاربرد تعبیر ها و اصطلاح ها در ترجمه] اصل مطلب Example: Go to the nuts and bolts سراغ اصل مطلب رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[درس تخصصی کاربرد تعبیرها و اصطلاحات در ترجمه] سراغ اصل مطلب رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کله پرباد داشتن/مغرور بودن الکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Piloting=pretesting

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Mode is the score that occurs most frequently in a distribution of scores. [ در آمار و ریاضیات ] نما: نمره ای که بیشترین تکرار را دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Grouping گروه بندی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

( در آمار ) به معنی line graph 📉📈 یا همان نمودار خطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

A battery involves a group of comparable tests. یک مجموعه ی آزمون که شامل گروهی از آزمون های قابل مقایسه می باشد . [درس تخصصی آزمون سازی ]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Not in agreement with the standard rules ( of grammar ) منحرف، انحرافی : دارای عدم تطابق با قواعد معیار ( در دستور زبان )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

احمقانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در آنِ واحد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

an emergency situation in which people are not allowed to freely enter, leave, or move around in a building or area because of danger: یک وضعیت اضطرا ...