پیشنهاد‌های آرش ایرانپور (٩٠٢)

بازدید
٨٨٥
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زادگان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

زبان لکی یک زبان از خانواده زبان های ایرانی است. بسیار احمقانه است که زبان ها را زیرمجموعه یکدیگر بدانیم و این رویکرد قبیله پرستانه را باید کنار گذا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گوبراسیدن یک کارواژه پارسی میانه به معنای بیدار کردن است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبوس یعنی اخمو عباس یعنی بسیار اخمو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخمو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشاب و پیخال دو واژه پارسی هم آغاز جایگزین خوبی برای ادرار و مدفوع

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشاب و پیخال دو واژه پارسی هم آغاز جایگزین خوبی برای ادرار و مدفوع

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشاب و پیخال دو واژه پارسی هم آغاز جایگزین خوبی برای ادرار و مدفوع

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشاب و پیخال دو واژه پارسی هم آغاز جایگزین خوبی برای ادرار و مدفوع

پیشنهاد
١

پیشاب و پیخال دو واژه پارسی هم آغاز جایگزین خوبی برای ادرار و مدفوع

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گجسته نفریده هر دو برگرفته از پارسی میانه ولی با ریخت پارسی نو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام درست: بوئین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شتردوانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان پارسی جیم ساکن پیش از دال نمی آید، پس هژده درست است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام اصلی شهر قرچک چه بوده است؟ آیا قرچک شکل دگرگون شده نام اصلی است یا نام اصلی به کل چیز دیگری بوده است؟

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام اصلی این شهر چه بوده؟ نام های تازی همه جعلی هستند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

هیچ ارتباط محکمی میان قشقایی های ایران با ترکان واقعی یا مغول ها وجود ندارد. کشکایی ( قشقایی ) ها از کشکه رود خوارزم ( قشقه دریا ازبکستان ) که بخشی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایسترگ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آرتا ( نیک و پاک ) ویل ( شهر و آبادی )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به احتمال زیاد نامش اسپهک بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی بیمار شدن است در پارسی میانه به ریخت ویمارؽنیدن بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پژوهیدن به معنی تحقیق کردن است و پژوستن ستاک گذشته آن است. پژوهنده یعنی محقق پژوهش یعنی تحقیق

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه ویزوستن بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفاوت نیوشیدن و شنویدن: شنویدن و شنودن فقط به معنی شنیدن هستند ولی نیوشیدن یعنی گوش دادن و فرمان بردن نیوشا یعنی حرف گوش کن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مِچیدن به معنی پلک زدن است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گواهیدن به معنی گواهی دادن است این کارواژه در پارسی میانه به ریخت گوگاییدن بوده است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گوبراک همان است که به غلط قبراق گفته می شود. گوبراسیدن یک کارواژه از پارسی میانه به معنای بیدار کردن است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

این واژه به ظاهر ترکی از واژه پارسی میانه گوبراک گرفته شده گوبراسیدن در پارسی میانه به معنی بیدار کردن است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کارواژه در پارسی میانه به ریخت گَرامیگؽنیدن بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کارواژه در پارسی میانه به ریخت کُخشیدن بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروغیدن به معنی روشنایی دادن است این کارواژه از فروگیهیستن در پارسی میانه آمده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه به معنی پیش رفتن است ستاک گذشته آن هم می شود فرنفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرگنیدن در پارسی میانه به معنی متلاشی شدن است ستاک گذشته آن هم می شود فرگستن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کارواژه در پارسی میانه به ریخت شنازیدن بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه به معنی شرمسار شدن است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شادیدن مصدر جعلی نیست برگرفته از شادیهیستن در پارسی میانه است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستاک گذشته ریسیدن می شود رِشتن نه ریشتن ریشتن ستاک گذشته ریشیدن است به معنی زخمی کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه به معنی دروغ گفتن است ستاک گذشته آن هم می شود دروختن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشنگیدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پِشِنگه در گویش بانشی به معنای قطره های آب پاشیده شده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تهیه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه به ریخت پسازیدن و پساختن بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرستیدن به معنی مراقبت کردن است ایرانیان به واقع آتش پرست بودند یعنی از آتش مراقبت می کردند. به کار بردن واژه پرستش به جای عبادت یک غلط مصطلح است. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستاک کنون پروستن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بُرزیدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاد کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک واژه آرامی به معنی پوست است، واژه جلد در زبان تازی هم ریشه در آن دارد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتمال بسیار دارد که کارواژه هزواریدن با کارواژه زواریدن مرتبط باشد که به معنی لاغر شدن است. چون در هزوارش از تعداد وات ها کاسته می شود و هر چه واژه ...