پیشنهاد‌های آرش ایرانپور (٤٣٩)

بازدید
١٢٩
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زدی ( Zodi ) شیره درخت بادام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیچی بزرگ بدون محور ثابت برای پشم چینی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریخت درست این واژه چاکو است چاکو یعنی ابزاری برای چاک دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان چلاندن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از بخش های شهرستان انشان ( بیضا ) است که مرکز آن روستای بانش می باشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاسه کوچک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از گویش های زبان پارسی است که در روستای بانش و برخی از روستا های دیگر بخش بانش بدان سخن می گویند. بسیاری از واژه ها که در گویش معیار با واژه هاز ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی گویش های پارسی به حیاط اوشا ( Owšā ) می گویند. این واژه پارسی می تواند جایگزین واژه تازی حیاط نیز باشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هسواچ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

استوره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صعب: دشوار عبور: گذر دشوار گذر = دشگذر ۱ - واژه دشگذر را استاد دهخدا تایید کرده ۲ - واژه سخت متضاد نرم است و دشوار متضاد آسان، سخت را نباید به جای د ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ - واژه قرمه به واژه گرم نزدیک است شاید ریشه نخست آن گرمه بوده است. ۲ - شاید این واژه از گُر آمده باشد، ( گر گرفتن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قَمه: رزم افزاری که از کارد بزرگ تر و از شمشیر کوچک تر است. قمه دولبه و بدون خمیدگی است،

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

واژه قاشق برگرفته از واژه کفچک بوده است که در این واژه زدایشِ آوایی ف رخ داده است و به دیسه کچک در آمده و سپس با دگرگونی آوایی ک←ق به قاشق دگرریخته ش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوابگاه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناوردایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وردا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وردایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وردش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وردا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناوردا واژه ای پارسی به معنای غیر قابل تغییر است که عبارتی تازی می باشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وردا واژه ای پارسی به معنای قابل تغییر است که عبارتی تازی می باشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همامون واژه ای پارسی به معنای متقارن که واژه ای تازی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی میان دج و آوه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماست بسته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نارسنگ رنگ ناری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

قرمز جگری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش بانشی این را چَرک ذرت می نامند. که به معنای زلف ذرت است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمت نام اصلی سرزمینی است که عرب ها آن را مصر و انگلیسی زبانان با الگوگیری از یونانی ها آن را ایجپت نامیدند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از شاهان خسرویانی گرجستان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرماندار شوش در سال های پایانی اشکانیان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از شاهان پادوسبانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از شاهزادگان باوندی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از شاهان پادوسبانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آفریدون گونه ای دیگر از نام فریدون است، نام یکی از شاهان پادوسبانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستی واژه مهن را به عنوان مخفف واژه میهن پیشنهاد کرده بود تا بتواند جایگزین واژه وطن شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تپش شدید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه Forest به معنای جنگل است. واژه Jungle به معنای بیشه است. جنگل از بیشه بزرگ تر است و بیشه می تواند گوشه ای از جنگل باشد که تراکم گیاهی بیشتری ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه Forest به معنای جنگل است. واژه Jungle به معنای بیشه است. جنگل از بیشه بزرگ تر است و بیشه می تواند گوشه ای از جنگل باشد که تراکم گیاهی بیشتری ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاز: نیای تازیان در اوستا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرواگ، پسر سیامک و پدر هوشنگ در اوستا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشاگ، خواهر دوقلوی سیامک در اوستا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از سرداران یاریگر داریوش بزرگ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مِه ( بزرگ ) ان ( پسوند ) = مِهان، نامی پسرانه مَه ( ماه ) ان ( پسوند ) = مَهان، نامی دخترانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیروان: ۱ - نام شهری در قفقاز جنوبی ۲ - نام شهر در خراسان شمالی ۳ - نام پسرانه ایرانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بها در عربی به معنی روشنی است و در پارسی به معنی قیمت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از جشن های ایرانی