ترجمههای زباری (٢٦٥)
برای اثبات این، باید توانمندی پلیس را زیرسوال ببری.
قصد من خدشه دار کردن دستاوردهایش نبود.
نباید کسی را به دلیل داشتن عقاید مذهبی متفاوت تحقیر کنیم.
هر چقدر نرخ بهره بیشتر باشد، خطرپذیری مالی بیشتری خواهد داشت، که صد البته، مثل شمشیر دو لبه ست.
به رد دود جت که در حال پخش شدن بود خیره ماندم.
این در مرام و نهاد من نیست که درباره ی مسائل پیش پا افتاده غر بزنم.
او همیشه از یک بنیه قوی برخوردار بوده است.
او به نحوی یک ابرمرد در حوزه اندیشه می باشد.
تظاهر به اندیشمندی هرگز از خصیصه های وی نبوده است.
او همه مردم را از لحاظ فکری پایین تر از خودش تصور می کرد.
تولدت مبارک! ای تو که فردی جذاب، خردمند، روشن فکر و تماماً با شکوه هستی.
داگ اروین، تاریخ شناس تجارت دانشگاه دارتموث اذعان کرد: "
اما بیلی ریپکین بودن هم آنقدر نمی توانست کار ساده ای باشد، توپ زن لیگ برتری بدون استثنا که گردن خود را برای دیدن اخطاریه کج کرده بود و در حالیکه خبرن ...
یک زمانی تصور می کردم که یک قضیه عادی و معمولی است
بقیه روزهای تابستان خیلی عادی گذشت.
اگر نگوییم که یک شاگرد بی نظیر است، خیلی سخت کوش است.
از آن زمان بود که مایکل یک زندگی معمولی را ادامه داد.
او از جای برخاست، نگاهی تحقیر آمیز به کرانستن ون انداخت و به دنبال سایرین خارج شد.
راتن نیز دیدگاه به شدت تحقیر آمیز نسبت به همکارانش اتخاذ کرده بود.
به دود جت که در حال پخش شدن بود خیره ماندم.
اخراج های روز به روز ناشی از اقتصاد رو به زوال، روزنه ای از فرصت را برای جوانی باز نمود که همیشه در کمین نشسته بود.
نگاه تحقیر آمیز همسرش، او را ساکت کرد.
او حمله ( انتقاد ) حقارت آمیزی به سیاست دولت اعمال کرد.
او اهانت آمیزترین متلک هایش را برای روزنامه نگاران نگه می دارد.
ارزش های باستانی در جامعه کنونی در حال زوال تدریجی هستند.
همانطور که جان با سرعت بالا نزدیک شد، مشاهده کرد که صف ترافیک جاده را مسدود کرده است.
در نتیجه، قید و بندهای ایده های سنتی را در هم بشکنید، در تجارت جهانی در حداقل زمان ممکن بپیوندید، رشد اقتصادی مدل باز و توسعه اقتصادی مناطق فقیررا تس ...
برای اولین بار طعم اسارت را بکشید.
اما به دلیل قید و بند ایده های سنتی، بسیاری از مناطق، واکنش های نامناسب مختلفی بروز داده اند
او گفت که او مردی قاتل و روان آزاری متوهم بود.
آیینه های چیده شده در سرتاسر دیوارها، توهمِ فضایی بزرگ تر را القا می کرد.
آنها این توهم را داشتند که دیگر نتوانند مشکلات خودشان را حل کنند.
ناشنوایی و وزوز گوش دو حالتی هستند که ممکن است مرتبط باشند یا خیر.
خانمش وزوز گوش دارد و خودش یک گوش خوب و یک گوش معیوب دارد.
از دیگر علائم خطر، صدای وزوز گوش است، یعنی وضعیتی که با صدای وزوز درون گوش بعد از شنیدن صدا رخ می دهد.
با خاطری آسوده توانست که سخنرانی خود را با موفقیت به اتمام برساند.
قایق نجات اغلب دریانوردان کشتی شکسته را نجات داد.
او پیش بینی خوبی داشت که قبل از شروع بارندگی، لباس های شسته را به داخل آورد.
آب آلوده را خالی نکنید تا زمانی که آب سالم اورده باشید.
ای کاش از فرهنگ جامع جملات آنلاین مان بهره ببرید تا به طور روزانه پیشرفت کنید.
هنگامی که گروه نوازندگی وارد صحنه شدند، هیجانی همگانی به وجود آمد.
آشفتگی بی موردی به موجب هیجانات رسانه ها و اطلاع رسانی غلط به وجود آمده است.
جمعیت کنار رفتند تا رهبران گیر نیفتند.
مدیر حساب امنیتی باید رمز راه انداز را داشته باشد. Get the boot در این جمله اصطلاح اخراج نیست.
به نظرتان وقتی شرکت تعدیل نیرو کند چه کسانی اخراج خواهند شد؟
او نفوذی مخرب بودو سرانجام بعد از یکی دو سال اخراج گردید.