پیشنهاد‌های حسین رحمانی (٤٤١)

بازدید
٦٨٣
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عملیاتی، کاربردی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شیفته کردن، مجذوب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نابودی جمعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مغازه گرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دهه شصتی های خوش گذران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نگهداری در انبار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی یا چیزی که سرنخ امور را در دست دارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کم کد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دادهٔ لحظه ای

پیشنهاد
١

سرمایه گذاری جسورانهٔ شرکتی، سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Regulatory technology یا فناوری های مقررات گذاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بانک چالشگر، بانک مبارزطلب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مدل تجاری بنگاه به مشتری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

فرضیه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بنگاه به بنگاه، میان بنگاهی، میان شرکتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مداخله تکنولوژی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

واقعیت گسترش یافته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بازنمایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یکپارچه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خویشتن دار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

جاسازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از طریقِ، با استفاده از، به واسطهٔ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

نزدیک کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دیدزدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حضرت والا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

واپسین، آخرین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اشتیاق انگیختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

درهم آمیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کم اهمیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پراحساس، احساس برانگیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسیار تجملاتی، تجمل افراطی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

صرافی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گارامانت. ( اِخ ) طایفه ای از ساکنین لیبیا. هردوت گوید که آنها بالاتر از ناسامنها سکنی دارند، و از آدمیزاد فرار میکنند و هیچگونه اسلحه ندارند. ( ایرا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بسته به

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نادیده گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

هم خوابه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آشنا، عادی، معمولی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برترانگاریِ دین و آیین خود، برترانگاری، پیروزنمایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرفایده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کاری را راه انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

وسواس به خرج دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

something comes naturally to someone این کار در ذاتش است، این کار برایش راحت است، این کار برایش مثل آب خوردن می ماند،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

گلوله گذاری، خشاب گذاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

[حمل ونقل هوایی] دور پهلوگرد، غلت هواگَرد با زاویه ای مشخص که هواپیما برای دور زدن در آسمان انجام می دهد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نمایش دهنده [کسی که در بستر اینترنت ویدئو نمایش می دهد]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مفت سواری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در مواردی که برای تأکید بیشتر به کار می رود، می شود از معادل هایی استفاده کرد که تأکید را برساند. مانند اصلاً. مثال: He can't really move. اصلاً نم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بی خود شدن، از خود بی خود شدن، اختیار از کف دادن، اختیار از دست دادن، هیجان زده شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نتایج نامشخص، نتایج غیرقطعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فردمحور