targeted

انگلیسی به انگلیسی

• armed with a target, protected with a target; intended to; established as an aim or goal

پیشنهاد کاربران

معناهای کمی دورتر این واژه می تونه �تخصصی�، �ویژه� و �محدود� باشه.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : target
✅️ اسم ( noun ) : target
✅️ صفت ( adjective ) : targeted
✅️ قید ( adverb ) : _
مقصود ، مورد هدف
نکته: این کلمه تست کنکور زبان تخصص 1401 بوده است.
targeted
هدف گیری شدن
Considered as a goal
هدفمند
هدف، goal , plan
مورد نظر
هدفگذاری شده
هدف دار. هدف مند
هدف، هدف گیری شده، هدف رفته، هدف گرفته شده، مورد هدف، مورد نشانه، مقصود، مورد نظر
مشخص/ نشانه گیری شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس