پیشنهاد‌های پرهام پوست فروش (٨١)

بازدید
٤٥٠
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Get grounded

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

To marry someone ازدواج کردن هم میشه. I'm not ready to take the plunge yet

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

پرده برداشتن از

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زمین گیر کردن. متوقف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

با سلام، در انتهای معانی این کلمه، نوشتید کبریت ساز در حالی کبریت ساز سر هم نیستش یعنی Match maker ممنون میشم تصحیح بفرمایین.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Do you understand? Do you know what I am saying?

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گزارشگر ورزشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Give a party - have a party - throw a party

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

داستان های عاشقانه افسانه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ازدواج دونفر که به خاطر شغلشان در دو شهر دور از هم زندگی می کنند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

طراحی یا نقاشی سریع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

از خنده منفجر شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراقب اوضاع بودن look after things for them while they are somewhere else

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعقیب کردن و گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Feller یا fella همون fellow هستند به معنی مرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوئل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

سر جاش برگرداندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فشرده. فشردنی For example: Squeezable bottles

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برای گرمی بقچه پیچ کردن مثل بانداژ کردن دست برای گرم نگهداشتنش Her right hand was wrapped up in bandages

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

I don't know

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Class= good, great I'm class!=I'm good

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حمل ونقل هوایی مایحتاج به حادثه دیدگان There are plans to airlift food and medical supplies to the area

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

متعهد شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گم شو!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

جراحت پوستی ناشی از سایش پوست به زمین در تصادفات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مکعبی For example: beef kabob cubes

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه هویج

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوجه فرنگی زیتونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در بعضی نقاط آمریکا به فلفل دلمه میگن Pepper=bell pepper For example: multicolored peppers

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

"جوابشو نمی دونم" A response when one does not know the answer to a question. A : " How long has this milk been in the fridge ? " B : " Beats me . ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Very calm