پیشنهادهای بهنوش عافیتطلب (٤٥٢)
خبر آوردن مثال: it was reported that: خبر آوردند که
صالحین
نصوص وحی
مُرشد
زنادقه
( در متون قدیمی ) مُقام کردن به سمنان آمدم و آنجا مدتی مُقام کردم. ( سفرنامۀ ناصرخسرو )
دوشین
نصوص
مذمت
[در علم حدیث] سلسلۀ اِسناد به معنی زنجیرۀ تشکیل شده از راویان تا صاحب سخن
عصمت
[در الهیات و فلسفه] امر عَدَمی
غلام
خاله خان باجی
راه دادن
[در علم کلام] حدوث زمانی
[در فلسفه] معرفت یقینی
هابط، فرودآینده
تأویل
مُجَسِّم
( در الهیات ) تجسیم [به معنای جسمانیت خداوند]
فقط و فقط
[در حقوق] احوال شخصیه
[در متون فقهی] مصلحت راجح
هجرت Migration of the Prophet Muhammad هجرت پیامبر اسلام
سیره Prophetic precedent: سیرۀ نبوی
حجّت
مَفسَده
محاسن
با لحنی طعنه آمیز
اوهام
آزادمنشی
( در متون اسلامی ) شعائر
( در متون اسلامی ) زکات
مشتمل بر
در wise purpose: حکمت
to be disturbed به تنگ آمدن
وحدت وجود
فنا فی الله
( در اصطلاح فقه ) اباحی گری
( در متون اسلامی ) تشریعی
تکوینی
دَمه ( مقداری راه چوبی به زمین فروبرده بودند تا مردم روز برف و دمه بر هنجار آن چوب روند. - سفرنامۀ ناصرخسرو ) دمه: باد شدید همراه با برف، باد و بر ...
تَحاشی ( زنان و مردان ایشان بر دکان ها نشسته شراب می خوردند بی تحاشی. - سفرنامۀ ناصرخسرو )
ایام مسترقه
امیر المؤمنین
مهترزادگان ( هزار مرد از مهترزادگان ولایت در آن قلعه هستند. - سفرنامۀ ناصرخسرو )
دوره ( و گویند که هزار و چهارصد رودخانه در دریای آبسکون می ریزد و گویند یک هزار و دویست فرسنگ دورۀ اوست. - سفرنامۀ ناصرخسرو )
برشمردن
زاد ( زادی اندک داشتیم، برادرم به دیه رفت تا چیزی از بقال بخرد. - سفرنامۀ ناصرخسرو )