تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

open the floodgates راه را برای ( چیزی/کاری ) باز کردن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

انگشت شمار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

black sheep در انگلیسی بار معنایی منفی دارد، اما گاو پیشانی سفید در فارسی بار معنایی مثبت دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حساب سازی کردن To alter financial records in order to commit or conceal fraud, tax evasion or theft

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمامدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سازمان امنیت و همکاری اروپا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاربر رامین فونتیک واژه درست است، براساس لانگمن /ˈempti/ براساس کمبریج /ˈemp. ti/ براساس مریام وبستر ˈem ( p ) - tē، که p را حذف نکرده، در پرانتز آور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کوره آدم سوزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به احتمال زیاد داستان UK Band درست باشد، چون آقای دکتر کوروش صفوی هم این واژه را مجهول الهویه می دانند و معادل فارسی آن را ناسوده می دانند که بسیار ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Oxford: punishment that lasts forever after death Cambridge: a state of punishment which goes on for ever, suffered by evil people after death Americ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاربر سید محمد راجع به درست است نه راجب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به پیروی از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حقوق: آزادی مشروط - مجازات تعلیقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سخت به باد انتقاد گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

dashboard ( داشبورد ) به قسمت پشت فرمان اتومبیل که درجه بنزین و کیلومتر شمار و . . . قرار دارد گفته می شود. glove compartment به محفظه کوچک سمت شوفر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاربر یوسف: "What is the difference between special and especial?" The meanings of the adjectives special and especial are very similar. They both m ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حتما نباید رنگی رنگی و کوچک باشه، در ابعاد بزرگ، یه جورایی شبیه پیانو برای اجرای موسیقی استفاده میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در سر داشتن ( افکار بد، ترس، امید )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

پذیرای چیزی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاربر محمد جواد احمدیان: به پاخاستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

clean forget: پاک فراموش کرده بودم، پاک یادم رفته بود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وفق دادن درست نیست دوستان، immerse oneself in sth یعنی خود راوقف کاری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پت پت کردن موتور اتومبیل یا وسایل دیگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Lent is a period of 40 days during which Christians remember the events leading up to and including the death of Jesus Christ. The 40 - day period is ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ارجاع نقش های مشابه ( در نمایش یا فیلم ) به هنرپیشۀ بخصوص ( مثلا ارجاع نقش آدم جنایتکار ) ، مثلاً Though often typecast as a villain, he was rewarded ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازار اقتصادی ترجمه کاملا غلطی است. اقتصاد بازار ، ترجمه درست این ترکیب است، همانطور که کاربر محمد توضیح داده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

راه حل واکنش عکس العمل چاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اگر جگر گوشه مد نظر نویسنده باشد از offspring استفاده نمی کند، چون جگرگوشه بار معنایی خیلی مثبتی دارد، در حالی که offspring طبق تعریف لانگمن بار معنا ...

پیشنهاد
١

مترادف swing at حمله کردن به هجوم بردن به محکم زدن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پلکان پیشرفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مادربزرگ مادربزرگی، مثل granny shoes

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماکارونی به شکل فرمی و اسپاگتی رشته ای است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مو به مو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدون فوت وقت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشنیده گرفته شدن بی اعتنایی کردن . All her appeals for help fell on deaf ears همه درخواست های او برای کمک نشنیده گرفته شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

لغویدن، کنسلیدن! دریغ از کمی خلاقیت و بهره گیری از توانایی های زبان فارسی برای واژه سازی. صرفا اضافه کردن پسوند یدن به آخر همه کلمه ها، چه عربی، چه ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاش تا جای ممکن از ترکیب نامأنوس غیر قابلِ و قابلِ. . . کمتر استفاده کنیم: غیرقابل تصور بود= تصور کردنی نبود/تصورناپذیر بود/در تصور نمی گنجید غیر قاب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اسم: اصول، ضوابط فعل: سربسته گفتن، به طور ضمنی گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

کاربر حسین، چطور در آخر هفته بعد، یعنی در آینده، مسابقه در حال برگزاریه؟ همه ساختارها زبان انگلیسی با زبان فارسی تطابق ندارد و در این موارد باید جمل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

املای درست این واژه طبق فرهنگ املایی: ایدئال به همان ترتیب که معادل idealist/idealism می شود ایدئالیست/ ایدئالیسم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عامیانه: شکم زنی را بالا آوردن به نقل از فرهنگ پویا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نبش قبر کردن گذشته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

هشدار ( حقوقی ) اخطاریه، اخطار رسمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاربر عجمنده، لطف می کنید درباره نحوه ساختن این ترکیب و ریشه آن توضیح دهید؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گویی، گویا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاربر mohad میشه یک مثال بزنید و ترجمه کنید؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رخنه کردن نفوذ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مقصر، گناهکار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاربر غزال سرخ، واقعا مطمئنید دیکشنری هزاره همچین معادلی برای as well as آورده! حتی در دیکشنری های لانگمن، کمبریج، وبستر، کالینز و. . . آمده: besides ...