پیشنهادهای عليرضا كريمي وند (٧٣٦)
palladian معرفتی، وابسته به معرفت و دانش noeticشخص دانا و فکور، ادراکی، معرفتی، هوشی، ذهنی، قیاس منطقی، اندیشه ای، تفکری، فکری، ذهنی، ادراکی، وابسته ...
محسن یعنی ماه تابان دلم ، نیکی نیکوکار محسن ماه عشق که دل عاشق معشقوق خود را به خوشبختی مسرور درخشانی نورانی میرساند
پرتوی ماهتاب
bashfulness محجوبیت، نجابت
سربلندی gratification Mother's presence, ornament and gratification حضور مادر زینت وسربلندی
Mother's presence, warm heart حضور مادر ، دل گرمی
سنه قربان ، جانیم آنا، فدای تو مادر
تابع ریاضی
برنامه ممتاز privieged program
مجانب ها Asymptotic
computable function تابع محاسبه پذیر function تابع ریاضی Function except correct Pure
computable function تابع محاسبه پذیر
آرام جانم My love, Best Father To our children عشقم ، بهترین بابا برای فرزندان ما
My love, you remember the beautiful memories of my childhood عشق من، خاطرات زیبا از دوران کودکی من را به یاد می آورید
Lovely babies نوزادان تازه متولد شدگان دوست داشتنی
We make life with love ما با عشق زندگی می کنیم make love to you عاشق تو هستم
یکپارچگی ، داشتن همسر ( تاج سرم ) Love to mohsen عشق به محسن
Be the best mother for our children ( in the futur بهترین مادر بودن برای فرزندان ما ( در آینده )
the advancement of learning پیشرفت دانش
رو به پیشرفت
Look at the crowd of books نگاهی به جمع کتابها Progressing رو به پیشرفت
معتبر
مطابق، موافقت In accordance with your comments مطابق با نظرات تو
Love the husband family In the heart عشق خانواده شوهر ( همسر ) در قلب
شرافت ، آقا منشی، اصالت، بزرگی dignity شأن ، وقار ، رتبه magnitude اهمیت ، شکوه
سارا یعنی خالص هاجر مادر اسماعیل و سارا مادر إسحاق
مرحان یعنی جواهر دریا مرجان یعنی مرا جان ، جان من مرجان یعنی لب معشوق ( یرخی شراب ) مرجان یعنی مروارید کوچک
به استقبال آمدن Come to life
عهد رضایی Committing, Devotional تعهد، محبت آمیز
دوستانه
ثابت ، پایدار Love staying throughout our life عشق در طول زندگی ما ماندگار است Love constant throughout our life
lover up to the end life عاشق ماندن در تمام زندگیمان Love staying throughout our life عشق در طول زندگی ما ماندگار است
ثابت ، حقیقی
وفادارماندن loyal وفادار ، ثابت پا برجا
مفتخر بودن ، درخشیدن
تبدیل کردن به ، وارد شدن به
وارد شدن
هدایت کردن legalism رستگاری کردن
Guidance هدایت کردن
خط Draw lines and borders خط و مرز کشیدن
علوم تجربی بخشی در واقع از علوم طبیعی ( روش علمی ، دانش های علوم زیستی ) است
استاد پایه
جذبه ای ، دانای عمق عشق که عشق حقیقی بر وی آشکار میشود خمسه یعنی ترانه نیمه هوشیار که جذب عشق میشود ، حالت آرامش و ریلکس
محسن بمعنی همسر نمونه ، محسن نیک نیکو ، ذات نیکی داشتن
در دسترس ، قابل دسترسی
عزارداری
نیکوکار ، نیک بخش ، محسن مثل درخشش ماه تابان قلب را تصرف کردن
فاطمه یعنی پرهیزگار ، جدا کننده حق از باطل ، دور شده از همه ی بدی ها جداشده از آتش جهنم بانوی نمونه
بافت اصلی ستاره مغز غده ستاره
همنشین ، همنزدی Blessed Companion همسر خوشبخت