پیشنهادهای عليرضا كريمي وند (٧٣٦)
بی توجهی کردن Just shut up and get on with your work! خفه شو و بروپی کارت
بوس kiss to mother بوس به مادر
فرخنده ، مبارک
اهداف بالاتر
پیروی کردن ، مطابق In accordance with my husband مطابق با همسرم
پیروی کردن conform with husband
پیروی کردن Follow my love پیروی کردن از عشقم
هر چی whatsoever he says هر آنچه او بگوید you say هر چی تو بگی
What ever Mohsen says هر چه محسن بگوید
نماد تصویر The classroom icon is still there
ASSONANCE هم آوا
دمساز. جون جونی
کامروایی ، موفقیت
بوی خوش عطر
شاداب. شیره دار پر آب آبدار
کوشش کردن تلاش کردن جان کندن
حدس درست
فردا شروع کن
الماس truth bliss The welfare of love is like a diamond in the heart of man. سعادت حقیقی رفاه عشق مانند الماس در قلب انسان است.
سعادت حقیقی سعادت حقیقی رفاه عشق مانند الماس در قلب انسان است. truth bliss The welfare of love is like a diamond in the heart of man.
جهشی Doing good intention mutational
نجابت خانوادگی ● منزه، فرهیخته، آموخته و آراسته
انگشتری ، پر هونک ● تاج، حلقه ی زینتی حلقه زر یا گوهر
stage coach پدربزرگ، دلیجان
در روانشناسی بمعنی تثبیت شدگی ثابت محکمی ثبات
ذهن nice mind of fish ذهن خوب ماهی
ذهن خوب ماهی
رساندن to deliver the brick to Mousa برای تحویل آجر به موسی برای رساندن آجر به موسی
دادن to deliver رساندن to deliver the brick to Mohsen برای تحویل آجر به محسن
هوشمندی ، فهم و خرد
آنتن On the roof, I gave him a brick beside the roof antenna در پشت بام، من به او یک آجر در کنار آنتن پشت بام دادم
حرکت کردن Action move حرکت اقدام
روی گردن قرار دادن بر روی گردن انداختن
آینده اندیش
مسئولیت دار. مسئولیت پذیر accountable responsible
محسن معنیش همون نیکوکار ، همیشه آقامو ( عشقمو ) محسنم صدا میکنم مرسی خدا جونم که عشقی مث محسنم دارم
سنگ آجر give stone brick in the rooftop آجر سنگی را در پشت بام قرار دهید
پشت بام Put the bricks on the side of the antenna on the roof آجر را در کنار آنتن روی سقف گذاشتن Get a brick on the roof of someone
پشت بام
هیجانی Excitement هیجان
شاهزاده بودن ، ارشدیت
سعادت آور ، سعادت آمیز ، فرخنده ، مبارک
جفت شدن Pairing with the knee palatal جفت کردن با کام
همراه luck wiht you Accompanied شانس با شما همراه است
عملکرد ایفا action, practice, act, operation عمل عملیات follower دنباله رو
صبح دل انگیز
خندان، متبسم، خوشرو laughingخندان merry خوشحال
نگاه شگفت انگیز من
عمو
عروسک My doll name was Sarah اسم عروسک من سارا بود