perusal

/pəˈruːzl̩//pəˈruːzl̩/

معنی: مطالعه
معانی دیگر: (به دقت) خواندن، نیک خوانی، مرور، خوانش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or an instance of reading.

(2) تعریف: a careful examination or scrutiny.
مشابه: examination, scan, scrutiny

جمله های نمونه

1. an article that deserves careful perusal
مقاله ای که در خور مطالعه ی دقیق است

2. The agreement was signed after careful perusal.
[ترجمه احمد قربانی] قرارداد پس از مطالعه دقیق امضا شد.
|
[ترجمه گوگل]این قرارداد پس از بررسی دقیق امضا شد
[ترجمه ترگمان]قرارداد پس از مطالعه دقیق امضا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A cursory perusal of my file of pupils' pursuits in both primary and secondary schools shows similar experiences and reflections.
[ترجمه گوگل]مطالعه گذرا پرونده من از پیگیری های دانش آموزان در مدارس ابتدایی و متوسطه تجربیات و تأملات مشابهی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]مرور کوتاهی از فایل من از دانش آموزان در مدارس ابتدایی و متوسطه، تجربیات و بازتاب های مشابهی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The truly personal diary, intended for purely personal perusal, is a rare thing.
[ترجمه گوگل]دفتر خاطرات واقعاً شخصی که برای مطالعه صرفاً شخصی در نظر گرفته شده است، چیز کمیاب است
[ترجمه ترگمان]دفتر خاطرات شخصی واقعا برای مطالعه صرفا یک چیز نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Regular perusal will make clear which journalists might be most sympathetic to your particular style.
[ترجمه گوگل]مطالعه منظم مشخص می کند که کدام روزنامه نگاران ممکن است بیشتر با سبک خاص شما موافق باشند
[ترجمه ترگمان]مطالعه دقیق و منظم باعث خواهد شد که روزنامه نگاران با سبک ویژه شما همدردی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That does not suggest the outrage that a perusal of Hansard might beguile readers into expecting.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده خشمی نیست که مطالعه هانسارد ممکن است خوانندگان را در انتظار فریب دهد
[ترجمه ترگمان]این موضوع مبین خشم و خشم خوانندگان است که ممکن است خواننده را فریب دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But beware; after an hour or so's perusal in the sun/wind/strangely hypnotic odour, you may find your senses addling. In short, you may find yourself contemplating a snood.
[ترجمه گوگل]اما مراقب باشید؛ پس از یک ساعت یا بیشتر مطالعه در آفتاب/باد/بوی عجیب هیپنوتیزم، ممکن است حواس خود را افزایش دهید به طور خلاصه، ممکن است متوجه شوید که در حال فکر کردن به یک اسنود هستید
[ترجمه ترگمان]اما مراقب باشید؛ پس از یک ساعت یا با مطالعه دقیق در مورد بوی خورشید \/ باد \/ به طرز عجیبی خواب آور، ممکن است متوجه شوید که حواس خود را از دست داده اید به طور خلاصه، ممکن است شما خودتان را در فکر یک snood بیابید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A perusal of the letters which we have published has satisfied him of the reality of our claim.
[ترجمه گوگل]مطالعه نامه هایی که ما منتشر کرده ایم او را از واقعیت ادعای ما راضی کرده است
[ترجمه ترگمان]خواندن نامه هایی که ما منتشر کرده ایم او را از واقعیت ادعای ما راضی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We enclose our brief project plan for your perusal.
[ترجمه گوگل]ما طرح مختصر پروژه خود را برای مطالعه شما ضمیمه می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما برنامه brief رو برای مطالعه تو جمع کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On perusal, we found that part of the contents not conform to the original contract.
[ترجمه گوگل]در مطالعه، متوجه شدیم که بخشی از مطالب با قرارداد اصلی مطابقت ندارد
[ترجمه ترگمان]پس از مطالعه، متوجه شدیم که قسمتی از محتویات مطابق با قرارداد اصلی همخوانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Widely different was the effect a second perusal.
[ترجمه گوگل]اثر مطالعه دوم بسیار متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]این بار اثر دیگری به بار آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The perusal of the roman classics was at once my exercise and reward.
[ترجمه گوگل]مطالعه آثار کلاسیک رومی در عین حال تمرین و پاداش من بود
[ترجمه ترگمان]خواندن آثار کلاسیک روم در زمانی بود که اجر و پاداش من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A quick perusal of the latest Chinese economic indicators doesn't bolster one's faith.
[ترجمه گوگل]مطالعه سریع آخرین شاخص های اقتصادی چین، ایمان فرد را تقویت نمی کند
[ترجمه ترگمان]مطالعه سریع آخرین شاخص های اقتصادی چین، ایمان یک فرد را تقویت نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On perusal, we find that transhipment and partial shipment are not allowed.
[ترجمه گوگل]در بررسی، متوجه می‌شویم که حمل و نقل و حمل جزئی مجاز نیست
[ترجمه ترگمان]برای مطالعه، ما فهمیدیم که این محموله ناقص و ناقص اجازه نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مطالعه (اسم)
study, etude, reading, perusal

انگلیسی به انگلیسی

• attentive reading, attentive study
perusal is the act of reading a piece of writing fairly quickly, without concentrating very hard on it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : peruse
✅️ اسم ( noun ) : perusal
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
read
study
Look at the crowd of books
نگاهی به جمع کتابها
Progressing رو به پیشرفت

بپرس