پیشنهادهای عطار، محمد علی (١,١٦٥)
مَکَّة المُکَرَّمَة=رأس القُری= رَآی ساکن=رای أسود ساکن وسائد رَاَی: المکان قابل المشاهدة من بعید . . . کلمه" رأی" را مطالعه کنید.
أرای الرجل: ( کنایة ) ظهرت حماقته وتبیّنت الرأوةُ فی وجهه . . . أَ رَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلّی13 . . . به "رأی" رجوع شود.
الراءِی: الساکن الذی لایتحرّک . . . با رأی راءَی راءَا رااء راعی راوی اشتباه نگیر! به رأی رجوع کنید.
خوشگلِ مَنی؛ تو! جَمالی؛ انتِ! The beauty; You are, Mine! You are the beauty of mine! . . . مُنی مَنی مَنِی
آدم ( علیه السلام ) کشاورز بوده واین ادعاء که انسان نخست شکارچی بوده؛ کاملاً باطل هست وبی دلیل وفرضیه لاغیر هست. بعد از آخرین یخزدگی ( انجماد ) زمین ...
حتی ازدواج فرشته با دانشمند؛ غیر عاقلانه هست
رأی از فعل رءا :رعایت النظر مُشاهدة عینیّة ( بالعین ) نظر بعینه . . . با مرور زمان معنی "پیشنهاد"، "نظر"، "ایده" ، "فکر"، "حُکم" . . . اضافه شده ( ...
حقیقت #1 إِنِ الحُکمُ إِلّا لِلَّهِ ۖ یَقُصُّ الحَقَّ ۖ وَهُوَ خَیرُ الفاصِلینَ . . . در اوستا: sāngha گفتار دادگری سُخن داور حُکم ( رأی ) داور فرم ...
نظر #6 در اوستا: sima /سِیما/: ترس - وحشت - هدفِ ترس ووحشت کردن - إستخفاف
در اوستا: rāda /رادا/ raδa /رَذا/ =کاردار ( تقریباً "وزیر" به معنی امروزی"معاصر" ) . . . وزیر به معنای امروزی با وزیر در عربی دوهزار قبل تفاوتی زیا ...
رُوح:أرواح:از فعل راح - چون روح وارد بدن فیزیکی ( ماده - جسم ) میشه در زمان تشکیل "مُضغة" وخارج میشه در فوت هست وباقی نمی ماند. =کنایه از عدم بقاء ...
رَاح:یأتی ویذهب بدون ان یمکث. ریح:هواء یأتی ویذهب فهو مُریح: کنایة عن الخفّة ( خفیف ) إستراحة مستراح روح مَروحة مُریح مَرَح استمرح مرحان مرحانة مرح ...
رای آرامش برای آرامش دادن رای آرام کردن برای عیش وطرب آرام دا رام را . . . رأی ( عربی ) با "رای پارثی" هیچ ارتباطی ندارد به را دا رای برای for ab ...
حقیقت #4 نماد اولین شکرگزار انسانی از اسلام بود وهست. یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنّ ...
about God = خدارا about women = زن دا . . . رأی ( عربی ) با "رای پارثی" هیچ ارتباطی ندارد به را دا رای برای for . . . رجوع کنید
یه دزد بااسلحه وارد بانک شد، مردم حاضر بهش گفتن:باشه! أول برو به صف! . . . برگرفته از فیلم طنز"دزد عروسک ها".
زبان استعمار واستعمار زبانی؛ ( دوتا ) زبان نامفهوم برای عموم ودشمن دیرین هست که ازشان بی خبریم!
رای استواری برای حقیقت برای پایداری . . . راسته بازار راست گوشه راستا . . . رأی ( عربی ) با "رای rāy " هیچ ارتباطی ندارد به : را دا رای برای for a ...
نمیدانم: بی سوادی منجر به بی ادبی هست، یابی أدبی منجر به بی سوادی؟؟؟ انگار دورو یک سکّه هست. امّا آنچه مُسلّمه: دفع ورفع بی أدبی درأولویّت هست نه م ...
ترجمه تحت اللفظی ( گرته برداری ) از حیوان = ذات الحیات جان وار . . .
رای نشستن برای نشست . . . رأی ( عربی ) با "رای rāy پهلوی " هیچ وصلتی ندارد به : دا را رای برای for about . . . بپیوست
For God's Sake تو را خدا = تو رای خدا = تو برای خدا . . . خدا را = خدا دا = خدا رو = about God for God . . . رأی ( عربی ) با "رای rāy پارثی " هیچ ا ...
رای زدند برای "حرف" زدن . . . رأی ( عربی ) با "رای rāy " هیچ ارتباطی ندارد به : را دا رای برای for about . . . رجوع کنید . . .
دلیر = رای دل = برای دل =دا دل = دل را = جوانمرد . . . رأی ( عربی ) با "رای rāy " هیچ ارتباطی ندارد . . . را دا رای برای for about . . . مطالعه ک ...
مُؤرِّخ وقتیکه قضاوت میکند ورأی خودبرواقعیت ماجرا تحمیل میکند؛ دیگه اسمش مؤرِخ وتاریخ شناس نیست. وعملاً پاهش فراتاریخ گذاشت! مَؤَرَّخ:dated تاریخ دا ...
for me: بخاطر من = من را home for us = خانه ما = ما را خان this shop for kids only = این فروشگاه فقط برای پچه ها بس کودک دا فروش گا I'm talking abou ...
برای راندن راراندن رای راندن . . . رأی ( عربی ) با "رای rāy " هیچ ارتباطی ندارد به : را دا رای برای for about . . . رجوع کنید
برای ایست را ایستادن رای پایداری را پایدار ماندن . . . رأی ( عربی ) با "رای" هیچ ارتباطی ندارد! به: را دا رای برای for about . . . رجوع کنید
حقیقت#1 مگه شوخیه!! نذررا میدهید ودو میلیون یتیم گشنه!؟؟ وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً8
حقیقت #2 عملاً؛ سیاست داخلی یعنی رسیدن به تک صدا هست واز بینبردن تکثُّر. حقیقت #1 با گزارش حذف شد بازنویس خواهدشد. . .
قسمتی از حرز ضدگلوله - ضدانفجار - ضد - شمشیر - ضدموشک. . . : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ أَدْخِلْنِی فِی لُجَّةِ بَحْرِ أَحَدِیَّتِک ...
وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ8 وِزر به معنی ثُقل صحیح نیست چون قرآن عربی مبین دو کلمه مت ...
کامِل العُقول: این مصطلح عُرفی متداول بود میان اعراب دوهزارسال قبل؛ به معنی پرداخت کامل ( بدون کم کردن یا تخفیفگرفتن ) ضرروزیان وارده هست یا دیّه ب ...
هرگز به مال و جاه نگردد بزرگ نام بدگوهری که خبث طبیعیش در رگست قارون گرفتمت که شوی در توانگری سگ نیز با قلادهٔ زرین همان سگست مردی به �ابن سیرین� گ ...
- جلد یا صندوق فاخر مرصّع بالجواهر. - القِرطاس:کنایة عن الوجه الأبیض الناصع الجمیل = ناصع البیاض. وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَیْکَ کِتاباً فی قِرْطاسٍ ...
حقیقت #4 دیدگاه #3 و#2 حذف شد! . . . حدیث"لاَ عَقْلَ لِمَنْ لاَ أَدَبَ لَهُ : قال الامام الحسن ( ع ) : �لا ادب لمن لا عقل له، و لا مروه لمن لا همه ...
کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ50 فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ51 این وصف افراد مُعاند وحرّاف واقاویل زد و . . . که از حقیقت می گریزند؛ انگار دیو سبع غول ...
. الأسد الابیض قاطع ومکسّر العظام فیجعلها هشیماً. . السیف قاطع العظم. . . . للأسد أکثر من ألفِ إسم.
سَقَر: سوء المَقَر یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلی وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ48 إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً66 . . . ما سَلَکَ ...
رقم خوردن رقم افتادن رقم زدن چگونه با پذیرش آنچه اتفاق می افتد، بهترین را رقم بزنیم؟ اتفاقات حدسی رقم خواهد افتاد! . . . بجای "رَقَم" بهتر از "رُغم" ...
اسَن: تلفظ بعض افراد مدعی باکلاس ( در تلفزیون زیاد دیده وشنیده میشه ) کلمه "اصلاً" هست. با مرور زمان افراد مدعی زبان شناسی هستند این کلمه ریشه کلمات ...
تعجبی ندارد که بعض افراد با سخیفترین ودروغترین وبی عقلترین وبی منطقترین اخبار وحرف ها و نظرات . . . موافقت میکنند وهم نظر دارند وباور دارند وهمراهی م ...
در اسطوره یونانی به معنی إلاه مُنجی از فاجعه آخر الزمان هست. ( البته غول مانند هست! ) به این خاطر قمر زحل، تیتان نام گذاری شده چون دانشمندان سیّارات ...
این عبارت با فحش اشتباه نگیر!
رایگان= رای همه گان ( پارثی ) = برای همه گان ( فارسیN ) = عمومی ( عربی: للعموم ) = puplic. . . for puplic use . . . رای با رأی ( عربی ) هیچ ارتباطی ...
غارت از غَر ( نه قر - قارت ) : بازگرداندن آنچه از دست داده شده یا دزدیده شده به صاحب اصلیش هست = إسترداد أموال غصب شده = استرداد حقّ مالکیّت = . . . ...
أُلُوهِیَّت و إلاه ( إله ) وآلِهة و ألَهَ . . . از کلمة مقدّسه "الله" گرفته شده؛ نه برعکس! اصرار بر تغییر واژه های قرآن عربی مبین را تحجّر نکنید.
یکبار امتحانش کن! این وسوسه إبلیس والوسواس الخنّاس هست برای قدم اول برداشتن برای کسب حرام وارتکاب نخستین هر گناهی ونگاهی حرام تا عادی سازی بی حرمتی و ...
نَبک=نبط نَبَک المکان نبوکاً: إرتفع إنتبکوا القوم: إنطووا علی الشرِّ ( شرٍّ ) . النَبک: المکان المرتفع. توقَّلت الهضاب النوابک نَبَک - نَباک - نُبُ ...
کسانیکه ، برای تبرّک؛ قرآن هدایت را روی طاقچه میگذارد مانند بیمار ، برای علاج وشفا گرفتن؛ نسخهء پزشکی را در قاب نگهداری میکند هست!