پیشنهادهای سید روح الله حسینی (٣٥)
نقش بر آب کردن ( SYN: thwart )
بی ملاحظه
غیرقابل اعتماد
turn something on its head ۱۸۰ درجه فرق/متحول کردن ( یعنی کاملاً یه چیزی ۱۸۰ درجه برعکس میشه ) The coach's unconventional training methods turned th ...
برگ ریزون
جلب توجهانه
سرازیر شدن
روز مبادا
شکاف
بازداشت - بازداشت کردن بازداشتن
مخرب
پخش و پلا پخش شدن/کردن
بدون غرض
سقوط کردن ( مثلا از کوه - قیمت ها و غیره ) Her car swerved and plunged off the cliff. The unemployment rate plunged sharply. فرو کردن - فرو بردن H ...
امن - ایمن The house isn’t very secure – we need some new locks. Companies can offer secure credit card transactions over the Internet. با اعتماد ب ...
خلأ ( ناشی از از دست دادن کسی یا چیزی که با غم همراه هست ) Running the business helped to fill the void after his wife died. خلأ ( چیز مهمی ) The ...
تحویل دادن ( کالا - نامه - پیکیج و غیره به مکان یا فرد خاصی ) The morning mail has just been delivered. I’m having some flowers delivered for her b ...
وظیفه داشتن - موظف بودن ( SYN : oblige ) Tenants are obligated to pay their rent on time. be/feel obligated : وظیفه خود دانستن - احساس تکلیف کردن ...
دستگیری - دستگیر کردن ( کسی ) - اسارت - اسیر کردن The two soldiers somehow managed to avoid capture. Government troops have succeeded in capturing t ...
بخاطر هیچی We searched the whole area but all to no avail. Robbie had disappeared.
راه بدست آوردن پول برای زندگی Fishing is the main source of livelihood for many people in the area.
باعث و بانی چیزی بودن
آستانه ی تحمل
ارزش قائل شدن
secret : رمز - راز - سر secrete : ترشح کردن - تراوش کردن
جهت دادن
بیش از حد
مبنا - فرض اصلی مبنا را بر چیزی گذاشتن let us premise . . . بیاید فرض رو بر این بزاریم . . . یا بیاید مبنارو بر این قرار بدیم که . . .
corporation : شرکت بزرگ cooperation : همکاری - همدستی
بلا استثنا
انجام ندادن
invoke : فراخواندن - استناد کردن - متوسل شدن evoke : تداعی کردن یا زنده کردن یاد و خاطره ای
تنوع داشتن - گوناگون بودن - فرق داشتن
quiet: ساکت - آرام quite: کاملا
رفتار حسنه