تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I've had it . All i've done today is handle complaints

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

I apologized , but even then she wouldn't speak to me من عذرخواهی کردم ، اما با این وجود اون با من صحبت نکرد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هر فعلی که با out یا up بیاید یعنی کاملا . Die : مردن Die out : منقرض شدن - نابود شدن - مردن همه نمونه های یک گونه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دقت به تلفظ : /ˈplaʊ/ When spring comes , farmers plow the fields and plant seeds وقتی بهار می آید ، کشاورزان مزرعه ها را شخم می زنند و دانه می کا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

I want my own house ، even if it's a shack من خونه خودم را میخواهم ، حتی اگر یک آلونک باشد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I understand the general approach but i'm afraid that i'm getting bogged down in the details من رویکرد کلی را می فهمم ، اما نگرانم که در جزئیات گرفتا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بادبزن کاغذی مثل مدل چینی ژاپنی ها که چین چینی هستند و جمع می شوند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i botched things up so bad, i wish i could find a hole to climb into به قدری خراب کردم یا گند زدم که ای کاش می توانستم سوراخی برای بالا رفتن پیدا کن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

You may be able to pass unnoticed in a city, but in a village that's not possible شما ممکنه توی یک شهر بدون جلب توجه بقیه عبور کنید ولی در یک روستا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

After the rain had led up a bit, we made a dash for the car وقتی باران فروکش کرد ما سریع رفتیم که ماشین بگیریم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قهرمان کنونی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sorry, but it all came about so suddenly that i haven't got a handle on the situation ببخشید اما اینقدر ناگهانی اتفاق افتاد که من سر در نیاوردم چی شد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره دوم دبیرستان Junior high: دوره اول دبیرستان - راهنمایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Junior high : راهنمایی ( دوره اول دبیرستان ) Senior high : دبیرستان ( دوره دوم دبیرستان )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Live high on/off the hog : لاکچری زندگی کردن - زندگی بر وفق مراد بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Live high on/off the hog

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Live high on the hog لاکچری زندگی کردن زندگی بر وفق مراد بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Tie a tie : گره کردن کراوات

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dislike or some other negative emotion, or that is intended to be amusing. "Anna pulled a funny face at the girl" 1 - شکلک در آوردن برای خنده و شوخ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

produce a facial expression that shows dislike or some other negative emotion, or that is intended to be amusing. "Anna pulled a funny face at the g ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I got it through my head that my parent's strict rules were for my own benefit من فهمیدم مقررات سخت والدینم بخاطر سود خودم بود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

inconvenience oneself to do something, bother or trouble to do something خود را به زحمت انداختن برای انجام کاری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Come in handy : بدرد بخور - مفید - چیزی که یه روز به کار آدم میاد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to always do something or to take particular care to do something: همیشه کاری را انجام دادن یا مواظب بودن که اون کار را انجام بدهی She makes a point ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to always do something or to take particular care to do something: همیشه کاری را انجام دادن یا مواظب بودن که اون کار را انجام بدهی She makes a point ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای بیادسپاری با عبارت : To put it bluntly: به صراحت میگم ، بی رو در بایستی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As is often true : اغلب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Child prodigy : child genius, very intelligent child a child prodigy is a child with a very great talent, such as the ability to play a musical inst ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دمبل میله کوتاهی دارد و یک دستی است و با میله وزنه برداری که با دو دست نگهداشته می شود ، فرق دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای بیادسپاری : Dormitory : خوابگاه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Reach for the moon . Even if you miss you'll land among stars. همت بلند دار . اگر حتی موفق نشوی بین ستاره ها فرود میایی .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Informal Disgusting : چندش آور

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Spell : nail clipper

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Enthusiastic about something علاقمند به چیزی بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Spell :emotional

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Floppy disk دیسک نرم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/Develop a dislike for something SOMEONE از چیزی یا کسی بدت آمدن مثال : قبلا یه غذایی دوست داشتی حالا بدت میاد قبلا از کسی خوشت میومده حالا بدت م ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Commonly used for exaggerating

پیشنهاد
٠

سلیقه حساب کتاب نداره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You're driving a limo now. That's awesome. I've moved up in the world. تو لیموزین می رانی . عالیه. من ترقی کرده ام .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an onion - flavored corn snack میان وعده ذرت با طعم پیاز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Knock - up test : تست بارداری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Portobello شهرکی در ایتالیا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I wacked you with that mallet من با اون چوگان محکم به تو ضربه زدم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the curly endive. "a salad of fris�e, bacon, and rabbit confit" آندیو فرفری که در سالاد استفاده می شود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

other people in general. "this has restored my faith in my fellow man"

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a yellowish or brownish bitter - tasting organic substance present in some galls, barks, and other plant tissues, consisting of derivatives of gallic ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Break up line : جملاتی برای بهم زدن رابطه عاطفی Pick up lines : جملاتی برای شروع رابطه عاطفی - مخ زدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fort : قلعه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناسب رابطه ای it's telling someone that others would be lucky to have them around. It's usually used between friends or acquantances to describe th ...