تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تخم کتان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال : پارک ماشین دقیقا بین دو ماشین دیگر با فاصله مساوی قرار گرفتن یک شهر بین دو شهر دیگر با فاصله مساوی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ پریده و مریض انگار بخواهی استفراغ کنی idiom. to look pale and ill as if you are going to vomit.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bedpan : لگن که زیر مریض بستری می گذارند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزارشگر ویژه - گزارشگر اهم اخبار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نویسنده گزارش ویژه A feature writer is a journalist at a magazine, newspaper, or online publication who is responsible for researching and writing fe ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزارش ویژه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Doorpost چهارچوب در باهو

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباس مشکی بلند مثل چادر ملی با روبنده زنان مسلمان کشورهایی مثل افغانستان و لبنان می پوشند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Is that leather or pleather? چرم است یا چرم مصنوعی؟

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به Level playing field

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Delicatessen مخفف آن deli است و از ریشه فرانسه - آلمانی - هلندی دارد . delicate - delicatenessاست The word deli is a shortened form, or common ni ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف آن deli است و از ریشه فرانسه - آلمانی - هلندی دارد . delicate - delicatenessاست The word deli is a shortened form, or common nickname, of de ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف آن deli است و از ریشه فرانسه - آلمانی - هلندی دارد . delicate - delicatenessاست The word deli is a shortened form, or common nickname, of de ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The apotropaic Yiddish expression, קיין עין הרע, kain ein horeh, 'no evil eye' ( in modern Hebrew, בלי עין הרע, bli ein ha'ra ) , is somewhat equival ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند برشتوک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ :زیرو کِرَک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you're a waiter in a restaurant, you wait on customers. That means you get their food for them, clean their table, bring them water, etc. پیشخدمت ...

پیشنهاد
٠

Hand and foot : با تمام وجود Wait on : پیشخدمتی کردن - خدمت کردن

پیشنهاد
١

Hand and foot : با تمام وجود Wait on : پیشخدمتی کردن - خدمت کردن

پیشنهاد
٠

Hand and foot : با تمام وجود Wait on : پیشخدمتی کردن - خدمت کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دفاع قانونی - دفاع محکمه پسند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Genic : مولد - زا Hallucinogenic : hallocinte genic توهم زا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه :hallucinate

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تازه . . . . به کنار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از موی این بز کاموا موهر درست می کنند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Inordinate : خیلی زیاد - بیش از حد :excessive

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی را انتخاب کن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Barring some unforeseen incident اگر اتفاق غیرمنتظره ای پیش نیاید

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بِرِزییِر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: بِرجِن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: شیک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:هَپهَزِرد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Haphazard: happen hazard ریسکی و بدون برنامه اتفاق افتادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

در روانشناسی تفکر سفید یا سیاه - همه یا هیچ - صفر یا یک در طبیعت هر ویژگی یک طیف است نه دو ابتدا و انتها . فردی که تفکر سیاه و سفید دارد از فهم ظرا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بانکداری سپرده ثابت in banking terms, CD means * certificate of deposit*. What is a certificate of deposit? The definition of certificate of de ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام سریالی آمریکایی هم هست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Now's our inning : دور ، دور ماست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه حالگیریی - چه ضد حالی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Speckle

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Speck

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

با گذشت زمان یک مسئله حقوقی منتفی میشه . به کنایه وقتی کسی مراسمی را دیرتر از وقت خودش می گیره هم میگویند جشن تولد یا سالگرد ازدواجی که در روز خودش ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با گذشت زمان یک مسئله حقوقی منتفی میشه . به کنایه وقتی کسی مراسمی را دیرتر از وقت خودش می گیره هم میگویند جشن تولد یا سالگرد ازدواجی که در روز خودش ...

پیشنهاد
٠

با گذشت زمان یک مسئله حقوقی منتفی میشه . به کنایه وقتی کسی مراسمی را دیرتر از وقت خودش می گیره هم میگویند جشن تولد یا سالگرد ازدواجی که در روز خودش ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Sell like pancake : مثل بنز فروش کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Knocker از ریشه naker :نقاره بعلت فرم ظاهری نقاره به معنی پستان زن هم هست . لطفا وقتی نمی دونید علامت اشتباه را تیک نکنید

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

TGIF خدا را شکر آخر هفته شد . جمعه شد ( informal ) thank God it's Friday. ( used to say that you are glad the working week is nearly over ) TGIF!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( informal ) thank God it's Friday. ( used to say that you are glad the working week is nearly over ) TGIF!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( informal ) thank God it's Friday. ( used to say that you are glad the working week is nearly over ) TGIF!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

And who by fire, who by water Who in the sunshine, who in the night time Who by high ordeal, who by common trial Who in your merry merry month of may ...