پیشنهادهای محمد حسین (٤٦)
استخوان بند انگشت
همه ی معنی های دوستان خوندم. تقریبا تمام دوستان معنی درستی ارائه دادند؛ منتهی یه چیز مهمی به نظرم از قلم دوستان افتاده و اونم اینه که bold به عنوان ی ...
به معنای "تصاحب کردن" یا "در اختیار گرفتن" جایی/چیزی است.
در هندسه چندضلعی ها، Vertex به معنی راس، Edge به معنی لبه و Face به معنی صفحه میشه.
ببینید دوستان طبق تعریف دقیق مریام وبستر، این کلمه به عنوان صفت به یک تصمیم گیری/قضاوت ( یا رای و نظر ) خوب و عقلانه اشاره داره که همراه با خویشتن د ...
این فعل به معنی هموار کردن/بهتر کردن یک شرایطی که تحملش سختی زیادی داشته، اشاره دارد. بنابراین؛ نزدیک ترین مترادف ها فعل های improve و better هستند. ...
علاوه بر معنای اشاره شده توسط دوستان، به معنی گروه موسیقی یا گروه تئاتر نیز معنی می دهد.
تقصیم بندی اقتصادی خانواده های ایرانی به ده گروه. به هر گروه میگن دهک دهک اول: ضعیف ترین دهک دهم: ثروتمندترین
این دسته از استادها می تونند مشابه هیئت علمی های معمولی ( tenure track ها ) عضوی از هیئت علمی باشند؛ منتهی فرق اساسی که دارند با اون ها اینه که وظیفه ...
این دسته از استادها می تونند مشابه هیئت علمی های معمولی ( tenure track ها ) عضوی از هیئت علمی باشند؛ منتهی فرق اساسی که دارند با اون ها اینه که وظیفه ...
سمت های پروفسور مهمان ( Visiting Professor ) و Professor in Residence ( نمی دونم معادل فارسیش چی میشه ) شامل اساتیدی مرتبه های علمی استادیار، دانشیار ...
سمت های پروفسور مهمان ( Visiting Professor ) و Professor in Residence ( نمی دونم معادل فارسیش چی میشه ) شامل اساتیدی مرتبه های علمی استادیار، دانشیار ...
در آکادمیک به معنی "مسیر تصدی" یک استاد عضو هیأت علمی دانشگاه است. طی این "مسیر"، یک استاد با مرتبه علمی استادیار ( Assistant professor ) ، شروع به ط ...
کمک هزینه کامل جهت پوشش تمام هزینه ها شامل شهریه و حتی هزینه های زندگی است که یکی از اصلی ترین منابع فول فاند، RA یا TA بودن است. منبع: کتابچه اصطلا ...
کمک هزینه ای است که به دانشجویان ممتاز تعلق میگیرد. منبع: کتابچه اصطلاحات اپلای موسسه ابرودین ( تاریخ انتشار: خرداد ۱۴۰۲ )
فعل ترکیبی add up to something دو جور معنی داره: ۱. از نظر اندازه و مقدار ( TOPICS: Maths and measurement ) و به نظرم نزدیک ترین معنی رو بهش come int ...
آسیاب دستی
جور ( جفت و جور )
سایش یا ساییده شدن ( abration ) ، یک فرآیندی از فرسایش ( erosion ) هست که بر اثر اون، سطح سنگ ها به دلیل اصحکاک ناشی از برخورد به جایی ساییده میشن و ...
ته نشین شدن - رسوب شدن
علاوه بر "خفه کردن / شدن" که معنی اصلی این فعل است، با حرف اضافه with به معنی "پر بودن از چیزی " هم معنی میده. خودمونی بگم، میشه همون "کیپ تا کیپ" مث ...
طبق تعریف لانگمن، واژه hunger به عنوان فعل یعنی: با تمام وجود چیزی رو خواستن to want something very much من فکر نکنم" حرص و طمع داشتن به چیزی"معنی بد ...
دام داری
آویزان کردن - آویزان شدن
ترغیب کردن کسی/چیزی به انجام کاری
به نظرم هیچ کدوم از دوستان ترجمه کاملی ارائه ندادن؛ با این حال دستشون درد نکنه. نه شروع کردن میشه به تنهایی نه اثر گذاشتن به تنهایی بلکه معنیش "شروع ...
subject اینجا یک صفت هست. به طور کلی، یعنی مردمان تحت حاکمیت یا یک قدرت. ( در دوران باستان )
hillfort یا قلعه تپه، یک قلعه ای است که روی ارتفاع می سازنش به منظور پناهگاه یا دفاع
شهر هایی در دوران باستان که دور تا دور آن دیوار کشیده شده است ( walled city )
به تعبیری میشه: به قوت خود باقی ماندن
این واژه بعنوان صفت معنی یک "چیز ضمنی و ثابت نشده" یا "بر اساس حدس و گمان" میده. مثلا Still, the connections are circumstantial به این اشاره داره ک ...
علی اکبر عزیز در بالا به معنی های زیادی اشاره کردند. من در تکمیل لیست ایشون میخوام یک معنی به فعل ترکیبی blow off اضافه کنم که هیچکدوم از دوستان بهش ...
take something for granted به این معنی اشاره داره: به یک چیز ( مثل یک تئوری ) با تمام وجود اعتقاد داشتن طوری که مو لای درزش نمی ره.
معنی این واژه تا حدود زیادی با واژه irony هم پوشانی داره. اگر مراجعه کنید به معنی irony مفصل توضیح دادم معنیش چیه. اما sarcasm یعنی یک مطلبی رو در قا ...
این ازون کلمه ها هست که معنی فارسی اش شاید به سختی بیان بشه. ترجمه دوستان رو مطالعه کردم به نظرم این ترجمه ها مفهوم این کلمه رو کاملا نمی رسونه اما د ...
معادل far less است. یعنی خیلی کم
تراکم ( چگالی ) ماده معدنی بافت استخوانی که به وسیله روش تصویربرداری "جذب پرتو ایکس با انرژی دوگانه ( DXA ) " استخراج و بصورت یک عدد گزارش می شود. ر ...
آلکالین فسفاتاز یا فسفاتاز قلیایی
پرتونگاری مقطعی [سی تی] نوع روش عکسبرداری برای تشخیص پزشکی که در آن یک پرتو افکن چرخان ، پرتوهای ایکس را به صورت محوری در اطراف بدن بیمار می تاباند ...
ریزپرتونگاری مقطعی[میکرو سی تی] نوع روش عکسبرداری برای تشخیص پزشکی که در آن یک پرتو افکن چرخان ، پرتوهای ایکس را به صورت محوری در اطراف بدن بیمار می ...
intracortical قسمت میانی کورتیکال درون - قشری اشاره به قسمت داخلی - میانی استخوان کورتیکال دارد. endocortical معادل فارسی هر چی گشتم نداشت به ناچار ...
استخوان میان نهاده یا استخوان بینابینی
در مباحث پزشکی Cellular differentiation یا تمایز سلولی فرآیندی است که در آن یک سلول از یک نوع سلول به نوع دیگر تغییر می کند. مثال: when a B cell mat ...
تمایز سلولی یا Cellular differentiation تمایز سلولی فرآیندی است که در آن یک سلول از یک نوع سلول به جهت انجام فعالیتی خاص به نوع دیگر تغییر می کند
مویرگ
فراوانترین سلول در بافت همبند است که همه انواع رشته های بافت همبند مانند کلاژن و ماتریکس خارجی استخوان را تولید می کند