دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
( احساسات ) فروخورده، سرکوب شده کمرو، معذب، خجالتی، ناراحت
جسور، بی پروا، نترس، بی باک
انس گرفتن، متعهد شدن enter into a bond with sb
نقشه اولیه نقشه همکف
کمک کردن، یاری رساندن، حمایت کردن، پشتیبانی کردن ارتقا دادن، ترفیع دادن به، به درجه . . . ترفیع دادن ( مسابقه ) برگزار کردن، ترتیب دادن ( کالا ) تب ...
جدیدترین ترجمهها
منتظر شنیدن همچین چیزی بودم، و غافلگیر نشدم.
مبتلایان به این بیماری دچار تنگی نفس می شوند
چشمش را بر روی حقیقت در مورد همسرش بسته است
در حادثه ای در آزمایشگاه نابینا شده بود
جدیدترین پرسشها
دوستان We walk in two lines اگر در مورد فقط دو نفر باشه، چی معنا بشه بهتره؟ کنار هم راه رفتن؟ به موازات هم راه رفتن؟ یا چی؟ اگه چندین نفر باشن احتمالا "در دو صف" معنا بشه، ولی من همون مورد اول رو سوال دارم، یعنی وقتی گوینده منظورش خودش و نفر دومی هست.
دوستان دنبال معادل فارسی بهتری بجای " در عرض /ظرف چند دقیقه" هستم.
آیا منبع آنلاین برای همایندهای فارسی سراغ دارید؟
در این جمله میتونم معادل arch رو کمانه کردن در نظر بگیرم؟ پیشنهاد دیگه ای دارین؟ درحالی که کمانه کردن کمی معناش متفاوته و اصابت و برگشت چیزی را معنا میده. A black shape arched upwards from the ground and came speeding towards them