ترجمه‌های علی ماشا اله زاده (١١٢)

بازدید
٢٢٨
تاریخ
١ سال پیش
متن
She just goes to pieces in exams.
دیدگاه
٠

او فقط تمرکزش را از دست داد در امتحان. ( اعصابش ریخت بهم )

تاریخ
١ سال پیش
متن
She's a strong woman, but she nearly went to pieces when Arnie died.
دیدگاه
٠

او زن قوی بود اما اعصابش ریخت بهم وقتی آرنی فوت کرد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Don't run away with the idea that this job is going to be easy.
دیدگاه
٠

در این خیال باطل نباش که این شغل قرار است آسان باشد

تاریخ
١ سال پیش
متن
They fashioned him into a fine pianist.
دیدگاه
٠

آنها خودشان را به شکل یک پیانیست خوب در آوردند

تاریخ
١ سال پیش
متن
Music is fashioned to our taste.
دیدگاه
٠

موزیک به ( شکل ) سلیقه ما درست شده است

تاریخ
١ سال پیش
متن
We are all unique human beings, fashioned by life experiences.
دیدگاه
٠

ما همگی انسانهای منحصر به فردی هستیم، شکل داده شده بوسیله تجربیات زندگی

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I didn't so much as catch sight of him all day long.
دیدگاه

من آنقدر ها ندیدمش در طول روز ( هرچی سعی کردم ندیدمش )

تاریخ
١ سال پیش
متن
I could make out a dark figure in the twilight.
دیدگاه

من به سختی می توانستم ببینم یک هیکل تیره را در هوای گرگ و میش

تاریخ
١ سال پیش
متن
She gave him a long, lingering kiss.
دیدگاه

اویک بوسه آبدار طولانی داد به او ( بوسه تاخیری طولانی )

تاریخ
١ سال پیش
متن
She resigned her claim to the estate.
دیدگاه

او از ادعای خودش برای این املاک گذشت کرد

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'm halfway through the book now.
دیدگاه

من الان نصفی از کل کتاب را خوانده ام/من نیمه ی راه سرتاسر کتاب هستم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I myself agree with you, but I can't speak for my boss.
دیدگاه

من خودم با شما موافقم اما نمی توانم با رییس ( برای گرفتن موافقتش ) صحبت کنم