ترجمههای علی ماشا اله زاده (١١٨)
هیچکس نمی تواند در روحیه ی اهل جشن و سرور بودن به پای رابین برسد
برادر بزرگترش صرفنظر کرد ( چشم پوشی کرد ) از حقش برای تاج و تخت
این فیلم توی گیشه بلیط فروشی ناموفق بود
به انطباق ناپذیری ( با جمع ) کمتر بها داده می شود در فرهنگی که نیازهای جامعه را بالاتر از امیال فردی قرار می دهد
در این خیال باطل نباش که این شغل قرار است آسان باشد
آنها خودشان را به شکل یک پیانیست خوب در آوردند
ما همگی انسانهای منحصر به فردی هستیم، شکل داده شده بوسیله تجربیات زندگی
او و همسرش همیشه سر جنگ دارند ( آبشان در یک جوی نمی رود )
مدعووین به شام این امکان را دارند که از ویوی ابدی ( منظره ی بی پایان ) باغ لذت ببرند
باشیره مالیدن سر ملت که رشد اقتصادی متوالی داریم، بسیاری شرکت های اروپایی تصور می کنند این برای همیشه ادامه خواهد یافت
من آنقدر ها ندیدمش در طول روز ( هرچی سعی کردم ندیدمش )
من به سختی می توانستم ببینم یک هیکل تیره را در هوای گرگ و میش
اویک بوسه آبدار طولانی داد به او ( بوسه تاخیری طولانی )
من الان نصفی از کل کتاب را خوانده ام/من نیمه ی راه سرتاسر کتاب هستم
من خودم با شما موافقم اما نمی توانم با رییس ( برای گرفتن موافقتش ) صحبت کنم