تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

( به صورت جمع ) تجهیزات، وسایل. Explosive devices تجهیزات انفجاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

( ضربه، خسارت و . . . ) زدن، وارد کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

( ملاقات، دیدار ) داشتن، انجام دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

American Slang Dickhead / Cockhead کسخل

پیشنهاد
٢٠

فلسفه جدایی دین از سیاست. Separation between church and the state. اصطلاح خودمانی با همان معنای بالا.

پیشنهاد
٢٢

فلسفه جدایی دین از سیاست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

Abbreviation of LANDING ZONE منطقه / محل فرود هواپیما یا هلیکوپتر یا نیروهایی که با چتر در آن منطقه فرود می آیند، و یا محلی که نیروهای پیاده قرار اس ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

محاوره و خودمانی جا کردن، چپوندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مرتبط با، مربوط به

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

مرتبط، مربوطه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

American slang ( بیشتر بین سیاه پوستان کاربرد دارد ) کس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

خبیث شوم مغرض بدخواهانه، شیطانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

قسمت انتهایی موتور جنگنده که آتش حاصل از سوخت از آن خارج میشود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

( American slang ) نوار بهداشتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

( نظامی محاوره، انگلیسی آمریکایی ) برج کنترل

٢