تقی قیصری

تقی قیصری

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



come about١٥:١١ - ١٣٩٨/١٠/١٥به بار آمدن، حاصل شدن Some great changes in the world have come about by some small and apparently fairly insignificant inventionsگزارش
23 | 1
unobtrusive١٧:٤٢ - ١٣٩٨/١٠/٠٩جمع وجور، جمع شو . Many devices we would like to be there and big when in use and as small or unobtrusive as possible when not in useگزارش
2 | 1
come about١٢:٢١ - ١٣٩٨/١٠/٠٨[خطاب مؤدبانه] به خدمت رسیدن I've come about the damp. برای رفع چکه ی بام خدمت رسیده ام.گزارش
9 | 1
daunting١١:١٢ - ١٣٩٨/١٠/٠٨حوصله بر، انتخاب دشوار ( از نظر ذهنی ) ، نامطمئن . For some it is daunting to start to use a tool like 9 - Boxes برای بعضی ها استفاده از جعبه ی ابزار ... گزارش
21 | 1
scratched٢٠:٥٢ - ١٣٩٨/١٠/٠٧خش دار، خش خورده، خراش دار، مخطّط scratched paint رنگ خش دارگزارش
23 | 1
old fashioned١٤:٢٠ - ١٣٩٨/٠٩/٢٩۱ - خارج از رده؛ محصولی که قادر به برآورده کردن استانداردهای فنی یا سلیقه ی روز مشتریان نباشد. ۲ - مدل پایین؛ محصولی که گونه هایی با امکانات بیش تر ... گزارش
9 | 0
wacky٢١:٠٠ - ١٣٩٨/٠٩/٢٤ابلهانه، احمقانه، مزخرف no matter how bad, good, trivial, wacky or impracticalگزارش
16 | 1
solutioneering١٠:٥٥ - ١٣٩٨/٠٩/٢٤خام دستی، خام کاری Solutioneering is the term used to describe the act of working up a solution prior to really understanding the problem that soluti ... گزارش
0 | 0
fixing١٨:٠٢ - ١٣٩٨/٠٩/٢١تعمیر، درست کردن، ترمیم کردن، روبه راه کردن، مرتب کردنگزارش
34 | 2
hook on١٤:٥٤ - ١٣٩٨/٠٩/١٦اقتباس، گرفتن ( ایده ی جدید ) "hook on new ideas"گزارش
7 | 2
argument١٢:١٦ - ١٣٩٨/٠٩/١٤توجیه This shows how we can get more solution ideas by combining our brain power and knowledge – a good argument for brainstorming.گزارش
37 | 2
breakthrough١٢:٥١ - ١٣٩٨/٠٩/٠٩انکشافگزارش
9 | 1
guesswork١٥:٠١ - ١٣٩٨/٠٩/٠٧حدس ورزی ( نوعی روش مسأله گشایی )گزارش
12 | 0
come out٠٠:١٦ - ١٣٩٨/٠٩/٠٦به منصه ی ظهور رسیدن، به عرصه رسیدن، پوست انداختن، رو آمدنگزارش
28 | 1
churn out٢٣:٥٨ - ١٣٩٨/٠٩/٠٥فی البداهه ایجاد کردن، فی البداهه پدید آوردن، گربه شور کردنگزارش
9 | 2
surveillance١٥:٥٤ - ١٣٩٨/٠٥/٠٨۱ - تجسس ۲ - پی جویی ۳ - ارزیابی دوره ای گزارش
30 | 1
obscurantism١١:١١ - ١٣٩٧/٠٨/٢٥حقیقت پوشی وارونه نمایی تیره گری ( به عکس روشن گری ) گزارش
7 | 0
given١٨:١٠ - ١٣٩٧/٠٧/٠٣معلومات ( مسأله )گزارش
25 | 2
general accounting office١٦:٥٩ - ١٣٩٧/٠٦/٣٠دیوان کل محاسبات ( امریکا )گزارش
2 | 0
splintered١٩:٥٥ - ١٣٩٧/٠٦/٢٧داغان شدهگزارش
7 | 1
in its own right١٣:٤٦ - ١٣٩٧/٠٦/٢٧برای خودش، متناسب با وضع خودش،گزارش
5 | 0
witty book١٣:٥٨ - ١٣٩٧/٠٦/٢٦نشریه ی فکاهیگزارش
0 | 1
factorial costs٢٢:٢٣ - ١٣٩٧/٠٦/١٦هزینه ی عوامل تولیدگزارش
0 | 0
cartel minded٢٢:٤٦ - ١٣٩٧/٠٥/٢٨با ذهنیت کارتلی، با ذهنیت انحصارگریگزارش
0 | 0
esprit de corps٢١:٥٥ - ١٣٩٧/٠٥/٢٢روح رفاقت، روحیه ی تیمیگزارش
12 | 0
discussion group٢٠:٠٠ - ١٣٩٧/٠٥/٢٢گروه هم اندیشیگزارش
25 | 0
for the sake of٢١:١٩ - ١٣٩٧/٠٥/١٨محضِ خاطرِگزارش
120 | 1
neutering١٥:٠٩ - ١٣٩٦/١٠/٠٢عقیم کردن، خارج کردن رَحِمگزارش
5 | 1
spaying١٥:٠٨ - ١٣٩٦/١٠/٠٢عقیم کردن، اخته کردنگزارش
5 | 0
joint venture٢١:٥٧ - ١٣٩٦/٠٨/٢٧مشارکت انتفاعیگزارش
14 | 1
ثمن٢٠:١٦ - ١٣٩٦/٠٨/٢٧rewardگزارش
28 | 1
equitable٠٢:٥٠ - ١٣٩٦/٠٨/٠٩قابل تسهیم ( به صورت سهام شرکتی )گزارش
7 | 0
matchmaking١٢:٤١ - ١٣٩٦/٠٨/٠٦[کسب وکار] همتایابی؛ جوریابی،گزارش
21 | 1

فهرست جمله های ترجمه شده