solutioneering١٠:٥٥ - ١٣٩٨/٠٩/٢٤خام دستی، خام کاری Solutioneering is the term used to describe the act of working up a solution prior to really understanding the problem that soluti ...
گزارش0 | 0
fixing١٨:٠٢ - ١٣٩٨/٠٩/٢١تعمیر، درست کردن، ترمیم کردن، روبه راه کردن، مرتب کردن
گزارش32 | 1
hook on١٤:٥٤ - ١٣٩٨/٠٩/١٦اقتباس، گرفتن ( ایده ی جدید ) "hook on new ideas"
گزارش7 | 2
argument١٢:١٦ - ١٣٩٨/٠٩/١٤توجیه This shows how we can get more solution ideas by combining our brain power and knowledge – a good argument for brainstorming.
گزارش34 | 2
guesswork١٥:٠١ - ١٣٩٨/٠٩/٠٧حدس ورزی ( نوعی روش مسأله گشایی )
گزارش9 | 0
come out٠٠:١٦ - ١٣٩٨/٠٩/٠٦به منصه ی ظهور رسیدن، به عرصه رسیدن، پوست انداختن، رو آمدن
گزارش28 | 1
churn out٢٣:٥٨ - ١٣٩٨/٠٩/٠٥فی البداهه ایجاد کردن، فی البداهه پدید آوردن، گربه شور کردن
گزارش9 | 2
surveillance١٥:٥٤ - ١٣٩٨/٠٥/٠٨۱ - تجسس ۲ - پی جویی ۳ - ارزیابی دوره ای
گزارش21 | 1
obscurantism١١:١١ - ١٣٩٧/٠٨/٢٥حقیقت پوشی وارونه نمایی تیره گری ( به عکس روشن گری )
گزارش7 | 0
given١٨:١٠ - ١٣٩٧/٠٧/٠٣معلومات ( مسأله )
گزارش25 | 1
witty book١٣:٥٨ - ١٣٩٧/٠٦/٢٦نشریه ی فکاهی
گزارش0 | 1
cartel minded٢٢:٤٦ - ١٣٩٧/٠٥/٢٨با ذهنیت کارتلی، با ذهنیت انحصارگری
گزارش0 | 0
neutering١٥:٠٩ - ١٣٩٦/١٠/٠٢عقیم کردن، خارج کردن رَحِم
گزارش5 | 1
spaying١٥:٠٨ - ١٣٩٦/١٠/٠٢عقیم کردن، اخته کردن
گزارش5 | 0
ثمن٢٠:١٦ - ١٣٩٦/٠٨/٢٧reward
گزارش25 | 1
equitable٠٢:٥٠ - ١٣٩٦/٠٨/٠٩قابل تسهیم ( به صورت سهام شرکتی )
گزارش7 | 0
matchmaking١٢:٤١ - ١٣٩٦/٠٨/٠٦جوریابی، جورآوری، جورسازی، جورش، جوریدن
گزارش21 | 1