پیشنهادهای Dictionary (١١٨)
صبر کن! تند نرو! دست نگاه دار! [تلفن] : گوشی دستتان!
دو دستی چسبیدن
سبزی، هر نوع گیاهی که به خاطر خوش عطر یا خوش طعم بودن به عنوان غذا، طعم دهنده، دارو، یا عطر دهنده مورد استفاده قرار گیرند.
[کسب و کار] :کساد [زندگی] :آرام، آسوده [شخص] :موقر، متین [رنگ] :ملایم
اصطلاح: اونقدر خرید کنی تا حدی که نتونی روی پاهات بایستی!
دور ریز
Pieces of material that are left some where, and are not wanted.
مالیات
ترسناک
[پزشکی] :سرپایی
به هر حال
A good friend or mate.
مرتب شده
مقدماتِ. . . را فراهم کردن، ترتیب. . . را دادن.
[پزشکی] :تحلیل رفته
منفور
[پزشکی] :همه گیر
ساکت شو! خفه شو!
( پزشکی ) :برداشتن و حذف کردن یک بخش
غافلگیر کردن
پیام بازرگانی
کینوآ، نام گیاهی که به خاطر دانه های خوراکی اش کاشته میشود.
عزیزم
( پزشکی ) :جا اندازی استخوان
[پزشکی] :پیش آگهی
[پزشکی] : آمفیزم، حالتی که آلوئول های ریوی از داخل باد کرده و متّسع شوند.
سوتی دادن!
[اصطلاح] :جریان چیه؟
ذخیره گاه_ انبار کردن
[صفت] :فوری، اضطراری [اسم] : اتوکشی، اتو، صفحه گرامافون
بی ریخت، بدقواره
( جراحی ) : ابزار جراحی گیره مانند و قفل شونده
[پزشکی] :دَق
مشتریان
اموالِ منقول
تدریجی، پیش رونده
[پزشکی] :نمونه برداری از بافت بدن
[پزشکی] :اتساع
رقابت کردن
تا وقتی که از پا بیفتی!
( جراحی ) : برش تیغ جراحی بر روی بافت، ایجاد شکاف
[پزشکی] : قبلاً، از پیش ( پیشوند )
[پزشکی] :به طرف عقب، برعکس
( پزشکی ) : برداشتن بخشی از یک چیز
فهرستِ کارهایی که باید انجام شود.
قوطی حلبی
( پزشکی ) :عمومی
[پزشکی] :ریزش مایع به درون فضای جنبی
پیشخدمت، نوکر
به معنای ایجاد یک راه جدید از طریق جراحی میان پوست شکم و کولون ( روده بزرگ ) جهت خروج مواد دفعی می باشد.