biopsy

/ˈbaɪapsi//ˈbaɪɒpsi/

معنی: بافت برداری، زنده بینی، ازمایش میکروسکپی بافت زنده
معانی دیگر: (برداشتن بافت زنده برای آزمایش و شناخت بیماری) بیوپسی، تکه برداری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: biopsies
مشتقات: biopsic (adj.)
• : تعریف: the cutting of tissue from an animal or person for study, esp. in seeking evidence of disease.

جمله های نمونه

1. A biopsy is usually a minor surgical procedure.
[ترجمه گوگل]بیوپسی معمولا یک روش جراحی جزئی است
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری معمولا یه روش جراحی کوچیکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To limit sampling error, we took multiple biopsy specimens at standardised sites.
[ترجمه گوگل]برای محدود کردن خطای نمونه‌برداری، نمونه‌های بیوپسی متعددی را در سایت‌های استاندارد برداشتیم
[ترجمه ترگمان]برای محدود کردن خطای نمونه گیری، از نمونه های نمونه برداری چندگانه در محل های استاندارد استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Eighteen patients had a skin biopsy or had a lesion removed, but no tests other than the usual histological examination were necessary.
[ترجمه گوگل]هجده بیمار بیوپسی پوست یا ضایعه برداشته شدند، اما هیچ آزمایشی غیر از معاینه بافت شناسی معمول لازم نبود
[ترجمه ترگمان]هجده بیمار یک نمونه برداری از پوست داشتند یا جراحت برداشته بودند، اما نه آزمایش هایی انجام داده بود و نه آزمایش هایی انجام داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 20, the biopsy was repeated and showed improvement after the beginning of a gluten free diet.
[ترجمه گوگل]در 20، بیوپسی تکرار شد و پس از شروع رژیم بدون گلوتن بهبود نشان داد
[ترجمه ترگمان]در ۲۰، نمونه برداری تکرار شد و بهبودی پس از شروع یک رژیم بدون گلوتن را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A biopsy was inconclusive and further surgery was advised.
[ترجمه گوگل]بیوپسی بی نتیجه بود و جراحی بیشتری توصیه شد
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری بی نتیجه بود و عمل جراحی دیگه انجام نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, the random biopsy specimens in the patients with early gastric cancer did not show dysplasia at either investigation.
[ترجمه گوگل]با این حال، نمونه‌های بیوپسی تصادفی در بیماران مبتلا به سرطان معده اولیه، دیسپلازی را در هیچ یک از تحقیقات نشان ندادند
[ترجمه ترگمان]اما نمونه های تصادفی نمونه برداری در بیماران مبتلا به سرطان معده اولیه در هیچ یک از بررسی ها نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Biopsy tissues were fixed in buffered formalin and processed routinely through paraffin wax, ensuring optimal orientation at the embedding stage.
[ترجمه گوگل]بافت های بیوپسی در فرمالین بافر تثبیت شدند و به طور معمول از طریق موم پارافین پردازش شدند و جهت گیری بهینه را در مرحله جاسازی تضمین کردند
[ترجمه ترگمان]بافت Biopsy در بافر بافر ثابت شده و به طور معمول از طریق موم پارافین فرآوری شد و جهت گیری بهینه در مرحله تعبیه را تضمین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In 79% of the biopsy specimens there was concurrence over the grading of the extent of gastric metaplasia.
[ترجمه گوگل]در 79 درصد نمونه‌های بیوپسی بر سر درجه‌بندی وسعت متاپلازی معده توافق وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در ۷۹ % از نمونه های بیوپسی there با درجه سانتی گراد metaplasia معده، موافقت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Though the numbers affected are small colonoscopic biopsy and histological examination for dysplasia seems to hold no advantage over routine clinical management.
[ترجمه گوگل]اگرچه تعداد مبتلایان بیوپسی کولونوسکوپی کوچک است و به نظر می رسد بررسی بافت شناسی برای دیسپلازی هیچ مزیتی نسبت به مدیریت بالینی معمول ندارد
[ترجمه ترگمان]با این که این اعداد که تحت تاثیر biopsy colonoscopic و نمونه برداری بافتی قرار گرفته اند، به نظر می رسد که هیچ امتیازی نسبت به مدیریت بالینی معمولی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The interval between taking and freezing the biopsy specimens was less than 30 minutes.
[ترجمه گوگل]فاصله بین گرفتن و انجماد نمونه های بیوپسی کمتر از 30 دقیقه بود
[ترجمه ترگمان]فاصله بین بردن و مسدود کردن نمونه های بیوپسی کم تر از ۳۰ دقیقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cervical lymph node biopsy showed a non-Hodgkin's lymphoma of follicular type.
[ترجمه گوگل]بیوپسی غدد لنفاوی گردن لنفوم غیر هوچکین از نوع فولیکولار را نشان داد
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری از غدد لنفاوی بافت برداری از نوع لنفوم غیر Hodgkin بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A flat biopsy specimen was obtained from each of the 42 patients.
[ترجمه گوگل]یک نمونه بیوپسی تخت از هر یک از 42 بیمار به دست آمد
[ترجمه ترگمان]نمونه flat از هر کدام از ۴۲ بیمار به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In colonic biopsy specimens from normal and colitic controls inappropriate staining is less evident.
[ترجمه گوگل]در نمونه‌های بیوپسی کولون از کنترل‌های نرمال و کولیت، رنگ‌آمیزی نامناسب کمتر مشهود است
[ترجمه ترگمان]در نمونه برداری از نمونه ها از نرمال و colitic، رنگ آمیزی نامناسب و نامناسب کم تر مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The opportunity should be used to obtain duodenal biopsy specimens.
[ترجمه گوگل]باید از این فرصت برای تهیه نمونه های بیوپسی دوازدهه استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این فرصت باید برای به دست آوردن نمونه ها از نمونه های نمونه برداری مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Patients underwent gastric endoscopy with biopsy specimens taken for determination of the histological endocrine cell status.
[ترجمه گوگل]بیماران تحت آندوسکوپی معده با نمونه های بیوپسی گرفته شده برای تعیین وضعیت بافت شناسی سلول های غدد درون ریز قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به endoscopy gastric با نمونه برداری از نمونه های یافت شده برای تعیین وضعیت سلول غدد درون ریز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بافت برداری (اسم)
biopsy

زنده بینی (اسم)
biopsy

ازمایش میکروسکپی بافت زنده (اسم)
biopsy

تخصصی

[علوم دامی] بیوپسی ؛ تهیه نمونه های بافتی از حیوان زنده برای برسی کلینیکی
[بهداشت] بیوپسی

انگلیسی به انگلیسی

• removal and study of a tissue sample for diagnostic purposes (medical)

پیشنهاد کاربران

biopsy : نمونه برداری از بافت زنده ( نه مرده )
biopsy ( پزشکی )
واژه مصوب: بافت‏برداری
تعریف: برداشتن و مطالعۀ تکۀ کوچکی از بافت زنده برای آزمایش های میکروسکوپی |||* مصوب فرهنگستان اول
عمل جراحی

[پزشکی] :نمونه برداری از بافت بدن

بپرس