تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

sub / sur / sus از نظر ریشه شناسی به معنای زیر هست. مثال: Sub aqua Sub judice Sub rosa Subculture Submarine Submerge Submission Submit Subordinate ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شیفته چیزی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در استرالیا به معنای کفش هست . کتونی یا دمپایی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Oppose or fight against somebody in authority or against an idea or situation which you do not agree with ################################ somebody ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ارائه سرویس لطف کردن خدمات دولتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

mA is milliamp is the current rating of the power supply, it depends on the device current consumption you are powering, when replacing adapter choos ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

علاقه مند شدن به چیزی. مثال: I didn't like the university but it is growing on me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to get in position

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از نظر ریشه شناسی به معنای یک / تک هست. مثال: Monotonous Monochrome Monogamy Monologue Monopoly Monotheist Monolithic Monandrous Monk Monastic Mon ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از نظر ریشه شناسی به معنای اشتباه هست. مثال: Misapply misuse Misbehave Misapprehend Misbelieve Miscalculate Miscarry Mischance Misconception Misfi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از نظر ریشه شناسی به معنای پیش هست. مثال: Progenitor Progeny Proactive Proverb Procrastination Prodigy Prologue Proffer Promote Prophet Prophecy P ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Wifi Protected Setup Wi - Fi Protected Setup is used to easily add devices to a network using a PIN or button press. Devices must support Wi - Fi Pr ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جاش جای اون چیز جایگاهش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Aster/astro/stella از نظر ریشه شناسی به معنای ستاره هست. مثال: Asteroid Astral Astrology astronomy Astronaut Astronomer Astronomical Astrophysics ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تایم ملاقات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٣

phew 😅

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

درست کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سرک کشیدن در

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Don't know 😒😒😒😒

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Account

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در فرهنگ نامه گرینگو به معنای خود ارضایی می باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Add Me On Snapchat

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پسر سفید پوست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرگردان بی هدف حرکت دادن/کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیز بد. مثلا در ذهن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه نمیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوب بودن . اوکی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمبود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای رفتن/پیچیدن هم هست مثال hang a left or right

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Network: جوجه هکر A script kiddie, skiddie, is an unskilled individual who uses scripts or programs developed by others, primarily for malicious pu ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از نظر ریشه شناسی به معنای "هم" هست. مثال: Contagious Conclave Concentrate Concordant Convoke Congenial Conflate Conflict Condolence Confluence Co ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نحس / شوم /بد مثال : He is a curse اون قدمش نحسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

raspy voice صدای مردونه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

نفر مثال I roll twenty deep من با بیست نفر میام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معادل بریتیش کلمه dreamed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کروکی مثل کروکی چیزی رو کشیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خوشکله پسر . پسر خوشکل هایی که لپشون رو تو مدرسه میکشن!خخخخ A cute and attractive boy who doesn't know he's cute witch makes him even cuter. He like ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

alternate: 'Doppelg�nger', noun Deprived from the German language, literally meaning "Ghostly Double". One who nearly or completely resembles anoth ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این جمله یه جور برای دست انداختن طرف استفاده میشه. تو فارسی معادلش میشه یه کلمه از مادر عروس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دنده رو کم کن. در ماشین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از نظر ریشه شناسی به معنای انسان یا خاک هست. مثال: Homicide homosexual homecoming homophobia homologous homogenous homoerotic homeopathy homozygous

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Someone

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از نظر ریشه شناسی به معنای هشت هست. مثال: octal octoroon octuplet octonary octuplex octuples octupled octopods octangle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

استعاره از پز دادن یا نمایش دادن چیزی هست. مانند : بدن یا هیکل خوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اره جون عمت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اعتراف کردن لو دادن چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Compact fluorescent lamp لامپهای فلورسنت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنای دیدن. تماشا کردن. نظر کردن کلماتی که از این ریشه هستند Inspect Spectrum Introspective Retrospective Prospect Perspective Irrespective Asp ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شکم گنده خیککی/ چاق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شخص زود رنج و بی جنبه