تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Oh my days is an exclamation used to express a strong emotion, such as surprise, disbelief, or excitement

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Oh my days is an exclamation used to express a strong emotion, such as surprise, disbelief, or excitement

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

جا داره یه سری توضیحات رو و یه مشکل رو ارائه کنم. معنی کلمه که مشخص هست rape تجاوز جنسی کردن، زنای به عنف کردن تجاوز به عنف جماع زوری statutory قان ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Asian Boyz # Aberdeen, Scotland, UK #

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

پیچیده - پر نقش و نگار

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

دوستان این دو کلمه رو با هم اشتباه نگیرید!!!! ⚠️⚠️⚠️ observe؛ /əbˈzɜːv/ معنی: گفتن، مشاهده کردن، دیدن، ملاحظه کردن، رعایت کردن، نظاره کردن، مراعات ک ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

دوستان این دو کلمه رو با هم اشتباه نگیرید!!!! ⚠️⚠️⚠️ observe؛ /əbˈzɜːv/ معنی: گفتن، مشاهده کردن، دیدن، ملاحظه کردن، رعایت کردن، نظاره کردن، مراعات ک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Code Aurora Forum CAF: This is a repository that houses the upstream kernel source code for Qualcomm Snapdragon processors.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تعصب آمیز

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تصادفی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

able to know and act on the difference between good and bad تشخیص

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خوب معناش رو که دوستان بهش اشاره کردن و بریم سر . بار معنایی این کلمه و معادلش در پارسی. در بریتانیا این کلمه رو به عنوان توهین هم استفاده می کنند ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in British English it means to wanking or playing with ur willy Example: Are you tugging? that means r u jerking off r u wanking willy=dick wank ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

facial expressions حالات صورت

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در اسلنگ بریتانیایی یه معنی الت تناسلی مردانه هست . Like , ur willy looks like a block of cheese اشاره داره به بو و رنگ و شکل دودول مرد . ینی بوی پ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در اسلنگ بریتانیایی یه معنی الت تناسلی مردانه هست . Like , ur willy looks like a block of cheese اشاره داره به بو و رنگ و شکل دودول مرد . ینی بوی پ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in British English it means to asking for something Repetitively ################################################# یه جور ادم هول هم میشه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای چیز یا شخص ساخته شده توسط یک فرآیند خاص هست. مثال: facade A facade is a false outward appearance or way of behaving th ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای ( در موقعیت یا حالت ( چیزی/خاصی ) بودن ) هست. مثال: fallacy A fallacy is an idea or belief that is false. efficacy Ef ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای به کار انداختن/ انجام دادن/ عزم و اراده هست. مثال: act: to “do” act: something “done” actor: one who “does” her part i ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای تیز، تیزبین، خشن هست. مثال: acrimonious An acrimonious meeting or discussion is bitter, resentful, and filled with ang ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای تیز، نقطه ای هست. مثال: acme The acme of something is its highest point of achievement or excellence. acumen Acumen i ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای ویژگی های/ مشخصات هست. مثال: veracity The veracity of something is its truthfulness. perspicacity Someone who demonst ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای متمایل به، فراوان در هست. مثال: contumacious Someone who is contumacious is purposely stubborn, contrary, or disobedien ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای تلخ، تیز، ترش هست. مثال: acerbic If you take an acerbic tone with someone, you are criticizing them in a clever but cri ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای دور، از هست. مثال: abnormal: “away” from being normal absent: being “away” from a place abvolate: fly “away” absolutel ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای دور، از هست. مثال: abstruse You can describe something as abstruse if you find it highly complicated and difficult to u ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای نابود کردن/ خلاص شدن از شر چیزی هست. مثال: abolish If someone in authority abolishes a law or practice, they formally ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای دستی/ قادر به هست. مثال: redoubtableIf you describe someone as redoubtable, you have great respect for their power and ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای دستی/ بادست انجام شده هست. مثال: abilityAn ability is a skill you can do, such as swim or fly a plane. able ( usually ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Computer science is the study of computers and computational systems. It encompasses a broad range of topics, from the theoretical foundations of com ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بر می گیرد verb در بر گرفتن, دور گرفتن, احاطه کردن Ex It encompasses a broad range of topics

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی من یه دخترم با آلت تناسلی مردانه😁😁😁 همون ترنس خودمون . اینو دخترا وقتی میگن که میخوان پسری رو رد کنن. جنبه فان داره☠️ یا جدیدا لیدی بوی. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای هر دو/اطراف هست. مثال: ambiguousIf you describe something as ambiguous, you mean that it is unclear or confusing becaus ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای هر دو/ دو هست. مثال: ambiguous ambidextrous ambivalentIf you are ambivalent about something, you are uncertain whether ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای آب هست. مثال: aquamarine aquaculture aquarium aquatic aqueduct aqueous aquifer

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای شنیدن هست. مثال: audience audition audibleSomething that is audible is loud enough to be clearly heard. auditionAn aud ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای دور , اطراف، در مورد هست. مثال: circumference circumstance circumstances: those events which stand ‘around’ you circumn ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

contra/counter از نظر ریشه شناسی به معنای مقابل، مخالف, در برابر هست. مثال: contradict encounter contradict: speak ‘against’ counterOne who coun ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای مقابل، مخالف, در برابر هست. مثال: contradict encounter contradict: speak ‘against’ contrast: that which stands ‘again ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

از نظر ریشه شناسی به معنای ساختن/انجام دادن هست. مثال: factory manufacture fact: thing ‘made’ factual: pertaining to a thing ‘made’ factory: place ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای صورت، سطح هست. مثال: facadeA facade is a false outward appearance or way of behaving that hides what someone or somethi ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای قوی، نیرومند، قدرتمند هست. مثال: fortitude fortress fort: “strong” building fortress: “strong” building fortification: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای شکسته، خرد شده هست. مثال: fracture fraction refractoryRefractory people deliberately don't obey someone in authority an ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای قضاوت, قاضی، کسی که نظر می دهد هست. مثال: judicial prejudice adjudicateIf you adjudicate a competition or dispute, you ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای قضاوت, قاضی، کسی که نظر می دهد هست. مثال: judicial prejudice adjudicateIf you adjudicate a competition or dispute, you ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای فرستادن هست. مثال: transmit admit emit: ‘send out’ omit: ‘send away’ dismiss: ‘send away’ permit: ‘send through’ subm ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای حمل کردن هست. مثال: portable portly: refers to one who ‘carries’ much body weight import: ‘carry’ in export: ‘carry’ ou ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر ریشه شناسی به معنای خراب کردن/ از هم پاشیدن/ قطع کردن هست. مثال: bankrupt disruption disruption: act of “bursting” apart erupting: a “burst ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sect/sec از نظر ریشه شناسی به معنای بریدن هست. مثال: bisect section insect: creature “cut” into three parts segment: a “cut” piece segmentation: a ...