پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٤١٧)

بازدید
٥,٧٤٧
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

have some balls

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

father figure

پیشنهاد
٠

you tell me A: "Hey, what's with all the mess?" B: "You tell me. I'm not the one who brought a wild animal into the house. "

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dislocation knee dislocation

پیشنهاد
٠

dislocation knee dislocation

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Everybody for himself is not gonna work.

پیشنهاد
٠

Everybody for himself is not gonna work.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the lowest of the low

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the lowest of the low

پیشنهاد
٠

the lowest of the low

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fall to/hit/reach etc a new low ( =be worth less than ever before )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fall to/hit/reach etc a new low ( =be worth less than ever before )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fall to/hit/reach etc a new low ( =be worth less than ever before )

پیشنهاد
٠

fall to/hit/reach etc a new low ( =be worth less than ever before )

پیشنهاد
٠

highs and lows ( of something ) ( =good times and bad times )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

highs and lows ( of something ) ( =good times and bad times )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

highs and lows ( of something ) ( =good times and bad times )

پیشنهاد
٠

highs and lows ( of something ) ( =good times and bad times )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be at a low ebb

پیشنهاد
٠

be at a low ebb

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

better She knows this town better than you do. I think I like the red one better. Potter is better known for his TV work.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

better She knows this town better than you do. I think I like the red one better. Potter is better known for his TV work.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We have to leave in five minutes or so. I stopped reading after thirty or so pages.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- دوروبریها ؛ اطرافیان. حاشیه نشینان. ( یادداشت مؤلف ) .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We have to leave in five minutes or so. I stopped reading after thirty or so pages.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We have to leave in five minutes or so. I stopped reading after thirty or so pages.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصلان. [ اُ ] ( ع اِ ) ج ِ اصیل. ( اقرب الموارد ) . رجوع به اصیل شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصلان. [ اُ ] ( ع اِ ) ج ِ اصیل. ( اقرب الموارد ) . رجوع به اصیل شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصلان. [ اُ ] ( ع اِ ) ج ِ اصیل. ( اقرب الموارد ) . رجوع به اصیل شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصلان. [ اُ ] ( ع اِ ) ج ِ اصیل. ( اقرب الموارد ) . رجوع به اصیل شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

One's one and only

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

societal

پیشنهاد
٠

لقمان را حکمت آموختن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

lard - ass American English spoken not polite an offensive word for someone who is fat

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اعیان درگاه ؛ بزرگان دربار : از تسحب و تبسط بازنایستاد [ بوسهل ] تا بدان جایگاه که همه اعیان درگاه بسبب وی دلریش و درشت گشتند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعیان درگاه ؛ بزرگان دربار : از تسحب و تبسط بازنایستاد [ بوسهل ] تا بدان جایگاه که همه اعیان درگاه بسبب وی دلریش و درشت گشتند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نژادگان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نژادگان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نژادگان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نژادگان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نژادگان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایوان قدس ؛ کنایه از آسمان است : بگذران مرکب از سپهر بلند درکش ایوان قدس را بکمند. نظامی ( هفت پیکر ص 10 ) .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قسم ناحق ؛ سوگند دروغ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قسم ناحق ؛ سوگند دروغ

پیشنهاد
٠

به حدیث آمدن کودک ؛ به زبان آمدن. زبان باز کردن : کودکی نو به حدیث آمده ام سخنم نی بجز از مدح وزیر. سوزنی.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به حدیث آمدن کودک ؛ به زبان آمدن. زبان باز کردن : کودکی نو به حدیث آمده ام سخنم نی بجز از مدح وزیر. سوزنی.

پیشنهاد
٠

have a swollen head/be swollen - headed

پیشنهاد
٠

have a swollen head/be swollen - headed

پیشنهاد
٠

have a swollen head/be swollen - headed

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

have a swollen head/be swollen - headed