پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٤٣٠)

بازدید
٥,٩٤٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

creature of the night

پیشنهاد

all cats are gray after dark

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I need some help with this fastening

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

all by my self by my self

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Just because I'm the King's ward, that doesn't mean I have to accompany him to the feast, does it?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Just because I'm the King's ward, that doesn't mean I have to accompany him to the feast, does it?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حوادث نگار ؛ خبرنگار. واقعه نگار.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حوادث نگار ؛ خبرنگار. واقعه نگار.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صرف الدهر. [ ص َ فُدْ دَ ] ( ع اِ مرکب ) حوادث و شدائد زمانه. ( منتهی الارب ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صرف الدهر. [ ص َ فُدْ دَ ] ( ع اِ مرکب ) حوادث و شدائد زمانه. ( منتهی الارب ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صرف الدهر. [ ص َ فُدْ دَ ] ( ع اِ مرکب ) حوادث و شدائد زمانه. ( منتهی الارب ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صرف الدهر. [ ص َ فُدْ دَ ] ( ع اِ مرکب ) حوادث و شدائد زمانه. ( منتهی الارب ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صرف الدهر. [ ص َ فُدْ دَ ] ( ع اِ مرکب ) حوادث و شدائد زمانه. ( منتهی الارب ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

just because

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

joust with

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

joust with

پیشنهاد
٠

where there’s a will there’s a way

پیشنهاد

where there’s a will there’s a way

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سست گرفتن. [ س ُ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) سهل انگاشتن. آسان گرفتن : ز هر قومی حکایت باز می جست نگیرد مرد زیرک کار خود سست. نظامی. که سخت سست گرفتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سست گرفتن. [ س ُ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) سهل انگاشتن. آسان گرفتن : ز هر قومی حکایت باز می جست نگیرد مرد زیرک کار خود سست. نظامی. که سخت سست گرفتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سست گرفتن. [ س ُ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) سهل انگاشتن. آسان گرفتن : ز هر قومی حکایت باز می جست نگیرد مرد زیرک کار خود سست. نظامی. که سخت سست گرفتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سست گرفتن. [ س ُ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) سهل انگاشتن. آسان گرفتن : ز هر قومی حکایت باز می جست نگیرد مرد زیرک کار خود سست. نظامی. که سخت سست گرفتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سست اندام. [ س ُ اَ ] ( ص مرکب ) لاغر و نحیف. ( آنندراج ) . ناتوان و ضعیف و کم زور. ( ناظم الاطباء ) . || نامرد. ( آنندراج ) . کسی که مردی نداشته باش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سست گوش. [ س ُ ] ( ص مرکب ) مطیع و رام و فرمانبردار. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سست عفاف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

weak - willed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

weak - willed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضعیف الاراده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

weak - willed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

weak - willed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

weak - willed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

weak - willed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I know the feeling = said when you understand how someone feels because you have had the same experience

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I know the feeling = said when you understand how someone feels because you have had the same experience

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I know the feeling = said when you understand how someone feels because you have had the same experience

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I know the feeling = said when you understand how someone feels because you have had the same experience

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

have/get the feeling ( that )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

have/get the feeling ( that )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

feeling adjective showing strong feelings a feeling look

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کابوسناک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

clear up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

hoy Used to attract attention

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a change for the better

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a change for the worse

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غریبانه

پیشنهاد
٠

change the subject

پیشنهاد
٠

change the subject

پیشنهاد
٠

change the subject

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

It's your destiny to . . . . . . . . . . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

get something wrong or get/have it all wrong ( =understand a situation in completely the wrong way )