پیشنهاد‌های سید نورالدین رفیعی طباطبائی (٢٧١)

همزاد دیجیتال؛ دوقلوی دیجیتال.

بدهی پنهان؛ بدهی نامرئی؛ بدهی تاریک؛ نوعی از بدهی فنی ( Technical Debt ) که تا زمانی که باعث شکست نشود پنهان می ماند. ظاهراً این واژه از مادهٔ تاریک ...

گراف غیر مدور جهت دار

پرداخت در قبال استفاده؛ پرداخت بمیزان مصرف؛ همچنانکه ادامه می دهید بپردازید؛ قاعدۀ پرداخت هزینه هنگام انجام عمل و نه بیشتر از آن.

کاهش نگاشت {Map Reduce} این اصطلاح به دو کار جداگانه و مجزا اشاره دارد، و یک الگوی برنامه نویسی و یک پیاده سازی مرتبط است که مقیاس پذیری گسترده را از ...

ورود اول، سرویس گیری اول؛ گرفتن خدمات بترتیب مراجعه؛ نظام نوبتی؛ آسیاب بنوبت.

قابلیت تنفس؛ توان تنفسی؛ تنفس پذیری.

حوزهٔ مورد علاقه، زمینه یا موضوعاتی که برای شخص جالب هستند؛ ناحیهٔ مورد توجه

هم پیچشی؛ چین خورده؛ شکنج دار؛ چین دار شده.

هیستوگرام گرادیان جهت دار؛ نمودار ستونی سابقه نمای شیب جهت دار.

کادر احاطه کننده؛ کادر محصورکننده؛ کادری نامرئی که حول یک شیء تصویری در نظر گرفته می شود تا اندازۀ آن تعیین شود.

تنظیمات یادگیری انتقال

نابخرد؛ نامعقول؛ عاری از شعور؛ ددمنشانه؛ حیوان صفت؛ کورکورانه؛ بی رحم؛ بی عاطفه؛ بی تمایز؛ خشک و خشن؛ فاقد استدلال؛ زبان بسته. [تعبیر مجازی] بی شعور ...

جهان مادی

Dynamic Voltage and Frequency Scaling ( روش ) مقیاس گذاری ولتاژ و فرکانس پویا

حافظه بر؛ حافظه طلب؛ بسیار نیازمند حافظه؛ حافظه گیر.

زمان چرخش؛ زمان دور زدن؛ زمان رفت و برگشت؛ زمان لازم برای تخلیهٔ بار و سوخت گیری و بارگیری و سرویس.

برنامه ریزی زمانی وظیفه؛ زمان بندی کارها؛ برنامه ریزی برای اجرای یک تکلیف در زمانی معین؛ زمان بندی تکالیف.

زمان بندی وظائف؛ برنامه ریزی زمانی تکالیف.

هزمت: HAZMAT ( haz/mat ) ( hazardous material ) مواد خطرناک شامل عناصر شیمیائی، بیولوژیکی، رادیولوژیکی ( تشعشعی ) ، هسته ای، و مواد منفجره.

دارای حساسیت زمانی؛ حساس به زمان

غیر مقتضی؛ دور از مصلحت؛ غیر صلاح؛ نابایست؛ غیر قابل توصیه

برگه های ترسیم نمودار که معمولاً به هم متصل هستند و می توان آنها را ورق زد. سخنران هر صفحه را توضیح داده و به صفحهٔ بعد می رود؛ مجموعهٔ گزارش کار.

گفتگوی تفصیلی دربارهٔ موضوعی خاص

طرح اجرائی؛ برنامۀ عملیاتی؛ برنامۀ اجرائی؛ برنامۀ اقدام؛ طرح اقدام.

مانع بمنظور ایمنی؛ سد ایمنی؛ خاکریز اطمینان ( در معدن های رو باز ) .

مؤسسات حکومتی؛ سازمان های دولتی.

اقدام الزام آور؛ اقدامی که متضمن تعهد گردد.

عملیات گرم کاری؛ شکل دهی و چکش کاری داغ

سطح بندی؛ تعیین سطح؛ ( تعدیل؛ تسطیح؛ متعادل سازی؛ هموارسازی؛ ترازیابی؛ ترازبندی؛ اندازه گیری تفاوت سطح )

Recommended Practice: روش های توصیه شده، یا پیشنهادهای فنی

صف بندی برچسب گذاری شده ( Tagged Queuing ) کیفیت انتقال ( Transmission Quality ) مقدار آستانه ( Threshold Quantity ) کیفیت فنی ( Technical Quality ...

RIDDOR ( Reporting of Injuries, Diseases and Dangerous Occurrences Regulations ) گزارش مصدومیت ها، بیماری ها و مقررات رویدادهای خطرناک

• یک اندازۀ واحد که برای همه مناسب باشد. • تک سایز؛ لباسی با یک اندازۀ واحد که برای همه مناسب باشد. • مناسب برای همه؛ متناسب با هر مقصودی؛ جوابگوی ...

ذینفعان؛ تمام طرف هایی که از یک شخصیت حقوقی ( شرکت، مؤسسه، سازمان، نهاد، . . . ) نفع می برند، اعم از سهامداران، مشتریان، شرکت های تبلیغاتی، کارکنان، ...

دید جامع؛ دید وسیع؛ دیدگاه وسیع؛ چشم انداز پهناور.

بخش ستادی؛ بخش پشتیبانی؛ بخش هایی از سازمان که ارتباط مستقیم با ارباب رجوع ندارند.

ادبیات؛ مطبوعات؛ نوشتجات؛ متون تحقیقی منتشر شده؛ پیشینۀ پژوهش های مکتوب؛ آثار مکتوب؛ مطالب چاپی؛ بروشور، کاتالوگ یا دفترچۀ راهنمای یک محصول

عمران مدنی؛ توسعهٔ شهری؛ گسترش و آبادانی شهری؛ رشد و توسعهٔ شهرنشینی.

سکۀ پایدار؛ پول باثبات؛ پول پایا؛ سکۀ پایدار یا "استیبل کوین" ( stable - coin ) به ارزهای دیجیتالی اتلاق می شود که دارای ثبات هستند و تحت تأثیر تغییر ...

فاصلهٔ زایشی؛ ( در هندسه ) فاصلهٔ شکل ایجاد شده در اثر حرکت یک خط یا منحنی.

[ریاضیات] نُرم ۲؛ نرم L2؛ هنج L2؛ هنجار ۲؛ نرم اقلیدسی؛ رادیکال مجموع مربعات مؤلفه های یک بردار

[ریاضیات] الزام در منفی نبودن؛ قید نامنفی بودن؛ لزوم غیر منفی بودن

AHR ( Airway Hyper - Responsiveness ) واکنش بیش از حد مجرای تنفسی

آسم برونش؛ تنگی نفس بعلت انقباض عضلات جدار قصبةالریه

تحقیقات ژنتیکی بکمک نور ( از طریق تحریک سلول های عصبی در مغز توسط باریکهٔ نوری ) .

اتوفاژی؛ خویشتن خواری؛ خود خوری؛ خود خورندگی؛ خود تخریبی؛ خود تباهگری.

زی نمود؛ گونۀ زنده؛ موجود ذی حیات؛ شکل زندگی؛ [زیست شناسی] زی نمود؛ شکل زیستی.

اوپسین؛ ترکیبی که بخش پروتئینی رنگدانهٔ شبکیه را تشکیل می دهد.

پرسپترون؛ واژه ای نوین که ترکیب دو واژۀ Perception و Neuron است، و بمعنای نورون ادراکی است؛ یاختۀ عصبی ادراکی؛ پی یاختۀ اندریافت.